فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، امامزاده ابوجعفر
مهم ترین مزار مورد احترام تام و مطاف خاص و عام مزار امامزاده محمدبن علی بن عبیدالله بن احمد بن علی العریضی بن جعفر صادق (ع) واقع در محله مصلی عتیق است و به مناسبت آنکه کنیه اش «ابوجعفر» بود اختصاراً در اذهان عموم به امامزاده جعفر موسوم شده است. ولی در کتب تواریخ یزد تحت عنوان امامزاده محمدبن علی بن عبدالله مورد معرفی قرار گرفته است.
محمدبن علی بن عبیدالله بن احمد شعرائی بن علی عریضی بن جعفرصادق از سادات عریضی است و سنگ قبر دوتن از اخلاف او که در قرون پنجم و ششم می زیسته اند، در شهر یزد و در خارج آن دیده شد، هم اکنون موجود است و در جای خود وصف خواهد شد.
نخستین نکته ای که باید بدان اشاره شود درباب نام جدّ امامزاده است که بر سنگ قبر و تاریخ جدید یزد آمده ولی در تاریخ یزد عبیدالله است و به همین صورت اخیر درست است، زیرا در کتب انساب از جمله الفصول الفخریّه تألیف جمال الدین احمدبن عنبه مصرحاً ضبط شده است. قصّه آمدن امامزاده ابوجعفر محمّد به یزد در همه کتب تاریخ یزد به یک نحو نقل شده است.
ملخص آن ازین قرار است که امامزاده در زمان خلافت متوکل عباسی به علت بیدادی که به خاندان رسالت می شد از مدینه به یزد آمد و در کوچه ای که بعدها به کوچه حسینیان مشهور شد به دکان آهنگری رفت و به شاگردی پرداخت. تا اینکه حاکم یزد به نام امیر اوجش بر اثر خرابی که دید به جستجوی امامزاده پرداخت و در همان کوچه حسینیان منزلی مرغوب برای او ساخت. به همین مناسبت آن کوچه از آن زمان بدین نسبت شهرت گرفت. چون درسال 424 ه.ق درگذشت در محلی دفن شد که امامزاده خودشیمری را در آنجا مدفون ساخته بود. این قضیه نیز تفصیلی افسانه ای دارد که در کتب تاریخ یزد مندرج است. تصرفّات و مرمت هایی که در بنای امامزاده شد و در کتب تاریخ یزد آمده بدین صورت است:
سال 776 ه.ق:
نخستین بار در سال 776 ه.ق خواجه اسحاق بن خواجه حسن ساروج خواندمی سنگی را که تاریخ بر آن بود برداشت و صورت قبر را از کاشی پوشانید و عبارت تاریخ بر پیش محراب گذارد و بر اطراف مزار دیوار کشید. ضمناً امیر معین الدین اشرف ساباط بر در مزار بساخت و درگاهی بر مزار مفتوح کرد و واقعات امامزاده را بر کتابه ساباط نوشت و سقایه ای برابر مزار برپا ساخت.
سال 798 ه.ق و بعد:
مقارن طغیان سلطان محمد پسرابوسعید طبسی در یزد، امیرصدرالدین زیرزمینی مجاور بنای امامزاده خرید و به صحن امامزاده الحاق کرد و چون به دست اتباع سلطان محمد کشته شد در آنجا به خاک سپرده شد. پسرش امیر قطب الدین علی بر اطراف آن زمین دیوار فخر و مدینی با پنجره از آجر پخته کشید و بر طرف قبله صفّه و طنبی و بر جانب شمال صفّه ای به رسم مسجد یا محراب ساخت.
در همینجاست که مولانا حاجی نظام الدین اسحق حموی متوفی در سال 852 ه.ق را دفن کردند. خواجه شهاب الدین قاسم مستوفی نیز متقارب قبر سیدصدرالدین به خاک سپرده شد. امیر غیاث الدین علی بن امیر لطف الله وزیر هم چون در هرات به قتل رسید نعشش را به یزد آوردند و در این بقعه مدفون ساختند و شرف الدین علی یزدی مرثیه ای در حق او گفت که بر سنگ قبرش کندند و جعفری مولف تاریخ یزد هم ماده تاریخی درباب او سرود که در تاریخ یزد مندرج است و « دستور السّعید» به حساب جمّل تاریخ قتل اوست.
سال 854 ه.ق :
در این سال خواجه احمد فرّاش که از نوکران امیرزاده سلطان محمد تیموری بود قطعه زمینی پشت ساباط خانقاه خرید و نبش کرد و ساباط و سقایه امیرمعین الدین اشرف را هم ویران ساخت و طرح مدرسه ای مسدّس شکل ریخت و آن را برآورد. مولف تاریخ جدید یزد می نویسد “خواجه پیرمحمد قمی در پایین پای امامزاده صفّه منقش و محراب و سردابه ساخت و قندیل آویزان کرد و چون مولانا مجدالدّین فضل الله قاضی در سال 855 درگذشت در این صفّه به خاک سپرده شد. همو گوید که برهان الدین امیر شیخ دادا جنب صفّه مذکور صومعه با محراب مرمر ساخت و بر بالای آن صومعه نیم صفّه منقش که اطرافش دریچه بود بنا کرد”.
سال 859 ه.ق:
در این سال سید جلال الدین محمد قطعه ای زمین به جهت قبلی امامزاده خرید و نبش کرد و صفّه و طنبی و محراب که سراسر از آجر بود بساخت. در همین سال خواجه معین الدین علی میبدی میان مدرسه و مزار پایابی از آجر پخته ایجاد کرد و آب جدیده را در آن گذر داد. نیز بیرون مزار، مقابل امامزاده مدرسه ای به رسم خطیره ساخت که دخترش در آن به خاک سپرده شد. نام این مدرسه در جامع مفیدی مدرسه معینی ذکر شده است. باز در همین سال شیخ حاجی محصّل آب انباری بر جهت شرقی مزار برآورد که از آب تفت پر می شد.
سال 860 ه.ق:
در این سال سیل عظیمی به شهر یزد روی آورد و نصف صفّه جدید و صومعه و صفه پایین پای امامزاده و مدرسه و پایاب از میان رفت و مخروبه شد. مولف تاریخ جدید یزد نوشته است که منحصراً مرقد امامزاده و خواجه نظام الدین اسحق حموی سالم ماند.
سال 861 ه.ق:
در این سال سید جلال الدین محمد، شیخزاده برهان الدین امیر شیخ دادائی، خواجه معین الدین علی عمارات خود را احیاء کردند. بعد از این سال ظاهراً تصرفات و الحاقات دیگری در این مزار نشده و مولف جامع مفیدی منحصراً همان مطالبی را نوشته است که در تاریخ جدید یزد آمده است و از اشاره ای که در عبارت مذکور در ذیل دارد معلوم می شود که در زمان تألیف آن کتاب قسمتی از بناهای مزار منهدم شده بوده است، و این است آن عبارت:
«حال تحریر که سه مرحله از سند ثمانین و الف هجریّه (1083) گذشته بعضی از عمارات منهدم شده و کسی را . . . توفیق رفیق نگشت که به استحداث آن در دار باقی طرح تصور عالی افکند».
تولیت امور این بقعه از قدیم الایام با سادات عریضی بوده است. وضع کنونی امامزاده و آثاری که در آن دیده شد بدین صورت است:
- بر سردر ورودی دو قطعه نیم متری از کتیبه کاشی معرّق قرن نهم باقی است.
- دو منار بالای سردر از احداثات قرن اخیر است.
- بنای گنبد حدود هشتاد سال قبل توسط مشیرالممالک مرمّت بنیادی، و در بیست سال پیش از این سطح آن کاشی شده است.
- بالای سر مرقد یک قطعه سنگ داخل قابی کتیبه دار از کاشی معرّق مجموعاً به اندازه 160×140 سانتی متر نصب است.
افشار 302- 296 : 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، امامزاده جعفربن محمد
این امامزاده نزدیک شهر یزد و بر ضلع جنوبی جاده تهران به یزد (تقریباً متصل به کارخانه پشم بافی افشار) قرار دارد. بنای اصلی خشتی و آجرنمای آن که از عصر قاجاری بود تا سال 1348 ه.ش برپا بود. اینک بر جای آن ساختمان و گنبد جدیدی احداث شده است. در این امامزاده هیچ نوع اثر مکتوب که دال بر قدمت زمان و نسب صاحب قبر باشد دیده نشد.
افشار 306 : 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، بقعه سیدخلیل
این بقعه که به سید مصلی هم شهرت دارد (و نباید آن را با سیدمصلی نزدیک کاروان سرای مصلی اشتباه کرد) بنائی است واقع در محله دروازه مصلّی عتیق که سابقاً کوچه ای بر کنارش قرار داشت و به کوچه دروازه مصلی مشهور بود. اکنون با ایجاد خیابان وسیعی به نام «بلوار» بر کنار خیابان واقع شده است. دو قبر واقع در این بقعه، از آن افراد خاندان سید نعمه الله ولی است. در این بنا که دارای گنبد مشبک آجربندی زیبایی است صورت و سنگ دو قبر قرار دارد.
نخستین بار آقای دکتر جواد نوربخش کرامنی هویت مدفونین درین بقعه را ثبت کرد و چنین نوشت: «در همین اواخر مقبره جناب شاهزاده امیرنظام الدین اسحق پسر جناب شاه برهان الدین خلیل الله ثانی که در تاریخ 963 ه.ق وفات یافته و مقبره جناب شاه خلیل الله ثالث نواده جناب شاه خلیل الله ثانی که در تاریخ 969 ه.ق رحلت نموده است. در نزدیک دروازه مصلای یزد پیدا شد و جمعی خیرخواهان بقعه ای بر آن ترتیب داده اند».
افشار 310- 307 : 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، پیرخمیر
زیارتی است واقع در کوچه دادگستری جنب میدان شاه. این زیارت منحصر است به یک دراطاق. مردم نام آنجا را به تفاوت پیرخمیر و نیز پیرخمیر (به معنای گوژپشت = خمیده) می گویند. در این زیارت یک سنگ قبر مرمر به طول 80،1 متر قرار دارد که بر روی آن به خط نسخ خوش فقط «لااله الّاالله محمد رسول الله علی ولی الله حقاً حقاً» حک شده است.
افشار 495: 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، پیرعلم
زیارتی است مشتمل بر یک در اطاق کوچک، واقع در حسینیه پیرعلم، نزدیک به میدان شاه. در این زیارت نیمه ای از یک سنگ قبر دیده شد که علی الظاهر آن قرن نهم هجری است. عباراتی بر آن به خط نسخ خوش حک شده بوده است، ولی مقداری از آن باقی مانده است.
افشار، 796: 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، دوازده امام
دوازده امام گنبد منفردی است از سال 429 ه.ق نزدیک به حسینیه محله فهادان و قدیم ترین بنای موجود در یزد که از حیث سبک بنا و نقش و نگار و کتیبه کوفی رنگی واجد اهمیت خاص و موضوع سخن متخصّصان تاریخ معماری اسلامی است.
آرتور اپهام پوپ چند بار از این بنا در کتاب طرح هنر ایران یاد کرده است. دو نقشه و طرحی را که کار اریک شرودر است و در کتاب مذکور چاپ شده است در اینجا به نقل از آن اثر می آوریم.
کتیبه رنگی موجود بر دیوار گچی جانب شرقی گواه است بر اینکه گنبد به دستور دو برادر به نام های ابویعقوب و ابومسعود برپا شد. هیچ معلوم نیست که تغییرنام بنا به دوازده امام از آن چه عصری است. آنچه مسلم است این بنا براساس کتیبه موجود در آن توسط ابومسعود بهشتی و ابویعقوب اسحق فرزند نیال که از سرهنگان دستگاه حکومت علاء الدّوله بوده اند ساخته شده است. از این دو نفر کتیبه ای هم بر در دروازه خطیره موجود بوده است.
آثاری که داخل گنبد (به اندازه 5،8×5،8 و کلفتی دیوار 45،1 متر) دیده می شود عبارت است از:
1- کتیبه کوفی تزئینی از رنگ، بالای سردرگاه نمای غربی که در حاشیه ای از نقوش گل و بوته قرار دارد.
2- سنگ قبر فخرالدین اسفنجردی به اندازه 60×92 که در محراب نصب است و حدود هشتاد سال قبل به این محل نقل شده.
قسمتی از بدنه دیوار محراب کاشی معرّق و علی الظاهر از الحاقات قرن هشتم هجری است. عبارات سنگ قبر به خط ثلث و نسخ و کوفی است.
دور محراب از کاشی معرق گل و بوته دار پوشیده شده است. در اینجا باید متذکر شد که این سنگ از آن بقعه شیخ احمد فهادان در اینجا باید متذکر شد که این سنگ از آن بقعه شیخ احمد فهادان و سنگ مزار او بوده است.
3- کتیبه کوفی از رنگ بر بالای سردر ورود (شمالی) که آیه 163 سوره بقره است. قسمتی از آن ریخته است.
4- کتیبه کوفی از رنگ بر درگاه نمای شرقی آیه 65 سوره الغافر (المومن) بوده و بعد از «الّاهو» از آن ریخته است.
افشار 315 – 311 : 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، زنگبان
خرابه های بنائی است واقع در انتهای قسمت شمالی شهر بر سر راه رحیم آباد که در اطراف و داخل اطاق های آن صورت قبوری چند وجود دارد و از قبرستان های قدیم یزد بوده است. نام زنگیان و در تاریخ یزد و تاریخ جدید یزد دیده نمی شود. ولی مولف جامع مفیدی چندین بار از مزار زنگیان و مدرسه جنب آن و مقام یا موضع زنگیان یاد می کند و قصه ای در باب آنجا به دست می دهد که بمانند همه افسانه هایی که برای اغلب مواضع مورد احترام پرداخته اند عاری از حقیقت است. اما ازین لحاظ که موجب شناخت موضع زنگیان است خالی از فایده نیست.
خلاصه قصّه این است که در زمان عبور امام علی بن موسی الرضا از یزد شحنه ای به نام سلطان قطب الدین زنگی در آنجا بود که به بیماری برص گرفتار شد. چون به حمام می رفت قرق می کرد تا دیگری رخصت دخول نداشته باشد. یکبار به هنگام استحمام شخصی را دید که به حمام وارد شد و بدن لخت او را دید و طاسی آب بر سر او ریخت. پس بسیار نگران شد که قصه برص او به همه جا خواهد کشید. پس، از حمامی مواخذه کرد که این شخص که بود؟ حمامی گفت که من کسی را ندیدم. شحنه چون به خود نگریست از ظواهر برص آثاری ندید، و چون از حمام بیرون آمد به « این مقام که الحال به زنگیان اشتهار دارد رسید» و همان شخص را که به حمام آمده بودید. دریافت که امام بوده است! پس دست تضرع دراز کرد و حضرت به او نوید داد که توبه ها پذیرفته شد. شحنه خواست تا روحش را در آن محفل به خاک سپرده شد. این واقعه در سال 201 ه.ق بود «والحال مزار زنگیان محل اجابت دعا و مرفق ابدال و رجال است . . .»
اما ذیل احوال خواجه معین الدین علی میبدی که وزیر یزد در عهد جهانشاه بود (یعنی اواسط قرن نهم هجری) می نویسد: «نیز دستور مکرّم مزار زنگیان و مدرسه جنب آن عمارت نمود.» و این مطلبی است که مولف تاریخ جدید یزد با وجود آنکه به کارهای مختلف معین الدین علی مذکور اشاره کرده است از آن ذکر نمی کنند. زیرا احتمالاً بنای مزار زنگیان و مدرسه و جنب آن پس از سال 862 ه.ق که مولف تاریخ مذکور حوادث و اطلاعات تا آن سال را در کتاب خود مندرج ساخت ساخته شد.
اطلاع بعدی که مولف جامع مفیدی به دست می دهد عبارت است از اینکه مولف در سال 1079ه.ق به اتفاق مولانا محمدتقی بن مولانا محمّد مقیم در « دهلیز مزار سنگی بزرگ تخمیناً به وزن پنجاه من دید که بر بالای تختگاه گذاشته و اثر پنجه دست راست و پنجه و ساعد دست چپ بر آن نقش گرفته. چون ملاحظه نمودم آن علامت به دستیاری کلنگ و تیشه نبود . . . این ضعیف جمعی را طلب داشته سنگ مزبور را در دیوار در مزار روی بر قبله نصب ساخت و دری بدانجا به کار گذاشت تا آن نشان در روزگاران باقی بماند!» از این سنگ اکنون اثری وجود ندارد.
مولف جامع مفیدی از مدفونین در مزار زنگیان نام مولانا شمس الدین محمد شاه حکیم خوشنویس مشهور را می برد که کتیبه های مسجد جامع و مسجد میرچقماق به خط اوست و به سال 862 ه.ق فوت و در مزار زنگیان دفن شد. ضمناً باید گفت که از « باغ زنگیان» در سنگ موقوفات مورخ 1082 ه.ق مسجد فرط یادشده و احتمالاً باغی بوده است در همین ناحیه مورد بحث ما.
افشار 318 – 316 : 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، سادات قل هو الله
بنائی است کوچک روبه روی در غربی مسجد جامع که محل زیارت است و در آن چند قبر قرار دارد. از مطالبی که درباره سادات قل هوالله و مزار آنان در تاریخ یزد و تاریخ جدید یزد مسطورست معلوم می شود که آن مزار خارج شهر یزد متقارب باغ کمال کاشی واقع و به نام « گنبد هشت در» مشهور بوده است و سادات مدفون در آن مزار عریضی بوده اند.
مولف تاریخ یزد بنای گنبد را مربوط به ششصد سال قبل از تألیف کتاب خود دانسته است این مزار تا عصر تألیف جامع مفیدی هم باقی بوده است. پس نباید میان این دو مزار خلط کرد. آنچه امروز به نام سادات قل هوالله مشهور است ارتباطی با مزار گنبد هشت در ندارد.
مرحوم عبدالحسین آیتی مزار سادات قل هوالله مذکور در تواریخ یزد را با «زرندیان» مریاباد تطبیق می دهد و گفته است که از جمله سیدناصر الدین از اقارب امامزاده امامزاده ابوجعفر عریضی در آنجا مدفون است. باری، در بنای مشهور، سادات قل هوالله واقع در پشت مسجد جامع دوسنگ قبر دیده شد که اینک موردتوصیف قرار می گیرد:
1- سنگ قبر مرمر به اندازه 48×182 و بلندی 28 سانتی متر که بالای سر آن به خط نستعلیق دو بیت نقر شده است.
اطراف سنگ امامی چهارده معصوم به خط نسخ خوشی کتابه شده است. مرحوم آیتی این سنگ را مربوط به قبر شاه ولی و گوینده اشعار را شاه عبدالعلی غیاثی دانسته و گفته است که قبر شاه ولی وسط همین بقعه است. نکته ای است محتاج دقت بسیار و تحقیقات دیگر. بر من معلوم نشد که از کجا این ابیات را گفته غیاثی دانسته است.
2- سنگ قبر سیاه رنگ به اندازه 152×48 و به بلندی 28 سانتی متر که سه بیت به خط نستعلیق بر آن نقر شده است.
3- اثر دیگری که در این بقعه دیده می شود کتیبه ای است از آجر و به خط کوفی بنّائی که بر بالای سردرگاه ورودی ساخته اند و از آثار جدید است و نخوانده ام، یعنی نتوانسته ام.
افشار 320-319 : 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، ستی فاطمه
بنائی است یک اطاقی با گنبد شب کلاهی شکل و پوشیده از کاشی های سبز رنگ، واقع در کوچه ای در قسمت شمالی میدان میرچقماق. این محل مدفن ستّی (بی بی) فاطمه خاتون (متوفی در قرن نهم) زن امیر چقماق مشهور است که مشترکاً مسجد جامع میرچقماق را بنیاد نهادند. و در جای خود موضوع سخن قرار گرفت و وقفنامه آنان نیز درج شد.
مولف جامع مفیدی در باب مدفن بی بی فاطمه می نویسد: « و به قرب بازار محله میرچقماق در حوالی خانقاه امیرمعظّم الیه گنبدی به جهت مدفن خود بنا فرمود و به کاشی الوان مزین کرد و مرحومه مذکوره در آنجا مدفون است و همچنین آسیا را بر بقعه خود وقف فرمود و حاصل آن هر ساله مقدار هشتصدمن به وزن شاه آرد گندم است که یک درم صرف بقعه مذکوره نمی شود .فعلاً هیچ نوع اثری از سنگ و کتیبه در این بنا دیده نمی شود. پوشش داخلی بنا از گچ است و مقداری کاشی معرق در مقرنس های آن به کار رفته است.
افشار 321 : 2374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، سهل بن علی
مجموعه ای است مرکب از گنبد مرتفع و چند صفّه و اطاق و مسجد کوچک و حیاط، واقع در محله ای که به نام سهل بن علی شهرت دارد و چسبیده به خیابان پهلوی است. قدمت بنای گنبد کتابه های گچبری آن از آن قرن هشتم هجری و مخصوصاً گچبری کتیبه ها از نوعی است که در مدرسه رکنیّه و مدرسه شمسیّه وجود دارد.
ذکر سهل بن علی به هیچوجه در کتب تاریخ یزد دیده نمی شود. احتمالاتی که عبدالحسین آیتی در باب این بنا قائل شده و آن را مدفن سهل بن علی بن سهل مشهور به سلمان خراسانی حاکم یزد درمهد عباسیان دانسته است بسیار ضعیف و غیرمستند است. مردم این محل را مزار امامزاده سهل بن علی می دانند و نسبت بدان احترام بسیار قائلند.
آیتی از این اسم که در دو سه قرن اخیر بر بنا گذاشته شده بنا را مقبره سلمان خراسانی فرض کرده است! در حالی که سبک بنا همانطور که گفته شد از قرن هشتم هجری است و علی الظّاهر یکی از مدارسی بوده است که ذکر آنها در تاریخ یزد و تاریخ جدید یزد آمده است و ما اکنون نمی توانیم مشخصات مذکور در آن تواریخ را با بنای حاضر تطبیق می کنیم. چون طبق مرسوم آن عصر باقی را در آن دفن می کردند اغلب این نوع مدارس در قرن بعد به زیارتگاه تبدیل شده است.
ضمناً نمی توانم از نقل حدس دیگری (که احتمالاً قریب به واقع می تواند باشد) صرف نظر کنم و آن عبارت است از اینکه این بقعه و گنبد محل دفن شیخ الاسلام سعید جمال الاسلام محمدبن احمد بن محمدبن مهر یزد است که از عرفای مشهور یزد در قرن پنجم هجری بوده است و بنا بر تحقیقی که کرده و تفصیلی که در تعلیقات جامع مفیدی داده ام، رشیدالدین ابوالفضل میبدی مولّف تفسیر گرانقدر کشف الاسرار و عده الابرار از احفاد اوست. از مسطورات جامع مفیدی برمی آید که مزار جمال الاسلام را در قرن یازدهم (که زمان تألیف آن کتاب است) می شناخته اند و محل بنای آن مشخص بوده است. اکنون باید دید این بنای معظمی که درسال 784 ه.ق برابر مصلی شاخته شده کدام بنا بوده و آیا پابرجاست یا نه.
یگانه بنای بزرگ مدرسه مانند موجود در مقابل مصلی که از آثار قرن هشتم و مقبره ای در آن باشد همین گنبد سهل بن علی است که در جهت جنوب شرقی مصلی قرار دارد و من احتمال قریب به یقین دارم که مزار شیخ الاسلام بوده است. اگر این بنای قدیمی عظیم مزار شیخ الاسلام نیست واز آن سهل بن علی است چرا در تواریخ یزد ذکری از آن نیست! چگونه ممکن است که مولفان تاریخ یزد، تاریخ جدید یزد و جامع مفیدی از آوردن نام و نشان چنین گنبد رفیعی غافل مانده باشند.
شیخ جمال الاسلام طبق نوشته تاریخ یزد در 480 ه.ق درگذشت و یکی از احفادش مولانا غیاث الدین علی فشی که از مشاهیر عصر آل مظفر بود در سال 784 ه.ق مزار او را عمارت کرد و خانقاه عالی جنب آن ساخت و نهری در خانقاه جاری کرد و ساباط باز کرد. محل وقوع این مزار را در قرن نهم هجری متقارب محله سرریگ می دانسته اند.
مطالبی که احمد کاتب در محل ذکر احوال شیخ الاسلام در باب مزار آن شیخ نوشته است چیزی جز نقل مطالب تاریخ یزد جعفری نیست. به نحوی که در ابتدای این بحث دیدیم. مولف جامع مفیدی نیز از مزار شیخ الاسلام یاد کرده است و در دو مورد دیگر هم که از مصلی ذکر می کند اشاره ای به مزار مذکور دارد.
آثاری که در این مجموعه دیده شد عبارت است از:
1- کتیبه گچبری به خط ثلث زیبا که سوره فتح است. در مقام مقایسه از نوع گچبری هایی است که در رکنیّه و شمسیّه موجود و از آن قرن هشتم هجری است. این کتیبه در هشت قطعه بر قسمت بالای چهار دیوار زیر گنبد قرار دارد.
2- گنبد بر روی چهار دیواری به اندازه 5،8×5،8 و کلفتی 5،1 متر قرار دارد که به هشت گوشواره و پس از آن شانزده گوشواره و پس از آن شانزده گوشواره ختم می شود.
3- بالای درگاه ورودی مسجد یک تخته سنگ به شکل سر و نصب و به خط نسخ عباراتی بر آن منقور است.
افشار 326-322 : 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، سید ابودرداء
بقایای ویران شده از بنائی است نزدیک به چهارسوق محله دارالشفاء، این ویرانه منحصر است به سه دیوار از یک اطاق. سبک بنا گواه قدمت آن و به احتمال قوی از عصر مغول است. حدس می زنم که قسمتی از بنای دارالشفای صاحبی (صاحبدیوانی) است. دارالشفاء بنائی بود که خواجه شمس الدین محمد تازیکو بنابر دستور خواجه شمس الدین محمد صاحب دیوان جوینی در سال 666 ساخت. ساخته شدن این بنا قصه ای دارد که در تواریخ یزد مسطور است. امامی هروی قصیده ای در باب آن بنا سروده است. اکنون بر کنار دیوار مخروبه آن شمع و چراغ روشن می کنند و زیارت مانندی شده است.
افشار، 804: 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، سید پنهوون
این زیارتگاه عبارت است از دو اطاق باریک و کوچک در کوچه سیدپنهوون واقع در محله فهادان، و صورت یکی قبر در آن قرار دارد. نخستین بار مولف جامع مفیدی عنوان «سیدپنهان» را همراه با نام حقیقی صاحب قبر که سید تاج الدین جعفر بوده است می آورد و از آن معلوم می شود که این مزار محل دفن تاج الدین مذکور است.
او یکی از اعقاب محمدبن علی بن عبیدالله عریضی (یعنی امامزاده ابوجعفر) بوده است و در تاریخ یزد و تاریخ جدید یزد بدون شهرت «سید پنهان» یاد شده است. جعفری در تاریخ یزد می گوید: «ذکر مزار سید تاج الدین جعفر داخل یزد در شهرستان . . . و او از نزدیکان فرزندان محمدبن (علی بن) عبیدالله است و بسیاری کرامات از او ظاهر شده و گوشه انزوا داشتی و روزهای جمعه از خانه بیرون بیامدی و به مسجد رفتی و دیگر از خانه بیرون نیامدی و هیچ کس بر حال او اطلاع نداشتی و در مقام عبادتگاه او مدفون است. وفات او در سال ستّمائه بود.»
در تاریخ جدید یزد هم همین مطالب مندرج است به انضمام دو قصّه از کرامات که در حق او روایت شده است. مطالب جامع مفیدی هم تکرار مسطورات تاریخ جدید یزد است با عبارت پردازی های مرسوم مولف کتاب.
یگانه مطلب جدیدی که دارد عنوان «سیدپنهان» است و چنین برمی آید که بعد از قرن نهم هجری مردم مزار سید تاج الدین را بدین شهرت می شناخته اند. از آثار هنری مزار یک تکه کاشیکاری چهار پره و ستاره ای شکل است، مانند آنچه در مدرسه شهاب الدین قاسم دیده می شود.
افشار 328 – 327 : 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، سید صحرا
سیدصحرا از قبرستان های مشهور یزد و در جانب غربی آن و بر سر راه تهران نزدیک به نصرآباد واقع است. این مزار در کوچه ای از محله فّهادان واقع است. در حیاطی بسیار کوچک اطاقی قرار دارد و در آن صورت قبری دیده می شود. بالای سر آن بر سطح قبر کاشی های معرق دوره تیموری پوشیده شده است. در آن بنای گنبد داری مشتمل به سه اطاق هست.
در جامع مفیدی به این مزار اشاره ای شده است. مولف آن می نویسد: «سید صحرا در حوالی سرچشمه کثنویه حومه مدفون است. . .». معلوم می شود که در قرن یازدهم این مزار مشهور و مورد توجه بوده است. زیر گنبد صورت دو قبر با ضریح چوبی (صندوق) مشهود است. بر پایین پای قبرسنگ قبری از قرن پنجم هجری، اندازه 15×32 سانتی نصب است و به خط کوفی بر آن نقر شده است. قبر سمت مغرب را مربوط به «سیّدصحرا» می دانند. ولی سنگ تاریخ ندارد. در این مزار دو سنگ قبر دیده می شود: سنگ سیاه کوچک که قسمت بالای آن مدور است، و سنگی سبز رنگ.
افشار 330-329: 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، سید عبدالنبی
در کوچه بازارچه شاه ابوالقاسم، روبروی مسجد کوچک زیر ساباط زیارتگاه کوچکی به نام سیدعبدالنبی وجود دارد. این محل منحصر است به فضای کوچک سرناپوشیده ای یا بقایایی از محراب گچبری شده ای به سبک مغولی، گچبری محراب از حیث کار کاملاً شبیه به محراب همان مسجد کوچک ویران شده ای است که نزدیک بدان قرار دارد. کتیبه گچبری دور محراب سوره فاتحه بوده و کلمات «نستعین» و «مستقیم» از آن باقی است و این قسمت بر اثر آنکه خاک های قرون را از آنجا بیرون برده اند هویدا و مکشوف شده است.
افشار، 805: 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، سید فتح
این بقعه نزدیک به محله سرسنگ واقع است. نامش را به اختلاف سیدفتح سیدفتح الله، سیدفتح الله نوشته اند. مردم گاه سیدفتح الرضا و سیدفتح الدین الرضا می گویند. بر روی یک زیلو نام سلطان سیف الدین رضا (سال 1375) و برروی زیلوی دیگر عنوان سیدفتح الرضا (سال 1300) دیده شد. اثری قدیمتر از این زیلوی اخیر در آن بقعه ندیدم. بنای زیارتگاه قدمتی ندارد. جدیداً مرمت و نوسازی شده است. طول و عرض این بنا به اندازه 5،7×25،7 و کلفتی پیهای آن 10،1 و در یک قسمت 2 متر است.
افشار 331 : 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، سید قوام الدین
مزاری است با گنبد، جنب کاروان سرای مرزاکو (در حوالی دست جنوب شرقی میرچقماق) و نزدیک به محله خواجه خضر. موضع این مزار تطبیق می کند با «مزار سادات به خارج یزد در کنارمسه مشهور به سید علی قوام الدین» که در تاریخ یزد و تاریخ جدید یزد ذکر آن مندرج است و در عهد مولفان آن کتب از مواضع خارج شهر بود.
جعفری در تاریخ یزد گوید: «مزاری متبرک است و بسیار سادات عظام در آنجا مدفونند. و اول خانقاه و گنبد امیر نظام الدین پدر امیر رکن الدین قاضی ساخته. در فضای جنب گنبد امیرنظام الدین پدر امیر رکن الدین قاضی ساخته. در فضای جنب گنبد امیرنظام الدین پدر امیر رکن الدین قاضی ساخته. در فضای جنب گنبد امیری علی قوام الدین و دیگر سادات مدفونند، و سید قطب الدین علی ]که[ از زمره اولیاء بود و کرامات او بسیار است.
بالاخره محمدمفید مستوفی در جامع مفیدی وضع مزار مورد سخن را در سال 1083 ه.ق چنین می نویسد: «سیدالعارفین امیرعلی قوام الدین . . . چون از این دار غرور به سرای راحت و سرور انتقال فرمود در مقبره نظامیه که در محله میرچقماق به جنب دارالسّلخ واقع است مدفون گردید و از آن وقت تا حال که سنه ثلث و ثمانین و الف هجریه رسیده متوطنین بلده طیبه یزد به جهت زیارت مرقد منورّ آن سید ستوده سید روز نهم شهر ذی حجه الحرام که یوم العرفه است مقرّر نموده اند و از میدان میرچقماق تا حوالی مزار مزبور منور آذین بسته تجّار و اهل محترفه دکاکین آراسته مردم شهر و بلوکات از ذکور و اناث درآن محل حاضر می شوند و به بیع و شری اشتغال می نمایند».
افشار 333: 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، سید گل زرد
زیارتگاهی است کوچک واقع در محله سرچم نزدیک دروازه کوشکنو که در سه چهارسال اخیر بنای آن را تجدید کرده و گنبد کوچکی بر آن ساخته و کاشی کرده اند. احتمال می دهم که «سیدسرچم» مذکور در تاریخ جدید یزد و جامع مفیدی و متوفی در 856 ه.ق همین مزار سید گل زرد است و عامه در مقام قیاس با سیدگل سرخ (که نزدیک به یکدیگر است) آن را بعدها به سید گل زرد مشهور کرده اند. جامع مفیدی موضع مزار سرچشم را در محله سرچم به حوالی برج اولیا می نویسد، ولی اکنون ما از برج اولیا خبری نداریم.
افشار 334: 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، سید گل سرخ
زیارتگاهی است با گنبد کاشیکاری جدید، بیرون دروازه کوشکنو درمحله سرچم. در آن صورت قبری وجود دارد که طبق کتیبه منصوب بر آن قبر سیّد معزّالدین بن شرف الدین علی بن شمس الدین محمدبن تاج الدین است.
مولف جامع مفیدی از مزار سیدحسین گل سرخ واقع در سرچشم نام می برد و او را از اقطاب می شمرد و کراماتی چند بدو منسوب می دارد و نامش را سیدحسین می نویسد، ولی اشاره ای به لقب و نسب او نمی کند. عامه مردم یزد هم او را به نام سیدحسن پسر امام موسی بن جعفر می دانند و مزار را بسیار محترم می شمارند. احتمال دارد که انتساب این مزار به سید حسین ناشی از آن باشد که قبر پیرحسین بن استاد حسن مستوفی در 979 ه.ق نیز در همان مزار یا حدود همان محل بوده است و هم اکنون سنگ آن بر دیوار غربی بازارچه متصل به مزار نصب است.
مرحوم آیتی ضمن معرفی مزار سید گل سرخ و اشاره به کتیبه مورد ذکر، این مزار را مدفن شرف الدین علی وصی سیدرکن الدین و متولی او قاف می داند و معلوم می شود که در خواندن کتیبه اشتباه کرده و متوجه نشده است که قبر مورد ذکر مدفن معزالدین (احتمالاً حسین) بن شرف الدین علی است.
جز این معلوم نیست به کدام دلیل شرف الدین علی را همان شرف الدین علی وصیّ سیدرکن الدین تشخیص داده است. من سابقاً در تعلیقات تاریخ یزد جعفری از روی تواریخ یزد شجره ای از افراد خاندان شرف الدین ترتیب داده ام. با تطبیق دادن آن جدول و نسب مذکور بر کتیبه بقعه سیدگل سرخ نتوانستم آنچه را مرحوم آیتی نوشته است بپذیرم. بر مولف تذکره جلالی هم اشتباهی در تشخیص هویت این مزار روی داده است. او می نویسد که مزار سیدگل سرخ همان سید سرچم مذکور در تاریخ جدید یزد است.
در صورتیکه مولف جامع مفیدی سید سرچم و سیدگل سرخ را ذیل دو عنوان مستقل یاد می کند و معلوم است که این دو مزار دو بقعه مجزاست. آثاری که در بقعه و جنب آن دیده می شود عبارت است از:
1- کتیبه از کاشی معرق و به خط نسخ که بطور عمودی بالای سر قبر نصب است و اطرافش حاشیه مجزائی داشته است که بر آن دوازده امام به خط نسخ خوش نوشته شده و اکنون قسمت هایی از آن باقی مانده است. متأسفانه قسمت مربوط به تاریخ فوت صاحب قبر از بین رفته است، ولی در مقام قیاس با کتیبه های ازین نوع جزعاً می توان حکم کرد که از آن قرن نهم هجری است.
2- اطراف بنای اصلی مزار (که اندازه آن 4×55،4 متر و کلفتی دیوارش 4،1 مترست) و چسبیده به دیوارهای آن آثار خرابه حجراتی چند باقی است. بقایای آن شباهتی تام به مدارس قدیمی دارد. این حجرات به « خانه سیدگل سرخ» مشهور است.
3- بر دیوار غربی بازارچه متصل به مزار یک قطعه سنگ سیاه رنگ نصب و به خط نسخ خوش این عباراتی بر آن منقور است.
4- بر سردر ورودی مزار و از سوی درون آن یک قطعه سنگ به اندازه 30 ×50 سانتی متر مربوط به مسدی که در 1053 ساخته شده بوده نصب است و به خط نستعلیق خوش بر روی آن اشعاری منقور است. معلوم نیست که این سنگ مربوط به کدام مسجد بوده است.
افشار 338-335 : 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، سید نصرالدین
زیارتگاهی است مشهور واقع در انتهای شمالی خیابان پهلوی، مرکب از یک اطاق و چهار صفّه و گنبد. ذکر آن در جامع مفیدی ذیل نام « سیدنصر» آمده و اشاره شده است که « در محله سلغرآباد به مقام کشخوان آبشور مدفون است» طراز هم از آن مقبره یاد کرده است: «در همان محله (یعنی مال امیر) به سمت آبشور محاذی راه مشهد مقدس واقع است . . .» در این مزار که بنای آن از قرن دهم هجری می نماید هیچ نوع سنگ و کتیبه و نوشته وجود ندارد. اضلاع بنا 9،4 و ضخامت پی های آن 10،1 متر است.
افشار 339 : 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، شازده فاضل
این زیارتگاه بر کنار خیابان پهلوی واقع و مدخل آن از سمت شمال حسینیه شازده فاضل است. مردم آن را مزار فضل بن امام موسی کاظم می دانند. اما این انتساب در قرن نهم هجری مورد قبول همگان نبود. مولفان تاریخ یزد و تاریخ جدید یزد ذکر این مزار را که میان فصیل دروازه مهریجرد بود تحت عنوان مزار پیربرج آورده اند.
معلوم است آن را مقبره «پیر» می دانسته اند، یعنی پیری که نزدیک به برج دفن بوده است. نظیر این تسمیه را در مورد عده ای از زیارتگاههای زردشتی می بینیم، مانند پیرهرشیت، پیربلسگر، پیرنارستان و غیر از آنها. ناگفته نماند که زردشتیان بطور سنتی این مزار را بسیار محترم می دارند و آن را مدفن یکی از شاهزادگان ساسانی می دانند.
باری طبق روایتی که در تواریخ یزد آمده است زمانی که محمد بن مظفّر باروی نو می کشید و حفر خندق می کرد در محل مورد ذکر قبری ظاهر شد که جسد مدفون درآن نپوسیده بود و مصحفی بر سینه داشت. چون محمد مظفر شنید گفت نبش نکنند و فصیل گرد قبر او بکشند و در بعضی گویند فضل بن موسی کاظم است».
مولف تاریخ جدید یزد در باب این مزار روایت غالب دیگری را هم نقل می کند و در دو جای کتاب خود می گوید که این شخص از مضروبین واقعه فهرج بود که عده ای از آنها به یزد آمدند و یکی از آنها در این محل مدفون شد. در تاریخ یزد و تاریخ جدید ضبط است که این واقعه در سال 747 ه.ق اتفاق افتاد تا اینکه در سال 844 ه.ق امیر قطب الدین خضرشاه بن شمس الدین محمد قطعه ای زمین از شهر (بگفته جعفری عقب بارو) خرید و داخل مقبره کرد و صومعه ساخت و بانی ساختمان مزار شد. اما در جامع مفیدی این مزار از آن شاهزاده فضل بن امام موسی کاظم دانسته شده است، بدون آنکه هیچ نوع اختلاف روایت در مورد آن ذکر بشود.
مولف کتاب مذکور می نویسد هنگامی که شاه اسمعیل به قصد خواباندن فتنه رئیس محمد کره به یزد آمد چون کراماتی از این مزار دید مبلغی از بابت وجوهات یزد را به رسم سیورغال متولی این آستانه مقرر کرد تا زمان تألیف کتاب برقرار بوده است. ضمناً می نویسد: «بیرون مزار تالاری از چوب ساخته و شیخ بزرگوار مشهور به پیر برح در آنجا آسوده …. در ایامی که …. محمدعلی بیک ناظر بیوتات کرکراق سرکار خاصّه شریفه دارالعباده یزد می بود برجی رفیع اساس که از قدیم الایام در آنجا ساخته بودند عمارت کرده، نقاره خانه را از میدان خواجه ضیاء الدین محمد بدانجا نقل نمود . . . ».
طرب نائینی در جامع جعفری ضمن عبارت پردازی ملال آور به تعمیرات عصر قاجاری بنا اشاره کرده است. از نوشته عبدالوهاب طراز برمی آید که تعمیرات مورد ذکر در سال 1240 ه.ق به اتمام رسیده است. یگانه کتیبه قدیم که در این مزار دیده می شود کتیبه کاشی معرق عصر تیموری به اندازه 70×90 سانتی متر است که بطور عمودی بر بالای سر قبر منصوب شده است.
نصب این کتیبه کاشی دوره تیموری باید از آثار قطب الدین خضرشاه باشد که مولف جامع مفیدی به اشاره می نویسد «قبر را از کاشی ترتیب داد.»
افشار 343- 340 : 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، شاه سیدرضا
بقعه ای است با گنبدی بلند و به اسلوب گنبدهای دیگر یزد (مانند شاه کمال، گنبد هشت و جز آنها…) که در اساس جزئی از مجموعه بنای مفصل تری بوده است و هنوز آثار صفه و ایوان قسمت غربی متصل به آن باقی است.
این بنا در کوچه بندون (= بندان) واقع در محله پشت حوض ملتکیه (نزدیک چهارمنار) قرار دارد و به مزار شاه سیدرضا مشهور و از زیارتگاه های کنونی یزد است. وسعت گنبد و ضخامت دیوارهای آن (بعد از بقعه از دیگر گنبدهای یزد بیشتر و هر ضلع آن 25،9 متر و ضخامت دیوارها 35،2 متر است.
علت انتساب این بنا به مزار شاه سیدرضا علی الظاهر به مناسبت وجود سنگ قبری از آن شاه سیدرضا نامی است که در 955 ه.ق فوت شده است. معلوم نیست که آیا آن سنگ از آغاز در همین موضع بوده است و یا آن را از جای دیگری بدین مقام آورده اند! مسلم است که بنا از آثار قرون هشتم هجری است و طبعاً ارتباطی با شاه سیدرضا ندارد.
نمی دانیم که بنا با کدام یک از ابنیه مذکور در تواریخ یزد قابل تطبیق تواند بود. در مورد آن حدس ضعیف این است که بقایایی از مدرسه غیاثیّه چهار منار باشد، و آن مدرسه ای بود که امیر غیاث الدین علی حسینی وزیر شاه شیخ ابواسحق در سال 740 ه.ق ساخت وخود زیر گنبد آن به خاک سپرده شد. یگانه اثر موجود در این بنا سنگ قبری خاکی رنگ است. به اندازه 29×51 سانتی متر که بطور عمودی بر صورت قبر زیر گنبد نصب و این عباراتی بر آن منقور است.
افشار 345- 344 : 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، شیخ احمد فهادان
بنائی که در محله فهادان (که به تعبیری دیگر محله جنگل گفته می شود) به نام شیخ احمد فهّادان معروف شده بقایای خانقاه و مسجد و بقعه ای است از آن شیخ احمد اسفنجردی مشهور به شیح احمد فهّادان. شیخ فخرالدین احمد و برادرش محمد از مردم اسفنجرد مشغول به پیشه شومالی بوده اند که به علت ظلم و ستم آن آبادی از موطن خود هجرت کرده و به یزد آمده در محله ای که فهّادان (=یوزداران) نام داشت سکنی گزیدند.
این محله یادگاری است از عهد سلطان قطب الدین ابن عزّالدین لنگر که از اتابکان یزد بود و به نگاه داری یوز علاقه ای وافر داشت. این هر دو برادر از عرفا و مورد احترام بسیار مردم بوده اند و در کتب تاریخ یزد کراماتی چند به فخرالدین احمد نسبت داده شده است. وفات شیخ احمد را در سال 727 ه.ق و وفات برادرش را سال 735 ه.ق نوشته اند.
هر دو برادر در گنبد خانه ای دفن شدند که امروز به نام بقعه شیخ احمد شهرت دارد و مجموعه ای بوده است از خانقاه و مسجد جنب آن و همه ویران شده است. در تواریخ یزد نوشته اند که مبارزالدین محمدبن مظفربانی ساباط و عمارت در مقبره درسال 750 ه.ق بود. جمعی دیگر نیز در این مقبره دفن شده بوده اند مانند مولانا محمود واعظ متوفی در 798 ه.ق و پسرش مولانا امام الدین (که در تاریخ یزد کمال الدین آمده). صورت قبور متعددی هم اکنون از زیر ویرانه های آنجا به درآمده است.
مولف تاریخ جدید یزد و به نقل از او جامع مفیدی گویند که شاه شجاع آسیای ابرندآباد را بر آن بقعه وقف کرده و خانقاهی بر در مزار ساخته بود. کاشی محراب بقعه، طبق نوشته تاریخ یزد به دستور امیرمعین الدین اشرف نصب شد و جزئی از آن هم اکنون باقی است. نکته اشتباهی هم در آتشکده یزدان آمده و معلوم نیست از کجا نقل شده و آن این است که گوید شیخ احمد در مزار شیخ الاسلام اعظم دفن و بقعه به نام شیخ احمد خوانده شد. به مطلب دیگری که باید اشاره کرد این است که خرابه هایی که متصل بقعه شیخ دیده می شود آثار مسجدی است که به مسجد خضر شهرت داشته و هنوز هم به همین نام مشهور است. در جامع الخیرات مسطور است که از بناهای سیدرکن الدین بوده است. آثار موجود در بقعه شیخ احمد عبارت است از:
1- گنبد آجری با رگه های کاشی مربع شکل که بر سر آن منار مانندی هم ساخته بوده اند. این نوع گنبد نظیر دیگری ندارد. سطح زیر گنبد به اندازه 7×5،8 و ضخامت پی آن 45،1 متر است. پوشش داخلی دیوارهای بقعه از گچ و دارای تزئیناتی از لاجورد با کتیبه از اسماء خداوند و آیات قرآنی به خط کوفی بوده است. سقف گنبد با شمسه ای تزئین شده بوده و قسمتی از آن هنوز باقی است.
2- محرابش کاشیکاری معرق و امیرمعین الدین اشرف بانی آن بوده است. بر این محراب سوره اخلاص و آیه 79 سوره الاسراء کتیبه شده بوده و هنوز مقداری از آن باقی است.
3- سنگ قبر شیخ احمد حدود پنجاه سال قبل به «دوازده امام» نقل و در آنجا نصب شده است. من نوشته آن را پیش ازین در موضع معرفی دوازده امام نقل کرده ام.
ضمناً باید گفت سنگ قبری که چند تکه شده و قسمتی از آن باقی است، از این بقعه به مسجد جامع نقل شده است و من مطالب آن را در ذیل مسجد جامع نقل کردم. آن سنگ از آن مرقد تقی الدین حسن اسفنجردی بوده است که سال وفات و نسبتش با شیخ احمد معلوم نیست.
افشار 349 – 346 : 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، شیخ داد
بقعه ای است مشهور، در محله شیخداد که ابتدا خانقاه شیخ تقی الدین دادا محمّد بوده و پس از وفات در همانجا به خاک سپرده شده است. مردم آن را به عنوان شیخداد و سلطان شیخداد می شناسند.
تقی الدین دادا محمد متوفی در 700 ه.ق از صوفیه بنام یزد در قرن هفتم هجری بود. احوالش و ذکر مریدانش در تواریخ یزد مذکور و کراماتش بیان شده و لذا اشاراتی به اختصار بدان لازم است. باید دانست که افراد این سلسله مورد احترام سلاطین آل مظفر و دارای موقوفات مفصّل و معتبر بوده اند و تا اواخر عصر صفوی به عنوان موقوفات مشایخ و ادائیه شهرت داشت. عبدالوهاب طراز هم بدانها اشاره کرده است.
بطوری که در تواریخ یزد مسطور است تقی الدین دادا محمد از مردم اصفهان و مرید «پیراندایان» بود. به اشارت پیر خود به اردکان یزد آمد و خانقاه های متعدّد در اطراف یزد بنا کرد. از اهم آنها خانقاه بندرآباد بود که شیخ اغلب ایام را آنجا می گذراند. او همانجا فوت شد (در سال 700 ه.ق) و او را در خانقاهش دفن کردند. ولی قاضی شهاب الدین بن مسعود با عمران که از معتقدان شیخ بود قبر را نبش کرد و جسد شیخ را به «سرآب خو» در شهر یزد آورد و در سال 726 ه.ق مقبره و درگاه و ساباط عالی ساخت. چون قاضی در سال 748 ه.ق فوت کرد پس پشت قبر شیخ به خاک سپرده شد.
شیخ دارای چهار فرزند به نام های سلطان محمودشاه، حاجی علیشاه، حسن شاه و محمدشاه بود. عده ای از اخلافش در خانقاه بندرآباد و بعضی در مزار خودش مدفونند. شجره این خانواده بر اساس مسطورات تواریخ یزد و سنگ های قبور بندرآباد و یزد است.
نام افرادی از این خانواده که در عصر صفوی مصدر امور بوده اند مانند شمس میرزا محمدکاظمی حاجی مسیر شیخ احمد دادائی در جامع مفیدی مضبوط است. تغییرات و احداثاتی که در بنای مزار شیخ و نزدیک به آن شده طبق ضبط در تاریخ جدید یزد است.
مدرسه بزرگی که خانزاده دختر محمد بن مظفّر به سال 786 ه.ق ساخت و چهار صفه آن را مقابل مزار شیخ راست کرد و دری از آن چهار صفّه به مزار شیخ مفتوح باز کرد. برهان الدین امیرشیخ (نوه تقی الدین) پایین مزار مدرسه ای بنا کرد که کتابه ای از آن حاوی اشعار شرف الدین علی یزدی بود. آثار بقعه شیخ تقی الدین دادا محمد عبارت است از:
1- گنبد که بر چهار دیواری به اندازه 9،5 ×07،7 قرار دارد و ضخامت پی آن 40،1 مترست.
2- سنگ قبر شیخ به اندازه 62×93 سانتی متر که بطور عمودی بر سر قبر نصب است و اطرافش را کاشی های مربع 25×25 پوشانیده اند. بر بالای آن قسمتی از کتیبه کاشی معرق (آبی) با خط نسخ (سفید) نصب کرده اند.
3- سنگ قبر به اندازه 29×46 سانتی متر و از مرمر که در محراب نصب است و بر آن شکل سرو نقر شده است.
4- سنگ قبر مرمر 178×40 سانتی متر با نقش سرو و عباراتی منصوب بر دست راست قبر شیخ است.
5- سنگ قبر مرمر 20×67 که آیه الکرسی بر اطرافش به خط نسخ بر پیشانی آن و «محمد و علی » به خط کوفی بر چهارگوشه اش نقش شده است. این سنگ بر سمت راست قبر شیخ قرار دارد.
6- کتیبه کاشی معرق به اندازه 53×74 سانتیمتر منصوب بطور عمودی بر دیوار اطاقی که بر طرف راست قبر شیخ قرار دارد.
7- دوسال پیش ضمن آنکه خاک های اطاق خرابه بالای سرشیخ را برداشته اند. صورت سه قبر از زیر خاک بیرون آمد، که بر دو قبر کتیبه هایی موجود است.
1،7- قبر سمت مغرب که از کاشی پوشیده و بر قسمت پائین پای آن کتیبه ای به خط نسخ و از کاشی معرق نصب است. بر بدنه این قبر آیه الکرسی به خط نسخ از کاشی معرق است.
2،7- کتیبه کاشی معرق به خط نسخ بر قبر دیگر است.
8- یک قطعه سنگ قبر به اندازه 31×49 سانتی متر که شکسته و غیرمنصوب است و به خط نستعلیق بر آن اشعاری نقر شده است.
9- تُل طاس مسی بزرگ که عبارات مذکور در ذیل بر اطرافش به خط نسخ نقر شده است.
اشعاری هم از دوازده بند محتشم کاشانی بر بالای سطور مذکور در فوق و ابیاتی در لعن در داخل تل طاس نوشته شده است.
افشار 357- 350 : 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، قبر خواجه ضیاء الدین محمد
در بازارچه سرپلک زیر گنبدی که اکنون به انبار یک نجّاری اختصاص دارد دو سنگ قبر وجود دارد، بدین توصیف:
1- سنگ مرمر دوتکه شده به اندازه 62×123 و به ارتفاع 41 سانتی متر که عباراتی بر آن نقر شده است.
دور بدنه: این سنگ از آن قبرعماد الدین مسعود بن ضیاء الدین محمد تمیمی بوده است که ذکر وفات او در تاریخ جدید یزد مندرج است و گفته است که او در نائین روز دوشنبه سوم شعبان سال 858 ه.ق فوت کرد. این عماد الدین مسعود از رجال معتبر عصر خود در یزد و مورد احترام شاهزادگان و حکام تیموری و بانی عماراتی چند بود.
2- سنگی کوچکتر از سنگ عماد الدین مسعود و بی کنده کاری.
بطوری که دیده شد سنگ قبر از آن عماد الدین پدر ضیاء الدین است ولی بقعه به نام ضیاء الدین شهرت دارد. ممکن است که سنگ غیر منقور مربوط به قبر فرزند باشد.
افشار 360 – 358 : 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، قدمگاه یزارون (فهاوان)
بقایای اطاقی است در کوچه فهّادان که سقفش فرو ریخته و یک بدنه از چهار دیوار آن باقی است. برسمت قبلی آن دو تکه از سنگ های قبور قرن ششم هجری با خطوط کوفی که شکسته و سائیده شده نصب شده است.
افشار 361 : 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، مقبره آخوند کرباسی
بقعه ای است واقع در قبرستان جوهُرهُر که قبور آخوند ملاجعفر کرباسی (متوفی در 1150) و ملا ابوتراب زارچی متوفی در 1283 ه.ق و ملاعلی اکبر زارچی متوفی در 1266 ه.ق در آن قرار دارد. آخوند کرباسی از علمای بزرگ عصر خویش بود.
افشار 362 : 1374
فارس، یزد، آثار تاریخی، زیارتگاه ها، مزار ملا اسماعیل
مزار ملا اسماعیل عقدائی جنب مسجد ملا اسماعیل قرار دارد. در آن محل عده ای از اعیان و تجار نیز مدفون شده اند. آثار تاریخی این مزار عبارت است از:
1- کتیبه قلمی به مرکب و خط نسخ خوش بر سه ضلع صفّه جنوبی که سوره جمعه است و رقمی دارد.
2- سنگ قبر ملا اسمعیل که به خط نستعلیق اشعاری بر آن نقر شده است.
3- سنگ قبر حاجی ملاعبدالله لاری خلف ملاحاجی محمد (1274).
4- سنگ قبر آقا علی متوفی در 1276ه.ق (که از علما و فقها بوده) به خط نسخ با رقم «حررّه محمدرضا».
5- سنگ قبر میرزا سلیمان حسنی طباطبائی مورخ 1252 ه.ق و به خط خوش با رقم «حررّه حسین الشریف». میرزا سلیمان بانی همین بقعه است.
6- سنگ قبر حاجی سیداحمد ولد آقا میرزا صادق متوفی در 1237 ه.ق که در حیاط بقعه و متصل به کوچه قرار دارد.
افشار 365- 363 : 1374