فارس، فریمان، بازی ها
فارس، فریمان، بازی ها، استاد سه پایه
جنس: هر دو
تعداد: 8 نفر (دو گروه)
گروه سنی: کودکان
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: بازیکنان به دو دستۀ چهار نفری تقسیم می شوند و هر گروه برای خود یک استاد انتخاب می کند. سپس پشک می اندازند تا معلوم شود چه کسانی باید بازی را شروع کنند. دستۀ بازنده دست ها را روی شانۀ هم قرار می دهند که یک سه پایه درست کنند. استاد این دسته کنار افرادش می ایستد. افراد دسته برنده باید هر طور شده خود را به سه پایه برسانند و بر آن سوار شوند. استاد این دسته باید آنها را با لگد براند. افراد اگر بتوانند سوار شوند و پایشان از زمین بلند شود، دیگر لگد استاد کارگر نیست و اگر هم به آنها بخورد فایده ندارد، اما اگر یکی از بازیکنان بیفتد یا پایش روی زمین باشد و لگد بخورد دستۀ آنها بازی را باخته است و جای دو دسته عوض می شود.
قزل ایاغ، 245: 1379
فارس، فریمان، بازی ها، جا به جا لِپنگِشک
نام دیگر بازی: جا به جا لنگ کشک
تعداد: دو گروه
جنس: هر دو
گروه سنی: کودکان
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: بازیکنان دو گروه می شوند و هر گروه یک نفر را به عنوان سردسته انتخاب می کند. برای آنکه مشخص شود کدام دسته باید بازی را آغاز کند، قرعه می کشند. هر دسته که برنده شده، روی زمین دایره وار می نشیند و دستۀ دیگر پشت به پشت آنها همین کار را می کند. استاد دستۀ اول چشم استاد دستۀ دوم را می گیرد و بازیکنان دستۀ اول می روند تا خود را در جایی پنهان کنند. برای آنکه استاد دستۀ دیگر از صدای پای آن ها، محل مخفی شدنشان را حدس نزند سروصدا راه می اندازند. بعد چشم های استاد دستۀ دوم را باز می کنند تا به دنبال بازیکنان بگردد. بازیکنان دستۀ دوم که شاهد مخفی شدن افراد گروه اول بوده اند، حق ندارند استاد خود را راهنمایی کنند. استاد دستۀ اول هم پشت سر استاد دستۀ دوم می رود و مرتباً به افراد دستۀ خود که مخفی شده اند، گزارش می دهد که استاد دستۀ دوم در کجاست (هو، هو پشت خانۀ سال محمد است) تا افرادش موقعیت خود را درک کنند و بتوانند خود را به جایی که افراد دستۀ دوم نشسته اند، برسانند. اگر استاد دستۀ دوم یکی از بازیکنان مخفی شده را پیدا کرد دستۀ او برنده شده و جای بازیکنان با هم عوض می شود ولی اگر موفق نشد کسی را بگیرد گروه اول اعضای گروه دوم را اسیر می گیرند و با پا، آنها را روی زمین می کشند. آن گروه هم برای اینکه از هم جدا نشوند، دست همدیگر را می چسبند. استاد دستۀ دوم هم برای نجات یارانش سعی می کند گروه اول را با دستار یا سرمندیلش بزند و از یارانش دور نگه دارد. اگر استاد گروه دوم بتواند با لگد به پای یکی از بازیکنان دستۀ مهاجم بزند آن وقت گروه خود او برنده شده و بازی بر عکس می شود.
قزل ایاغ، 254: 1379
فارس، فریمان، بازی ها، زومی زومی اوستا را ببین
تعداد: یک گروه
جنس: هردو
گروه سنی: جوانان (بیش از 15 سال)
محل اجرا: فضای بسته
نحوه بازی: یکی استاد می شود و یکی هم جلاد. جلاد شلاقی در دست می گیرد تا بازیکنان را وادار کند از حرکات استاد پیروی کنند. استاد در وسط قرار می گیرد و بازیکنان به دور او حلقه می زنند و دور دایره می چرخند و این جمله را می گویند: «زومی، زومی، اوستا را ببین». استاد شروع می کند به لخت شدن و لباس هایش را یکی یکی بیرون می آورد. جلاد هم با شلاق بازیکنان را وادار می کند همین کار را انجام بدهند. استاد که قبلاً خود را برای این کار آماده کرده است و چندین زیر شلواری پوشیده، شروع به کندن شلوارش می کند و در نتیجه بازیکنان دیگر با درآوردن شلوار لخت می شوند. آن وقت استاد شروع میکند به بدن لخت یکی از آن ها ضربه زدن که دیگران هم باید همین کار را بکنند. گاه ممکن است در فصل پاییز مثلاً استاد در آب شیرجه برود که بازیکنان هم باید همین کار را بکنند. درچنین شرایطی امکان سرما خوردگی و بیماری هم هست.
قزل ایاغ، 258: 1379