فارس، شیراز، آثار تاریخی، تنگ و قنات

فارس، شیراز، آثار تاریخی، پل بند تیلکان

این پل که در حوالی روستای نصرت بر روی رود کُر بسته شده، از بناهای قرن چهارم و دورۀ آل بویه است. پل دارای 34 چشمه با ابعاد مختلف می باشد و از سنگ آهک با ملاط ساروج در بدنه و طاق ها ساخته شده است. این بنا در دوران سلجوقی توسط اتابک چاولی مورد مرمت واقع شده است. بنای کنونی پل 162 متر طول دارد.

مخلصی، 314: 1379

فارس، شیراز، آثار تاریخی، تنگ آب خان

در وسط این تنگ (دو کیلومتری شمال آرامگاه سعدی) مظهر چشمه ایست که آب مختصری دارد و در اطراف جدول آن چند درخت روئیده و برای کسانی که بخواهند روزهای تعطیلی برای تفریح در آنجا به سر برند سایه بانی شده است. این آب را آب خان گویند و به مصرف زراعت داخل تنگ می رسد و هیچوقت آب آن از تنگ خارج نمی گردد.

بهروزی، 20: 1354

فارس، شیراز، آثار تاریخی، تنگ اکبرآباد

بین قسمت سوم و قسمت چهارم کوه مزبور تنگی است که جلگه قصرالدشت (واقع در مغرب شیراز) را به جلگه «اکبرآباد» (پشت کوه باباکوهی) متصل می کند و چون در دهنه آن باغی بزرگ به نام «منصورآباد» قرار دارد، گاهی آن را تنگ منصورآباد و گاهی تنگ اکبرآباد و زمانی تنگ «کوشک بیچه» می نامند. در این تنگ آب قناتی به همین نام جاری است که باغ منصورآباد و سایر باغ ها و چند ده را مشروب می سازد.

بهروزی، 114: 1354

فارس، شیراز، آثار تاریخی، چاه برف انبار

در مغرب شیراز، کوه گرد و برآمده ای قرار دارد که آن را «کوه دراک» بکسر اول Derak و «کوه برفی» نامند. زیرا که از قدیم الایام تعداد زیادی چاه عمیق در بالای آن حفر شده بود و چون در زمستان ها همیشه برف زیادی بر این کوه نازل می شود، سابقاً صاحبدلان چاه ها، عمله هایی را اجیر می کردند و در زمستان برفها را در آن چاه ها می ریختند و روی آن ها را با خس و خاشاک می پوشانیدند و در تابستان آن برف ها را به شهر آورده مورد استفاده قرار می دادند. ولی در سال های اخیر که کارخانه های یخ سازی چندی در شیراز به کار افتاده مردم از برف زمستان بی نیاز شده اند و کسی هم برف های زمستان ها را در چاه نمی کند. این کوه را «کوه مستشفی» هم نامیده اند. وجه تسمیه آن اینست که اگر هنگام غروب آفتاب که نور کم است، این کوه را با تنگ سرخ و کوه قلات که متصل بهم اند جمعاً از دور به نظر آوریم نظر می رسد که شبیه شخصی است که به پشت دراز کشیده و شکمش که همان کوه برفی باشد، برآمدگی زیادی دارد و آن را تشبیه کرده اند به شخصی که به مرض استسقا مبتلا شده است و لذا آنرا کوه مستشفی نامیده اند. در دامنه این کوه اکنون کارخانه معظم سیمان فارس نصب گردیده و به تدریج از دامنه این کوه کنده و در کارخانه تبدیل به سیمان می نمایند.

بهروزی، 117: 1354

فارس، شیراز، آثار تاریخی، چاه مرتاض علی

یکی از آن غارها که در قله این کوه واقع شده و گویا زمانی زاهدی به نام «مرتاض علی» در آن مقیم بوده و بعداً روی آن چند اطاق و نزدیک آن آب انباری ساخته اند که از آب باران پر می شود، در نزد عوام به «چاه مرتضی علی» معروف است. مردم شیراز معتقدند که هرکس چهل شب جمعه یا شنبه (یعنی از غروب روز پنجشنبه تا بامداد جمعه یا از غروب جمعه تا صبح شنبه) در اینجا بماند و به عبادت بپردازد و یا به عبارت دیگر چله بگیرد: بعد از هفته چهلم خداوند مرادش را می دهد و به همین جهت بسیاری از اهالی شیراز برای به مراد رسیدن غالباً چله می گیرند و چهل شب جمعه یا شنبه در اینجا به عبادت می پردازند.

مرحوم فرصت الدوله در خصوص چاه مرتاض علی در کتاب آثار عجم چنین نوشته است: «… وسعت گاهی که چند طاق از سنگ و گچ در آن ساخته و دو آب انبار بزرگ نیز پرداخته اند و اطاقی هم دری دارد که اندرونش وسیع است. در آن اطاق روبروی درب، طاقی کاشیکاری شده و آیات و احادیثی بر آن ها نوشته اند و در آن چند پله است که چون پایین روند به صفه ای می رسند کوچک و تاریک که جز به مدد چراغ نتوان رفت. بوریایی فرش آن صفه است و آن محل نماز و مقام نیاز است. مردم می گویند قدمگاه حضرت مرتضی علی(ع) است. بعضی را گمان این است که آنجا در قدیم دخمه و معبد پارسی ها (زردشتی ها) بوده است. به هر صورت شب های شنبه جماعتی کثیر در آن مقام رفته و بیتوته می نمایند و حاجتی که دارند از خدا طلب می دارند و بسیار واقع شده که حاجتشان برآورده می شود».

در پیشانی مدخل غار (چاه) کتیبه کاشیکاری از دورۀ صفویه باقی است. در بین این اشعار چند کتیبه کوچک نیز هست که از آن میان یکی سنه 1012 و دیگری: عبدالله حافظ بن حسین خوانده شد. بالای در ورودی به دخمه سنگ مرمری است و دور آن اسامی دوازده امام نقر شده است.

بهروزی، 44- 43: 1354

فارس، شیراز، آثار تاریخی، چشمه آب باد

قریب پنج کیلومتری مغرب باباکوهی بین پشت مله و منصورآباد در دامنه کوه، چشمه ایست که آب باریکی دارد و درخت سرو کهنسالی در کنار آن روئیده و آن را «آب باد» نامند، اهالی اطراف معتقدند که خوردن این آب در رفع آلام و دردها (که در شیراز معمولاً آن ها را باد گویند) موثر است و لذا در بسیاری از مواقع در آنجا رفته و ضمن تفریح از آب مزبور می آشامند.

بهروزی، 114: 1354

فارس، شیراز، آثار تاریخی، قنات حوض ماهی

قنات پر آبی که در این تنگ جاری است، در کنار آرامگاه سعدی نزدیک سطح زمین می رسد و در حیاط آرامگاه 28 پله که پایین روند به آن قنات می رسند. در اینجا جدول مزبور را قدری توسعه داده و مانند سربینه حمام طاق هایی در اطراف آن ساخته بودند که برای آب تنی و شستشوی بدن مناسب بود و چون ماهی زیادی در آن شناور است آن را حوض ماهی نامیده اند. اخیراً به دستور اداره کل فرهنگ و هنر فارس محوطه دور جدول آب (زیر صحن آرامگاه) را توسعه داده و سقف آن را با بیم های آهنی مستحکم کرده و به شکل «چای خانه» در آورده اند که زائران سعدی و سیاحان پس از زیارت قبر سعدی دمی در آنجا بیاسایند و چای بنوشند و «گذر عمر را به شکل آب روان به چشم خویش ببیند».

این محوطه به شکل هستی ساخته شده و طاقنماهایی دارد که اطراف آن ها با کاشی های معرق تزئین شده و داخل سه عدد آن ها کاشیکاری شده که روی یکی از آنها غزل سعدی آمده است.

آب این قنات، پس از عبور از حوض ماهی بیرون آرامگاه به سطح زمین رسیده و بعداً باغ معروف «دلگشا» را مشروب کرده و بقیه آب به مصرف زراعت می رسد. آب این قنات یک نوع آب معدنی است که شستشوی بدن در آن مفید است و شاید به همین سبب بوده که از قدیم الایام، مردم شیراز معتقد بوده اند که شب چهارشنبه سوری (یعنی شب چهارشنبه آخر سال) باید حتماً در آب قنات سعدی آبتنی کنند و این رسم پسندیده هنوز هم مرسوم و متداول است. سابقاً برای آب تنی در شب چهارشنبه سوری ازدحام زیادی می شد و مناظری در اطراف آن آب به وجود می آید که خالی از  لطف نبود! از قرائن چنین استنباط می شود که این قنات خیلی قدیمی است و شاید علت اینکه شیخ اجل، در زمان حیات، خانقاه خویش را در اینجا قرار داده بود، وجود همین قنات و آب بوده است.

بهروزی، 31- 30: 1354

فارس، شیراز، آثار تاریخی، قنات گازرگاه و شیب بازار

اراضی جلو تنگ سعدی که آب قنات سعدی از آن می گذشته به «گازرگاه» معروف بوده است و در زیر که اهالی لباس های خود را در این آب می شسته اند (اکنون هم این رسم متداول است) و به همین جهت آب قنات سعدی را «آب گازران» می گفته اند. اراضی وسیعی که در مقابل تنگ سعدی واقع است و سابقاً منازلی در آن ساخته شده بود و به «شیب بازار» موسوم بوده که عوام آن را «شی بازار» می نامیده اند. چون برای حفظ شهر از مهاجمه خواستند دور شهر را برج و بارو بسازند شهر را جمع کردند و دور آنرا حصار کشیدند و منازلی که در شیب بازار و خارج از حصار باقی ماند، به تدریج ویران شد و زمین های آن به اراضی زراعتی تبدیل گشت.

بهروزی، 38- 37: 1354

به ما در تکمیل اطلاعات این قسمت کمک کنید

ارسال اطلاعات
slot deposit 10 ribu
slot deposit qris
spadegaming
pg soft
habanero
cq9
slot garansi kekalahan