فارس، کرمان، بزرگان (ع)
فارس، کرمان، بزرگان، عبدالاحد سیرجانی
وی از علمای بزرگ کرمان در قرن دهم هجری است. نسب او را به سید الشهداء حمزه بن عبدالمطلب عموی پیامبر منتهی میدانسته اند. او پسر برهان الدین بن علی سیرجانی است و شعر نیز می سروده و آغابزرگ از دیوان مولی عبدالاحد یاد کرده است. او همچنین در عصر شاه طهماسب صفوی برای او کتابی به نام تفسیر سوره الروم نوشته است. زبان این کتاب فارسی است. وی در این کتاب آورده است که خطبه ی ائمه اثنی عشر از اوایل عصر صفوی متداول بوده و خطباء آن را در جمعه ها و اعیاد و غیر آن خوانده اند و منابر را به ذکر اسماء آنها و مناقب ایشان منور می ساخته اند.
کردی، 292- 291: 1388
فارس، کرمان، بزرگان، عبدالحسین کرمانی
پدرش حاج سید علیرضا رضوی کرمانی و خود او از علما و مصنفان شیعه در سده های سیزدهم و چهاردهم هجری بوده است. وی در سال 1325 ه.ق/ 1907 م. از دنیا رفته است. از او کتابی به زبان فارسی به جای مانده به نام القواعد الصرفیه که به طریق سئوال و جواب نوشته شده است. این کتاب به سال 1325 ه.ق/ 1907 م. در 122 صفحه در تهران به چاپ رسیده است. سیرجانی در این کتاب، مکرراً از ظلم عثمانی ها بر شهید ثانی و قتل او در سال 966 ه.ق/ 1558 م. سخن به میان آمده است.
کردی، 292: 1388
فارس، کرمان، بزرگان، عبدالرزاق کرمانی
وی درحدود قرن دهم هجری می زیسته است. جد پدری وی امام الدین عبدالرزاق، طبیب، فقیه، فصیح و صوفی معاصر و خادم شاه نعمت الله ولی بوده و جد مادریش شیخ تاج الدین روح الله، محدث، عالم و فقیه روزگار خود به شمار می رفته است. نام پدر او نیز عبدالکریم بوده است. عبدالرزاق صاحب رساله و تذکره ای است در احوال شاه نعمت الله که عنوان آن چنین است: در مناقب حضرت شاه نعمت الله ولی .. این کتاب را ژان او بن فرانسوی تصحیح کرده و در سال 1335 ه.ش/ 1957 م به چاپ رسانیده است.
کردی، 295: 1388
فارس، کرمان، بزرگان، عبدالعزیز بن محمد بهاء الدین کرمانی
وی از علمای قرن یازدهم هجری است و نسخه ای از روضه الکافی را در نزد شیخ ناصر بن سلیمان بحرانی مقابله کرد – و در 14 محرم الحرام 1091 ه.ق/ 1777 م. آن را به پایان رسانده است.
کردی، 296: 1388
فارس، کرمان، بزرگان، عبدالکریم کرمانی
ملاعبدالکریم پسر آقا محمد کریم کرمانی ازعلمای شیعه در نیمه اول قرن سیزدهم هجری است و در سال 1247 ه.ق/ 1928 م. از شیخ خضر شلّال اجازه اجتهاد دریافت کرد. کتاب منشآت او حاوی هزار بیت و نیز حاوی برخی مطالب است که از زبان برخی از علمای نجف در 1236 ه.ق/ 1820 م برای فتحعلیشاه قاجار نوشته است و از آن جمله است تعزیت به فتحعلیشاه به مناسبت مرگ فرزندش شاهزاده محمد علی میرزا که از زبان سید محمد رضا پسر سید مهدی بحرالعلوم طباطبایی نوشته و نیز نامه ای که در تهنیت و شادباش به برادرش محمد هاشم نوشته است. ملاعبدالکریم از منشآت نامی اصفهانی مولف کتاب تاریخ گیتی گشای را برگزیده و با خطی خوش در 1243 ه.ق/ 1827 م. کتابت نموده است.
کردی، 297- 296: 1388
فارس، کرمان، بزرگان، عبداللطیف کرمانی
نام و نسب کامل او عبداللطیف بن محمد بن ابی الفتح کرمانی خراسانی است. بنابراین وی در اصل کرمانی بوده، ولی حداقل برای مدتی خود او یا پدرش خراسان را به عنوان وطن برگزیده، هر چند معلوم نیست که در کدام شهر خراسان می زیسته است. به عقیده شیخ آغابزرگ او از فیلسوفان شیعی است. حاشیه ای بر شرح حکمه العین کاتبی قزوینی نوشته و نام آن را رساله فی برهان التمانع نهاده است. او در آغاز کتاب خود متذکر شده که آن را در شرح عقاید و برخی مسائل کلامی براساس اعتقادات و باورهای اهل سنت نگاشته است. ابن عربشاه می گوید عبداللطیف در سال 833 ه.ق/ 1429 م. در مدرسه حقمقیه آن شهر درس داده است.
کردی، 297: 1388
فارس، کرمان، بزرگان، عبدالمهتدی حسینی کرمانی
وی از علماء و مصنفان شیعه در نیمه دوم قرن نهم و نیمه اول قرن دهم هجری بوده و در سال 934 ه.ق/ 1526 م. زنده بوده است. وی کتابی به زبان فارسی به نام مکاشف الاسرار در شرح اللوایح جامی نگاشته است. نسخه ای از آن در لاهور پاکستان نزد پرفسور شیدانی موجود بوده که تاریخ کتابت آن 1103 ه.ق/ 1691 م. می باشد.
کردی، 306: 1388
فارس، کرمان، بزرگان، عبیدالله بن فضل الله خبیصی
لقب او فخرالدین است و نام او در منابع، غالباً عبیدالله و گاه عبدالله ذکر شده است. او ظاهراً در نیمه دوم قرن دهم و نیمه اول قرن یازدهم می زیسته است. از زندگی و استادان او اطلاعی به دست نیامد. معروفترین اثر او شرحی است که بر کتاب معروف تهذیب المنطق و الکلام مولی سعدالدین مسعود بن عمر تفتازانی نگاشته است. این کتاب، شرحی ممزوج است یعنی به شیوه مزجی نوشته است. او آن را پس از مطالعه شرح شمسیه تألیف نموده است. خبیصی نام این کتاب را التهذیب نهاده و در مقدمه گفته است که کتابش مشتمل بر بیشتر مسائل رساله شمسیه است و از آنجا که خود کتاب تفتازانی یا شرح شمسیه در نهایت ایجاز است و محصلان از فهم مسائل و شوار آن نتوانند، این کتاب را که شرحی میانه است و تألیف نموده است. این کتاب درهامش (حاشیه) ای که عطار در شرح التهذیب نوشته در بولاق به سال 1296 ه.ق/ 1878 م. به چاپ رسیده است. از دیگر آثار او می توان به التجرید الشافی در منطق و شر منظومه الیافعی فی التوحید اشاره کرد. خبیصی در سال 1050 ق / 1640 م وفات یافته است.
کردی، 313: 1388
فارس، کرمان، بزرگان، عرشی کرمانی
میرمحمد مومن عرشی از شاعران پارسی گوی و از عارفان سده یازدهم هجری در هند است. پدرش میرعبدالله بن سید مظفر متخلص به وصفی نیز از شاعران بوده است. نسب او به چند واسطه به شاه نعمت الله ولی عارف و شاعر سده نهم می رسد. عرشی معاصر شهاب الدین محمد صاحبقرانی ثانی شاه جهان حک بوده و به فرمان او ملقب به نادر العصر شده است. میرمحمد مومن گویا در میان مریدان به عرش الله بوده است. آثار او به غیر از کتاب مناقب نامه مرتضوی که بعضی تألیف آن را به عرشی و برخی به برادرش کشفی نسبت داده اند، دیوان قصاید، غزلیات و رباعیات و نیز منظومه ای به نام مهر و وفا می باشد. اسماعیل پاشا دیوان او را دیده و در شمار دیوان هایی که در ایضاح المکنون آورده ذکر کرده است. نسخه ای از منظومه ی مهر و وفای او به شماره supp1100 در کتابخانه ی ملی پاریس موجود است که بلوشه به اشتباه آن را به طهماسب قلی بیگ یزدی متخلص به عرشی نسبت داده است.
کردی، 315- 314: 1388
فارس، کرمان، بزرگان، علاء الدین کرمانی
نام پدر او محمود یا محمد بوده است. او ظاهراً تبحری در نجوم و ریاضیات داشته و حاشیه ای به زبان فارسی بر کتاب فارسی بیست باب در اسطرلاب نوشته است. این کتاب مقدمه ای دارد در برخی مبادی تصوریه.
کردی، 316: 1388
فارس، کرمان، بزرگان، علاء کرمانی
از ریاضی دانان ایرانی قرن نهم هجری است. وی در خاک عثمانی می زیسته و از علمای ریاضی دان آن سرزمین به شمار می رفته است. رساله ای در اسطرلاب که به نام سلطان بایزید عثمانی تألیف کرده از او در دست است.
کردی، 317- 316: 1388
فارس، کرمان، بزرگان، علویه کرمانی
حاجیه خانم علویه کرمانی از زنان متمول و متشخص کرمان در روزگار ناصرالدین شاه قاجار بوده است. این بانو در سال 1309 ق / 1891 م. از کرمان رهسپار بمبئی و از آنجا با کشتی عازم جده شده و پس از انجام مناسک حج از راه حیل به زیارت عتبات عالیات در عراق شتافته و پس از زیارت مراقد اهل بیت عازم ایران شده است. حاجیه خانم در قم به جای بازگشت به کرمان عازم تهران شده و از آنجا به دلیل آشنایی با برخی از امرای کرمان به درون دربار ناصرالدین شاه راه پیدا کرده است. او خاطرات خود را در کتابی گرد آورده که به نام روزنامه سفر حج، عتبات و دربار ناصری 1309 – 1313 ه.ق تصحیح رسول جعفریان در قم، نشر مورخ به سال 1386 ه.ش به چاپ رسیده است.
کردی، 177- 176: 1388
فارس، کرمان، بزرگان، علی اصغر بن عبدالصمد کرمانی قنوجی
علی اصغر ظاهراً از خاندانی ایرانی تبار است که اجدادش در دوره ای که تعیین آن کمی دشوار است از حجاز به کرمان و سپس به هندوستان کوچیده اند. سید غلامعلی آزاد بلکرامی درکتاب مآثرالکرام می نویسد: یکی از اجداد او بر اثر پستی و بلندهای زمانه، از مدینه ی منوره بیرون آمد و کرمان را به عنوان وطن خود برگزید . عمادالدین کرمانی یکی از فرزندان اوست. پسر عمادالدین به نام مبارک از کرمان به هندوستان کوچید و در شهر قنوج اقامت گزید و آن را میهن خود قرار داد. قنوجی گوید: اعقاب و نوادگان او تاکنون در این شهر زندگی می کنند. شهر قنوج چنان که یاقوت می نویسد: «موضعی در بلاد هندوستان است و به گفته استخری از سرزمین های برابر کرمان است». شیخ علی اصغر کرمانی از عالمان بزرگ قنوج و از بزرگان این شهر در قرن یازدهم هجری به شمار می رود. او در سال 1051 ه.ق/ 1641 م. متولد شد و علوم مدرسه ای متداول روزگار خود را از اعلام سید محمد قنوجی فرا گرفت و کتاب های متوسط و مسطول را در حلقه ی درس سید عصمت الله سهانقوری آموخت و در نزد ملامحمد زمان کاکوری تحصیلات خود را کامل کرد و در همه علوم نقلی و عقلی چیره دست گردید و در تصوف و سلوک به پیشوایی رسید. علی اصغر در سال 1140 ه.ق/ 1727 م. در گذشت.
او کتابهای مختلفی تصنیف نموده است که ازجمله ی آنها به این آثار می توان اشاره کرد:
1- اللطائف الیله فی المعارف الالهیه،
2- تبصره المدارج فی علم السلوک،
3- العقیده المهیمنیه فی التفحه المجدیه،
4- ثواقب التنزیل.
کردی، 318- 317: 1388
فارس، کرمان، بزرگان، علی اکبر کرمانی
وی پسر عبدالعالی و از علمای شیعه در قرن سیزدهم هجری بوده است. او در حدود سال 1268 ه.ق/ 1751 م. در گذشته است. وی کتابی دارد به نام جواهر الاختیار که نسخه خطی آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.
کردی، 319: 1388
فارس، کرمان، بزرگان، علی اکبر کرمانی
او پسر محمدزمان و از علمای شیعه در قرن سیزدهم هجری است. وی کتابی دارد به نام اسرارالصلوه که به زبان فارسی است و به چاپ رسیده است. ظاهراً او همان کسی است که فرمان چاپ قواعد شهید (ثانی) را در سال 1270 ه.ق/ 1853 م. و کتاب الذکری را در سال 1272 ه.ق/ 1855م. داده است. بدین ترتیب وی از علمای بزرگ روزگار ناصرالدین شاه قاجار بوده است، هرچند نامش در کتاب المآثر و الآثار اعتماد السلطنه نیامده و ظاهراً نام او و بسیاری دیگراز علمای ایرانی مقیم در خارج ایران همچون عراق و هندوستان وحیل عامل وغیر آن در این کتاب فراموش گردیده است.
کردی، 319: 1388
فارس، کرمان، بزرگان، علی مراد ردّانی
او فرزند محمد حسین کرمانی و از علما سده سیزدهم هجری است. وی کتابی به فارسی در علوم نجوم تألیف کرده و نام آن را اسرار الغیوب نهاده است. وی ظاهراً علم نجوم را در هندوستان آموخته است.
کردی، 326: 1388
فارس، کرمان، بزرگان، عماد کرمانی
خواجه عمادالدین علی بن محمود کرمانی معروف به عماد فقیه و متخلص به عماد، از عالمان عارفان و سرایندگان نامی ایران در قرن هشتم و همزمان با حکومت تیموریان بوده و از معاصران سلطان ابوسعید بهادر و نخستین سلاطین آل منظر بوده است. پدرش شیخ محمود فقیه، از مریدان و نزدیکان شیخ زین الدین عبدالسلام کامویی – از مریدان شیخ شهاب الدین سهروردی – بود که به پیشنهاد او در کرمان خانقاهی بنا کرد و به نیابت از وی به ارشاد خلق پرداخت. عماد از کودکی در خانقاه پرورش یافته است و در صحبت خانقاهیان و اهل طریقت روزگار گذرانیده و در آداب خانقاه پرورش یافته است و به همین دلیل است که در جوانی شیخ خانقاه می شود. تجربیات و آگاهی های وی از منصب خانقاه داری در کتاب طریقت نامه وی متجلی است. در خصوص شهرت او به «فقیه» برخی گفته اند که این عنوان متعلق به خاندان اوست که یا به قولی پدر یا عموی وی فقیه بوده اند. دوران زندگی عماد همزمان با حکمرانی همچون شاه شیخ ابواسحاق اینجو، امیر مبارز الدین محمد مظفر و جلال الدین ابوالفوارس شاه شجاع بود و میرشاه شجاع نسبت به وی اعتقادی عظیم داشته است. برخی گویند که عماد مردی وارسته و زاهد بوده و ریاکاران و زهدفروشان را به باد انتقاد می گرفته است. خواجه عماد گویا از اوضاع اجتماعی کرمان نیز خاطرش رنجیده بود و آرزوی سفر است. در سال 763 ه.ق/ 1361 م. به همراه خواجه جلال الدین، وزیر کرمان به سفر حج رفت و پس از یک سال به کرمان باز گشت. به شیراز نیز سفر کرد و در آنجا رفتار و کردار شاه شیخ ابواسحاق اینجو را ستوده است. محرابی در مورد مرگ عماد فقیه گفته است که سبب فوت خواجه ضربی است که از شیخ محمد کاکو یا شیخ محمد ضیاء الدین علی اختلاف الاقوال به ایشان رسیده و مشهور است. تاریخ وفات او را دولتشاه در سال 773 ه.ق/ 1371 م. نوشته و سال 693 ه.ق/ 1293 م. که آذر در آتشکده و هدایت در ریاض العارفین آورده اند البته غلط است. مدفن و خانقاه وی تا مدتها زیارتگاه بوده است. آثار او صحبت نامه، محبت نامه، صفانامه یا مونس الابرار، طریقت نامه، همایون نامه و ده نامه می باشد.
کردی 1388 ، 33 تا 327
فارس، کرمان، بزرگان، عنایتی کرمانی
سید محمد عنایتی از شاعران پارسی گوی قرن یازدهم هجری و ظاهراً ساکن هند بوده است. او کتابی در تاریخ جلوس شاه سلیم پسر اکبر شاه در 1014 ه.ق/ 1605 م. به نظم در آورده است.
کردی، 334- 333: 1388
فارس، کرمان، بزرگان، عوض بن حیدر کرمانی
او از عالمان قرن های یازدهم و دوازدهم هجری بوده است. عوض، هم به شوشتر و هم به کرمان منسوب است. از جمله آثار او کتابی است به نام گوهر یکدانه که آن را برای شاه سلیمان صفوی و نجفعلی قوللر آقاسی نوشته است.
کردی، 334: 1388