فارس، دامغان، آثار تاریخی

فارس، دامغان، آثار تاریخی، امامزاده علی

در خارج شهر دامغان در سمت مغرب گنبدی وجود دارد که به نام امامزاده علی معروف است، بنای این ساختمان از خشت خام و به شکل مربع متساوی الاضلاع می باشد و ظاهراً روی ساختمان مذکور سابقاً سفیدکاری بوده است. یک قبر گچی در وسط و قبر دیگری در پشت سر آن ساخته شده، یک قطعه لوح سنگی در اینجا است که بر آن مطالبی نقر کرده اند. وسط سنگ خوانده نمی شود و اطراف آن نیز آیه الکرسی نوشته شده است. به هر حال صاحب قبور مذکور به درستی معلوم نیستند.

حقیقت، 291: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، امامزاده محمد

در جلو صحن مقبره امامزاده جعفر و کنار خیابان وسط شهر دامغان که به سوی سمنان ادامه دارد بقعه دیگری است که به نام امامزاده محمد معروف می باشد، داخل بقعه مثمن و پوشش آن چپ و راست (هره) است. ارتفاع گنبد 12 ذرع و طول و عرض بقعه ده قدم می باشد. گویند مدفون این مقبره محمد از فرزندان حضرت امام موسی کاظم (ع) است. صورت قبر گچ اندود شده و بر روی آن صندوق مربع مستطیل غیرمشبک چوبی می باشد و صندوق سقف ندارد. بیرون بقعه را نیز با گچ سفید کرده اند و نمای خارجی آن به صورت کثیرالاضلاع منتظم است.

حقیقت، 289: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، امامزاده جعفر

در مغرب شهر دامغان جنب برج چهل دختر دامغان و کنار جاده دامغان به سمنان بقعه ای است که به نام امامزاده جعفر معروف می باشد. بقعه این امامزاده مربع و از هر طرف سیزده قدم است. در چهار بدنه دیوار بقعه، چهار طاق نما می باشد که هر طاق نما دری دارد بالای چهار بدنه که تقریباً ده ذرع ارتفاع آن است هشت طاق مقرنس و بالای طاق ها گنبد می باشد. تمام ارتفاع بقعه از چهار بدنه و هشت طاق و گنبد تقریباً هفده ذرع می باشد. داخل بقعه سفید و وسط گنبد آجرنما است. درب بقعه رو به جنوب و در وسط آن صندوقی است با منبت کاری ممتاز و کتیبه های بسیار. طول صندوق 25/3 متر و عرض 75/1 متر و ارتفاع آن 25/1 متر است. در کتیبه دوره صندوق سوره مبارکه ای منبت کاری شده است.

شکل قبر که در صندوق دیده می شود مرتفع و دور آن گچبری شده و بر روی آن سنگ سیاهی عمودی نصب گردیده و نسب امامزاده و سوره مبارکه “توحید” به خط کوفی نوشته شده است. در سمت مقابل دری که از آن داخل صحن می شوند و نیز شجره امامزاده به خط کتیبه عبارتی ثبت می باشد.

از صحن امامزاده که می خواهند داخل بقعه شوند مدخل عبارت است از ایوانی که دو سمت آن تا حد کتیبه کاشیکاری است و سمت مشرق یکجا کاشی سبز روشن و سرمه ای است و طرف مغرب تقریباً یک ثلث بالا کاشی های بسیار ممتاز است که مثل چینی و از جنس کاشی های ازاره حرم حضرت رضا (ع) و بردو شکل می باشد. قسمتی از خشت های آن بزرگتر است، هشت ضلع دارد و قسمت کوچکتر دوازده ضلع و بر روی این کاشی ها به خط نسخ به قلم حقی به فارسی و عربی اشعار و عباراتی نوشته شده است.

در روی بعضی دیگر صورت هایی نقش بسته است از جمله صورت شیر و خورشید، صورت فیل و گاوسوار، صورت مرد و زن با هم، صورت دو زن، صورت شیر و مرغابی و کرگدن، ماهی و صیاد، گرگ و خرگوش و دو پلنگ که سروی در میان آنهاست وگل بته و صورت چهار زن با هم، یک زن و پلنگ تنها، طیور و روباه.

به نظر می رسد که نقاش و صانع این کاشی ها چینی یا هندی بوده است. بر روی یک صفحه کاشی که صورت شیر و خورشید بر آن رسم است یک رباعی نوشته شده است و “کتب ذالک فیشهور کذا شوال سنه خمس و ستین و تسمائه” (این تاریخ مکرر نوشته شده و بر روی کاشی های هشت ضلعی در وسط صفحه ها صورت های سابق الذکر منقوش است و در هر صفحه که رباعی تمام می شود و جا باقی است بیتی نوشته شده است.

باید دانست که این کاشی ها متعلق به این محل نبوده و از جای دیگر به اینجا آورده و نصب نموده اند. متأسفانه در حال حاضر از این همه کاشی های گرانبها که شرح آن گذشت جز یک ردیف کاشی های کوچک که در بالای مدخل نصب و دسترسی بدان ممکن نبوده و کاشی های غیرمصوری که در طرفین در ورودی است، چیز دیگری باقی نمانده و به طوری که می گویند در چند سال قبل عده ای شبانه کاشی های نفیس و پرارزش امامزاده را به سرقت برده و به نازلترین قیمت به بیگانگان فروخته اند.

در مدخل امامزاده جعفر دو تخته سنگ سیاه مقابل یکدیگر قرار گرفته است. دور سنگ آیات شریفه قرآن نوشته شده است. بر صفحه سنگ مقابل نیز عباراتی حک شده است. در داخل بقعه امامزاده جعفر طرف راست و کنار در ورودی، قبر شاه طاهر بن امیر شاهمرادالحسینی قرار دارد که بر هر چهار طرف آن با خطوط برجسته نسبت وی و همچنین ابیات چندی نوشته شده و تاریخ آن 967 هجری می باشد. تاریخ بنای بقعه امامزاده جعفر دامغان پیش ازدوره سلجوقیان است و چنین استنباط می شود که در ابتدا بی پیرایه بوده ولی بعدها پادشاه سلجوقی دیوارهای مدخل را با کاشی های خوش رنگ مصور مزین نموده و به صورت آبرومندی درآورده اند. طول صحن امامزاده جعفر 42 قدم و عرض آن 28 قدم می باشد.

حقیقت، 289- 283: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، امامزاده های دامغان

1- بقعه امامزاده نورالله که در مرکز شهر واقع است.

2- بقعه بکیربن اعین که در جنوب غربی شهر دامغان در سمت شمال قبرستان قدیمی در خیابان شهدا واقع است.

3- بقعه امامزاده ابراهیم که در فاصلۀ حدود 8 کیلومتری شهرستان دامغان و در 5/1 کیلومتری جنوب روستای وامرزان واقع است.

4- بقعه امامزاده اسماعیل که نزدیک به روستای تزره یا طزره واقع در 42 کیلومتری شمال خاوری دامغان و 23 کیلومتری شمال جاده شوسۀ تهران – مشهد در گوشه جنوب شرقی تپه ای قرار دارد.

5- بقعه امامزاده ابراهیم که در روستای حاجی آباد رضوه واقع در 22 کیلومتری جنوب باختری دامغان و 7 کیلومتری جاده شوسه تهران – مشهد قرار دارد.

6- بقعه امامزاده جعفر و گنبد پیر، که در روستای امامزاده جعفر دامغان واقع است.

7- گنبد خشتی پیرنما یا پیریغما که در آبادی «بک» یا «بق» واقع در 9 کیلومتری شمال خاوری دامغان و کنار جادۀ شوسه تهران – مشهد قرار دارد.

8- بقعه امامزاده محمد که درروستای قلعه واقع در 54 کیلومتری شمال باختری دامغان قرار دارد.

9- بقعه امامزاده قاسم که در روستای صیدآباد واقع در 25 کیلومتری جنوب خاوری دامغان و یک کیلومتری جاده شوسه تهران – مشهد قرار دارد.

10- بقعه امامزاده مطهر که در 60 کیلومتری شمال باختری دامغان در مناطق تویه ودروار قرار دارد.

11- بقعه امامزاده شمس الدین که در 60 کیلومتری شمال باختری دامغان در منطقه تویه و دروار واقع است.

12- بقعه امامزاده ابارهیم که در مناطق تویه و دروار واقع در 60 کیلومتری شمال باختری دامغان قرار دارد.

حقیقت، 295- 294: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، برج پیرعملدار (یک)

این بنا که مقبره ایی مربوط به قرن پنجم هجری قمری است، در شمال شرقی دامغان، نزدیک مسجد جامع قرار گرفته و دارای 13 متر ارتفاع و 5/4 متر قطر داخلی است. کتیبۀ زیبایی به خط کوفی مشبک بر روی بدنۀ برج دیده می شود. ایوان زیر بنا هم اکنون تخریب شده است و فقط بخشی از کتیبۀ موجود بر روی آن باقی مانده است.

رجبی، 69: 1386

فارس، دامغان، آثار تاریخی، برج پیر علمدار (دو)

در شمال شرقی شهر دامغان تقریباً در نزدیکی و مشرق مسجد جامع گنبد برج مانند مدور و زیبایی از آجر وجود دارد که به نام پیر علمدار معروف است. بلندی برج مذکور تقریباً 13 متر می باشد، ولی این بنا آرامگاه محمدبن ابراهیم پدر ابوحرب بختیار ممدوج منوچهر دامغانی و حاکم ایالت قومس در زمان سلطان مسعود غزنوی است که به دستور وی ساخته شده و در سال 417 ه.ق ساختمان آن به اتمام رسیده است. قطر داخلی این برج 67/4 متر می باشد و داخل بقعه ساده است و سوای قبر محمدبن ابراهیم که طول و عرض و ارتفاع آن به ترتیب 205-105-125 سانتیمتر و از گچ ساخته شده چیز دیگری در آنجا مشاهده نشد. متصل به برج پیرعلمدار ایوانی مقرنس وجود داشته که در اطراف آن کتیبه ای از گچ بوده ولی اکنون از آن ایوان فقط کتیبه ای بجاست. طبق نوشته تاریخ صنایع ایران برج مقبره ای پیرعلمدار برای کتیبه قشنگ کوفی که در داخل برج ساخته شده و به رنگ سرمه ای است مشهور می باشد.

حقیقت، 281: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، برج چهل دختر

در مغرب شهر دامغان پشت بقعه امامزاده جعفر و کنار جاده دامغان به سمنان برج آجری جالب توجهی وجود دارد که به نام چهل دختر معروف می باشد، ارتفاع برج مذکور تقریباً 15 متر و محیط خارجی آن 23 متر و قطر داخلی آن 5/5 متر است. این برج که تقریباً به سبک برج طغرل ری و میل اردکان بنا شده در سال 446 هجری به امر ابوشجاع اصفهانی ساخته شده است.

بر دوره بیرون این برج کتیبه ای است به خط کوفی که خواندن آن بسیار مشکل می باشد. فقط عبارت “امر ببناء هذا القبه الامیر الجلیل ابوشجاع” و در آخر کتیبه “ثلمثمائه” از آن خوانده می شود که از بناهای قرن چهارم هجری است و به علت استحکام بنا خوب دوام کرده است، به طوریکه هیچگونه آثار خرابی در آن مشاهده نمی شود.

در بالای در کوچک این برج که به جانب جنوب باز می شود کتیبه ای است از گچ به خط کوفی که گویا نام بانی آن را  نوشته اند. در وسط برج، قبر ساده ایست از گچ که صاحب آن معلوم نیست و از قرائن چنان برمی آید که تا چندی قبل سطح داخلی برج مرتفع تر از زمان کنونی بوده است، زیرا با اندک دقتی، قسمتی را که در زیر خاک بوده و بعداً خاک برداری شده است می توان تشخیص داد، ولی قدر مسلم اینکه اسم چهل دختر یا چهل دختران مربوط به دوره های قبل از اسلام می باشد و بعید به نظر نمی رسد که ساختمان چهل دختر دامغان نیز مانند ساختمان پل دختر سمنان از خشت خام بوده، چون به مرور زمان قسمتی از آن فرو ریخته بوده. در قرن چهارم یا پنجم به دستور ابوشجاع که هویت او تا اندازه ای مجهول است .مجدداً با درنظرداشتن طرح سابق آن، منتهی با آجر و سقف مخروطی شکل بنا گردیده است.

حقیقت، 283- 281: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، برج مهماندوست (یک)

این بنا که در بیست کیلومتری شمال شرق دامغان قرار دارد، در سال 490 ه.ق ساخته شده و دارای 12 متر ارتفاع و 92/7 متر شعاع داخلی است. گنبد مخروطی شکل بنا اکنون فرو ریخته است. این برج دارای طاق نماهای بلند و مقرنس کاری های آجری است و از 12 ترک (هرکدام با 3/1 مترعرض) تشکیل شده است.

رجبی، 72: 1386

فارس، دامغان، آثار تاریخی، برج مهماندوست (دو)

در جنوب قریه مهماندوست دامغان برجی شبیه برج طغرل در شهر ری برپاست که قسمتی از ساختمان آن برج خراب شده ولی قسمت باقیمانده قدمت آن را تأیید می نماید. مولف مطلع الشمس برج جنوب مهماندوست را این طور توصیف نموده است: “برجی بسیار معتبر از قدیم مثل برج طغرل بیک ری و میل رادکان در جنوب مهماندوست و مغرب مایل به شمال امام آباد دیده می شود که دور دایره آن از خارج 34 ذرع و قطرآن از داخل 20/7 متر است. این برج دوازده ترک دارد که یکی از ترک ها مدخل است و عرض هر ترکی 23/1 متر و بعد از ده ذرع و نیم ارتفاع سه فقره مقرنس از آجر به وضع های بسیار خوب ساخته شده و پس از آن کتیبه ایست به عرض سه چهار یک به خط کوفی و بالای آن کتیبه دیگری است به خط بنائی و از آن به بعد گنبد مخروطی شروع می شود، اما فعلاً گنبد آن خراب و آنچه باقی است به ارتفاع چهارده ذرع می باشد، در برج رو به جنوب و یک قبر آجری در وسط و دو قبر دیگر سنگ چین در داخل برج دیده می شود، گویند این برج مزار امام زاده قاسم از اولاد حضرت موسی بن جعفر می باشد ولی ساختمان آن به مقبره شباهت ندارد”.

حقیقت، 320: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، بقعه پیر یغما

در مشرق دامغان بین راه مهماندوست به دامغان بقعه ای است معروف به پیریغما. عقیدۀ اهالی بر اینست که پیریغما سفره گستر حضرت رضا (ع) بوده است و در داخل بقعه نیز لوح قبری هست.

حقیقت، 223: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، تاریخانه دامغان

مهمترین و قدیمی ترین آثار تاریخی دامغان مسجدی است معروف به تاریخانه یا ناریخانه که طبق تحقیقات اداره کل باستان شناسی قبل از تسلط اعراب بر ایران آتشکده بوده و بعداً به مسجد تبدیل شده است. ساختمان بنای مجدد آن مربوط به قرن دوم هجری است و اسلوب ساختمان آن نیز به سبک بناهای دوره ساسانیان می باشد، این مسجد که در حال حاضر تقریباً مخروب و متروک است، در جنوب شرقی شهر دامغان واقع گردیده آنچه از ساختمان مسجد باقی مانده ستون هایی است مدور که با آجرهایی به طول 35 و به عرض 34 و قطر 7 سانتیمتر ساخته شده و به نام چهل ستون معروف است.

تعداد ستون ها 26 عدد می باشد که 18 ستون آن در یک طرف و 5 ستون در سمت دیگر و 3 ستون در مقابل قرار گرفته است. محیط هر ستون حدود پنج متر و ارتفاعش از سطح زمین تا محلی که طاق ها بر آن متکی است 84/2 متر و تا پشت بام 6 متر می باشد. طاق های این ساختمان به مرور زمان فرور ریخته بوده ولی در چند سال قبل به همت میرزا آقاعاملی واعظ دامغان از محل وجوه جمع آوری شده از مردم شهر با خشت خام بر طاق های مزبور سقف زده اند که هم اکنون باقی و پابرجاست.

در سمت مغرب مسجد بین 6 دهانه و طاق، یک دهانه و طاق بزرگتری به طول 12/14 متر و عرض 02/5 متر وجود دارد که آثار محراب و منبر در این دهانه دیده می شود. عرض هر یک از شش دهانه یا ایوان که در طرفین دهانه وسطی واقع شده اند 36/6 متر است. صحن مسجد تقریباً مربع شکل و به طول 27 و عرض 26 متر می باشد، در جنب مسجد تاریخانه سمت شمال مناری وجود دارد که با آجر ساخته شده و ارتفاع این منار در حال حاضر 26 متر است و 86 پله از داخل دارد، محیط آن در پایین حدود 13 متر می باشد و به نسبت ارتفاع منار از سطح زمین از محیط آن کاسته می شود، به طوری که دوره منار در بالا 8/6 متر است، این منار سکو ندارد و از روی زمین مدور ساخته شده نقوشی از آجر در روی منار هست که به قبله نما و تزیین آن محسوب می شود، در ارتفاع 5/10 متری کتیبه ای از آجر به خط کوفی است به عرض 30/1 متر که فقط “الامیر الاسید الاجل” از آن خوانده می شود. آجرهایی که در ساختمان داخلی به کار رفته، قطر 4 تا 5/4 سانتیمتر و به طول و عرض 22 سانتیمتر و آجرهایی که در تزئینات خارجی مصرف شده به طول 5/17 و به عرض 17 و به قطر 5/3 سانتیمتر می باشد.

به طوری که مشاهده می شود ارتفاع این منار در قدیم بیشتر بوده و گویا در اثر زلزله قسمتی از بالا و کلاهک آن فرو ریخته است، بانی این منار بختیار بن محمد حاکم ایالت قومس و ممدوح استاد منوچهری دامغانی است که منار مسجد جامع سمنان نیز از بناهای وی به شمار می رود.

تاریخانه به معنی خانه خداست و آن را مسجد چهل ستون هم می نامند و این رقم اغلب در ایران نماینده آن نیست که حتماً چهل ستون داشته باشد، بلکه به معنی ستون های متعدد است. نقشه این بنا نقشه مساجد صدر اسلام است که از هر عنصر خارجی عاری است و برحسب تصادف هرگز آن را تعمیر نکرده اند، فقط اتفاق افتاده است. در دوره سلجوقیان به جای مناره خشت و گلی آن که ریخته بود برجی از آجر پخته ساخته اند، این مناره جدید را هم در جای مناره قدیم نساخته اند بلکه در کنار آن بنا کرده اند، به طوریکه شکل عمومی اصلی بنا باقی مانده است.

این بنا هم چنانکه می باید باشد، شامل صحنی است تقریباً مربع که از چهار طرف قاطهایی دارد و یکی از طاق نماها که عمیق تر از دیگران است جای مقصوره مسجد را دارد و به همین جهت مواجه با قبله است در دیوار عقب این مقصوره محراب را ساخته اند که جهت قبله را معلوم می کند تا در موقع نماز با آن مواجه شوند (محراب اول که با گچ بوده از بین رفته و به جای آن طاق، بنای موربی ساخته اند تا جهت قبله را که بدواً درست نکرده بودند اصلاح کنند. قبله مساجد قدیمی ایران ظاهراً در میان 50 و 60 درجه شمال شرقی  و جنوب غربی نسبت به جهت شمال مغناطیسی ساخته شده است، تاریخانه 60 درجه، مسجد جامع سمنان 53 درجه، مسجد نایین 52 درجه، در زمان آل تیمور قبله مسجد سمنان را 53 درجه معین کرده اند.

قبلۀ مسجد تاریخانه را به همان نهج اصلاح کرده اند و بدون شک از همان دوره است. در مجاورت محراب منبرموعظه است، طاق مرکزی که محراب و منبر در زیر آن ساخته شده از طاق های دیگر عریض تر است، نقشه این مسجد ساده ترین و خالص ترین و حتی می توان گفت علمی ترین نقشه های مساجد صدر اسلام است. ستون های تاریخانه دارای طاق های ضربی وسیعی است که موازی با نماها است و در تمام طول خود از طرف بیرون یعنی از طرف صحن مسجد باز است و مانند ایوان های واقعی بناهای زمان ساسانیان است. این طرز ساختمان به کلی ایرانی است بقیه بنا با قسمت های دیگر آن متناسب است طاق های آن طاق رومی نیست و حتی از طاق های منکر هم نیست که آن ها را طاق ایرانی می نامند و استعمال آن در ایران از زمان بنی عباس به بعد معمول شده ولی طاق های کامل دوره ساسانیان است که زنجیره وار می ساختند و مرکب از دو پایه مرتفع است.

از طرف دیگرهیئت آمریکایی در نزدیکی شهر در تپه ای که معروف است به تپه حصار، معبدی از زمان ساسانیان یافته که مرکب است از ایوان وسیعی که منتهی به تالار مربعی می شود که سقف آن گنبد دارد و آتشکده بوده است. این ایوان مرکب از 3 طاق است که به وسیله یک سلسله ستون هایی که روی آن ها طاق های ضربی زده اند نسبت به خارج به حال عمودی است. قسمت پایین بعضی از این ستون ها را یافته اند، ستون های مزبور را از آجرهای پهن مربعی ساخته اند، 30 سانتیمتر مساحت آن و 8 سانتیمتر قطر آن است. آجرها را متناوباً روی هم گاهی از قطر و گاهی از ارتفاع کار گذارده اند، ستون های مزبور به ضمیمه زینت هایی خود 72/1 متر قطر دارند. در زیر آن ها پی ساخته نشده و هر ستونی را بر روی یک ورقه آجر ساخته اند و آجرها را از طرف قطر کار گذاشته و فقط نزدیک 15 سانتیمتر در زمین فرو برده اند.

این طرز ساختمان که از هر حیث نماینده دوره ساسانیان است و در دوره اشکانیان هم معمول بوده، همان سبکی است که در تاریخانه دیده می شود. تمام جزئیات همان است، آجرهای آن به حد وسط 34 سانتیمتر و مساحت 75 میلیمتر قطر دارند. نبودن پی هم مانند بنای ساسانی است و همانطور جرزها را بر روی یک ردیف آجری که از قطر کار گذاشته­اند بالا برده اند. ستون های رواق 60/1 متر قطر دارند، یعنی اندکی کمتر از جرزهای تپه حصار، ولی اگر در نظر بگیریم که جرزهای معبد ساسانی پوشیده از گچبری هایی است که 6 سانتیمتر قطر دارد، جرزهای تاریخانه فعلاً جز یک ورقه روکش نازکی از ساروج ندارد یا اینکه از اول هم نداشته است، معلوم می شود که قطر جرزها بدون روکش و گچبری در هر دو بنا مطلقاً یکی است، پس هیچ شک نیست که از جهت ساختمان و اشکال و فن معماری تاریخانه بنایی از زمان ساسانیان و کاملاً ایرانی است و هیچ رابطه ای با مساجد مغرب ندارد.

تاریخانه در دو طرف شمال غربی و جنوب شرقی متعلقاتی داشته که می توان گفت اینک از میان رفته است. از طرف شمال غربی سه در بوده است و پنج در دیگر از طرف شمال شرقی به تالارهایی باز می شده که اینک خراب است. در آن زمان تمام ایوان ها به حال همان ایوان مرکزی مسجد است که امروز دیده می شود. رواق این مسجد طاق نداشته و به کلی بی سقف بوده و بنای محلی که مأمور اصلاح شده است به جای اینکه طاق های ضربی سابق را بسازد. از بالای ستونی به بالای ستون دیگر و موازی با دیوار رو به قبله دستک هایی کار گذاشته و روی آن ها گنبدهای کوچکی را که معمول معماری امروز ایرانی است ساخته، وانگهی به سهولت می توان دانست که ستون های محکم تاریخانه برای آن نبوده است که این چنین گنبدهای سبک و نازک را روی آن بسازند و در اصل هیچ تناسبی در میان طاق های عریض ساسانیان و این طاق های گلابی نازک نیست.

قسمت های جدید را که آجرهای آن روپوش ندارد با کمال سهولت می توان تمیز داد. به جز آجری که در ساختن ستون ها و طاق های ضربی به کار رفته و گل و خشتی که برای بقیه بنا استعمال کرده اند، در ساختن این بنا چوب هم به کار برده اند، هر چند که به مقدار کم باشد. بعضی صفحه های چوبی سرستون ها را تشکیل داده و پایه طاق ها را روی آن گذاشته اند. از طرف دیوار هم طاق ها را روی چوب هایی قرار داده اند که به منزله پایه طاق است. بالای این تیرها در محور هر طاقی یک سوراخ جای سرتیر که تقریباً سی سانتیمتر در سی سانتیمتر است معلوم می کند که تیر حمال بسیار کلفتی هر جرزی را به دیوار متصل می کرده، ولی این ترتیب فقط در طاق نماهای حیاط مشاهده می شود.

در رواق مسجد پایه طاق ها را بر یکدیگر تکیه داده اند. از طرف دیگر دیوار روبرو بر اثر فشار به صورت خطرناکی به طرف بیرون خم شده زیرا که در طرف راست ستون ها برای آن پشت بندی قرار داده اند و آن عبارت از توده های خاکی است. هیچ پله ای در میان کف طاق نماها و کف صحن نیست. هیچ اثری هم نیست که معلوم شود قسمتی از این بنا را وقتی فرش کرده باشند. به نظر می آید که تمام سطح بنا همیشه یکدست بوده و کف قسمت های سقف هم مانند قسمت دیگر فقط خاک بوده است.

بنابر وصفی که از آن کردم معلوم شد، که باید حتی المقدور آن را به دوره ساسانیان نزدیک  دانست، ولی باید در زمانی متوقف شد که نقشه اصلی مساجد را کشیده اند، به وسیله نمونه های اصلی می دانیم که این نقشه از اواسط دوره بنی امیه متداول بوده است. در آن زمان بنا بر گفته میس بل تبدیل صحن خانه به مرقد کامل بوده است. صحن و رواق وجود داشته، جهت قبله را به وسیله محراب معلوم می کرده اند، ولی فقط در اواخر این دوره است که منبر جزو اثاثه لازم مسجد شده پس اگر فرض کنیم که منبر تاریخانه از همان زمان ساخت بناست هرچند این نکته قطعی نیست ولی برای ما تفاوتی ندارد زیرا که انحراف محل محراب بنا ثابت می کند که همواره در همین محل منبری بوده است، خواه این منبر فعلی باشد یا منبر دیگری خواه منبری باشد که از مصالح ساخته باشند یا منبر متحرکی باشد.

در هر صورت می توان آخر دورۀ بنی امیه را قدیمی ترین زمان ساخت این بنا دانست. جدیدترین تاریخ آن قطعاً مقدم بر تاریخ ساختمان مسجد جامع است تعداد و اشکال پایه های طاق های این بنا در کمال وضوح ثابت می کند که آن را مکرر تعمیر کرده اند ولی قسمت عمومی نقشه آن کاملاً متعلق به بنای اصلی است، همچنانکه مجموع ستون ها و طاق های زینت شده که در اطراف محراب واقع است و قسمتی از بناهای صحن نیز همان حال را دارد.

در تاریخانه هم اطاق هایی که عمود بر بناهای صحن ساخته شده دارای طاق های ضربی است که همان سلسله ایوان های ساسانی را تشکیل می دهد که در مسجد دامغان هم هست، به علاوه شباهت ستون های زینت شدۀ این مسجد با ستون های معبد ساسانی که دکتر اریک شمیدت در دامغان کشف کرده است، باز حالت قبل از اسلام بعضی از عناصر این بنا را معلوم می کند.

قطعاً نقشه این مسجد نقشه مسجدی است که شبیه به معبد ساخته شده و قسمتی از وضع عمومی و زینت آن به سبک دوره ساسانی است، ولی معذالک معبد دامغان دیرتر از زمان های اصلی ساخته شده است. نقشه این بنا با رواق های وسیع آن به همان حال اصلی بدوی خود نیست، زینت های معماری آن، در بعضی ستون ها با کمال وضوح از دوره اسلامی است، طرز به کاربردن مصالح با سبک دورۀ ساسانی شباهتی ندارد، ولی مخصوصاً طاق های آن ایرانی نیست و منکر و جرزهای آن به بزرگی جرزهای تاریخانه نیست، فی الحقیقه تردیدی نیست که حتی در دورۀ اسلامی اشکال قدیم را کم کم نازکتر و ظریف تر کرده اند، هر کس این مطلب را می داند و برای ثبوت آن این نکته کافی است که نقشه های دو بنای دامغان و نایین را با هم قیاس کنند، تا اینکه به وضوح ثابت شود که مدت مدیدی در میان ساختمان این دو مسجد فاصله شده است.

بنابراین مسجد نایین متعلق به قرن چهارم هجری است، اگر بعضی تصور کنند که این اختلاف ناشی از سلیقه معماران مختلف است که یکی بناهای جسیم را پسندیده و دیگری بناهای ظریف را مطلوب شمرده است، تاریخ نقاشی و حجاری و حتی معماری ثابت می کند که در صنعت همه کس تابع مقتضیات زمان خود است. تاریخانه فی الحقیقه در زمانی ساخته شده که طاق های ساسانی که دارای قوس کامل یا زنجیره وار بوده است و دایرۀ آنها تغییرناپذیر بوده به شکل منکر درآمده و طاق های اسلامی را فراهم کرده است. طاق های مقصورۀ این مسجد هنوز کاملاً ساسانی است، معذلک اندک تمایلی درآن دیده می شود که در قلۀ آن انکساری تولید کنند و طاق های رواق آن حالتی از شکل مخصوص طاق های منکسر در بین النهرین در ظرف قرن هشتم میلادی پیش آمد، انحنای درگاه های دروازه بغداد که بازماندۀ قصری است که هارون الرشید در رقه در سال 174 ه.ق بنا کرده، همان انحنایی است که مخصوص معماری اسلام می شود.

اگر ما در این دوره تصادف تکامل معماری ایرانی را در ایران و در بین النهرین محتمل بدانیم می توان تصور کرد که تاریخانه در میان قدیم ترین زمان ممکن یعنی جلوس اولین خلیفۀ عباسی سفاح در سال 132 ه.ق و سلطنت هارون الرشید (170-193 ه.ق) ساخته شده یعنی در حدود اواسط قرن دوم هجری، همین نتیجه است که میس بل در باب تاریخ بنای قصر اخیدیر گرفته است و عجب در این است که طاق های بیضی شکل تاریخانه که تمایلی به طاق های منکسر دارد شبیه به همان طاقهاست، بنا به گفته مولفین آن زمان همین دوره است که بنی عباس شروع به ساختمان مساجد بزرگ در شهرهای عمده ایران کرده اند.

در کتاب تاریخ صنایع ایران در مورد تاریخانه دامغان چنین سخن رفته است: قدیمی ترین مسجدی که تاکنون به خوبی مانده تاریخانه دامغان است، اگرچه کتیبه ای که تاریخ آن را تعیین کند وجود ندارد، اما از روی سبک بنا می توان آن را متعلق به قبل از سال 200 ه.ق دانست.

ساختمان مسجد عبارت است از صحن مرکزی که دور آن را دالانی احاطه نموده و دهلیزهایی دارد که در طرف قبله عمیق ترند. طاق های اطراف صحن از آجر ساخته شده و این آجرها برخلاف معمول به حالت عمودی و دو درجه یکی فوق دیگری قرار داده شده است. طاق ها قدری متمایل بر تیزی است ولی معهذا خیلی شبیه به طاق های ساسانی است. پایه های این طاق ها روی قطعه چوبی است که توی ستون های نگاهدارنده طاق قرار داده شده است.

این ستون ها مدور و یک متر و نیم قطر هر یک از آنهاست و از آجرهای بزرگی که 34 سانتیمترمربع است ساخته شده و آجرها به حالت عمودی روی یکدیگر قرار داده شده است. ساختمان ستون ها کاملاً شبیه به ستون های قصر ساسانی است که دکتر اشمیت در تپه حصار نزدیک دامغان کشف نموده است.

اهمیت تاریخانه نه تنها به واسطه آن است که به سبک اسلامی ساخته شده بلکه برای آن است که بسیاری از اسلوب ساسانی را نیز در بر دارد. طاق هایی که بدون مجاورت دیوار روی ستون ها ساخته شده به خاطر می آورد که ستون سازی از خصائص معماری قدیم ایران است. در زمان ساسانیان ستون خیلی ضخیم گردیده و از سنگ نتراشیده و یا آجر و آهک ساخته می شده است، این قسم ستون را در مساجد نیز می توان دید.

حقیقت، 274- 263: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، عبدالعالی و عبدالمعالی

در جنوب شرقی شهر دامغان در کوی معصوم زاده مقبره ای است که به نام عبدالعالی و عبدالمعالی معروف می باشد. بر سردر ورودی آن دو بیت شعر روی کاشی نوشته و نصب شده است.

حقیقت، 292- 291: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، عمارت چشمه علی

این عمارت که بنای اولیۀ آن به دورۀ صفوی برمی گردد، در 35 کیلومتری شمال دامغان قرار دارد. بخش صفوی عمارت قراولخانه نام دارد و بنایی خشتی است. در طرف دیگر مجموعه بنای آجری دو طبقه ای با شالودۀ سنگی در داخل یک دریاچۀ طبیعی وجود دارد که مربوط به دورۀ فتحعلیشاه قاجار است و وی هر ساله مدتی را در این مکان می گذرانده است.

رجبی، 60: 1386

فارس، دامغان، آثار تاریخی، قلاع دامغان

1- قلعه دولت آباد که در 18 کیلومتری جنوب خاوری دامغان و جنوب جاده شوسه تهران به مشهد واقع  است. این قلعه دارای حصار و برج های دیده بانی می باشد.

2- قلعه عبدالله که در 38 کیلومتری دامغان در روستای عبدالله واقع است. این قله در وسط قلعه بزرگی قرار دارد و در داخل آن ساختمانی مشهور به عمارت ساخته شده است.

3- قلعه های روستای مایان که در 6 کیلومتری شهر دامغان و دو کیلومتری جنوب راه شوسه تهران به مشهد واقع است و شامل سه قلعه کهن می باشد.

4- قلعه و برج های تنگه تویه و دروار واقع در شمال غربی شهر دامغان.

5- گور قلعه واقع در 42 کیلومتری شهر دامغان در روستای کلاته.

6- برج های تنگه گیو یا گیو تنگه و چند قلعه متروک در حوالی رودبار.

7- گنبد زنگوله که از آثار مربوط به قرن هفتم هجری است. این ساختمان خشتی که دارای
دیواره هایی به بلندی 6 متر می باشد در جنوب باختری شهر دامغان واقع  است.

حقیقت، 319: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، قلعه مهرین

یکی از راه های قدیمی و معمور استرآباد راهی است که از دامغان به آستانه و چشم علی و کلاته و چهارده می رود و از آنجا به خط مستقیم به استرآباد می رسد. از دامغان به طرف شمال، جلگه ایست که کم کم سربالامی رود و به کوه های کوتاهی می رسد که در پای کوه های بلندتری قرار گرفته اند. بر همین رشته کوه های کوتاه است که در طرف مغرب قلعۀ گردکوه و در طرف شرقی شهر دامغان قله های مهرنگار و منصوره کوه ساخته شده است.

کوه های آستانه پرآب و دامنه های آن چمن زار و اغلب دارای زهاب زیادی است. آب چشمه علی با این زهاب ها جمع می شود و تشکیل رودخانه کوچکی می دهد که به شهر دامغان می آید. بر ساحل یسار رودخانه – یعنی طرف شرقی آن– در دشت آهوان و دو کوه منفرد است که بر قلۀ کوه غربی آن قلعۀ مهرنگار (مهرین) و بر قلۀ کوه شرقی آن قلعۀ منصوره کوه واقع است. از بانی و تاریخ این دو قلعه خبری نداریم. ابن اسفندیار نام این دو قلعه را مهرین و منصوره کوره ضبط کرده است و میرظهرالدین مرعشی آن دو را به نام نهره بن و منصوره کوه خوانده است. در تاریخ طبرستان ابن اسفندیار نام قلعۀ دوم منصوره کوره، بدون شک اشتباه نسّاخ است وراء «کوره» زائد است و در تاریخ طبرستان و رویان و مازندران میرظهیرالدین، ضبط «نهره بن» نیز صحیح به نظر نمی رسد و احتمال دارد همان کلمۀ «مهرین» به دست نساخ به این شکل درآمده است. امروز «مهرین» را «مهرنگار» گویند و «منصوره کوه» به همان نام قدیمی خود معروف و مشهور است. طرز دست یافتن اسماعیلیان بر این دو قلعه بر ما مجهول است. این قدر اطلاع داریم که ملک شاه نمازی رستم (511-534) از ملوک مازندران این قلعه را به قهر از اسماعلیان گرفته است.

حقیقت، 317- 315: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، کاروانسراهای دامغان

1- کاروانسرای سپهسالار واقع در بخش مرکزی امیرآباد دامغان که به صورت خرابه درآمده است.

2- کاروانسراهای شهر دامغان که در بازار دامغان یکی به نام کاروانسرای نو و دیگری به نام کاروانسرای کهنه معروف می باشد و به علت داشتن حجره های متعدد مرکز تجارتی دامغان محسوب می شود.

3- کاروانسراهای شاه عباس واقع در شهر دامغان که در حال حاضر جایگاه نیروی انتظامی شهرستان دامغان می باشد.

حقیقت، 328: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، کاروانسرای ده ملا

این کاروانسرا مربوط به دورۀ صفوی بوده و پس از آن نیز در دورۀ قاجار مورد استفاده قرار گرفته است. ساخت بنا از آجر و شیوۀ ساخت آن چهار ایوانی است. در مجموعۀ کاروانسرا برج های تزئینی دیده می شود.

کیانی، 401: 1373

فارس، دامغان، آثار تاریخی، کاروانسرای قوشه

کاروانسرای قوشه دامغان در دهکدۀ قوشه واقع در 30 کیلومتری جنوب غربی دامغان قرار دارد. این کاروانسرا از بناهای مهم جاده قدیم ری به خراسان است که در دوره صفویه ساخته شده است. طرز ساختمان آن چهار ایوانی است و از خارج به شکل مربع و از داخل به صورت هشت ضلعی می باشد. در مقابل کاروانسرا نیز آب انباری برای تأمین آب موردنیاز مسافران ساخته شده است. در حال حاضر کاروانسرای قوشه به صورت ساختمانی متروک در کنار جاده شوسه سمنان به دامغان به چشم می خورد.

حقیقت، 326: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، کاروانسرای سپهسالار

این کاروانسرا که به امیرآباد نیز مشهور است، در دورۀ قاجاریه بنا شده و در ساخت آن از سنگ و آجر استفاده شده است. پلان مجموعه چهار ایوانی می باشد. تزئیناتی از آجرکاری در کاروانسرای سپهسالار دیده می شود.

کیانی، 401: 1373

فارس، دامغان، آثار تاریخی، گردکوه دامغان (گنبدان دژ)

قلعه بسیار عجیب و معروف گردکوه در 18 کیلومتری مغرب دامغان در بین کوهستان صعب العبور واقع است. ارتفاع قریبی این کوه هزار متر و طول آن در حدود نیم کیلومتر می باشد. قلعه گردکوه از لحاظ موقعیت طبیعی یکی از قدیمی ترین پناهگاههای است که در سیر ادوار تاریخ مورد استفاده اقوام مختلف بوده و از قدیمی ترین زمان تاریخی اهمیت به خصوصی داشته است.

طبق گفتۀ دقیقی و فردوسی، اسفندیار مدتی به فرمان پدرش گشتاسب در قلعه این کوه که گنبدان دژ نام داشته در بند بوده است. قلعه گردکوه یکی از مهمترین پناهگاه های مستحکم و غیرقابل تسخیر فرقه اسماعیلیه در ایران بوده است.

در سمت مشرق گردکوه نشانه ساختمان مستحکمی با سه آب انبار معتبر به طول 27-21-20 و عرض 8-5/4-4 متر بجاست که گودی آن به علت اینکه به مرور پر شده دقیقاً معلوم نیست. همچنین میان کوه مذکور اثر حوضی شبیه به تنوره آسیای آبی آشکار است و از قرائن برمی آید که آنجا محل ذخیرۀ موادغذایی بوده و اطراف آن را با جدار حوض های مذکور ساروج کرده اند. علاوه بر اینها چند عمارت درنقاط مختلف کوه به منظور دیده بانی ساخته و حوض هایی در کنار آنها درست کرده اند.

کلیه این ساختمان ها به غیر از یک ساختمان همه از سنگ و ساروج بنا شده و کوه را به صورت قلعه پابرجایی درآورده است. راه صعود به این کوه منحصراً از جانب مشرق بوده که پیوسته زیرنظر دیده بانان قلعه قرار داشته است. در گردکوه کلیه وسایل زندگانی برای عدۀ نسبتاً زیاد در مدت عدیدی فراهم بوده و قطعه های سنگ آسیای دستی و شکسته های ظروف سفالی و سایر چیزها که اکنون در آنجا مشاهده می شود موید این موضوع است. به هرحال کوهی که قلعۀ گردکوه بر آن بنا شده است درست به شکل گنبد است و نسبت گنبدان و گنبدین که در شاهنامه آمده هر دو به معنی گنبدی شکل است.

حقیقت، 307- 303: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، مدرسه پامنار

این مدرسه در محلۀ قیصریه، زیر گنبد خشتی بزرگ و مقابل در شمالی مسجد جامع دامغان واقع است. در ورودی مدرسه در ایوان دارای دو سکو در طرفین می باشد که کتیبه ای گچبری شده در کمر ایوان به خط ثلث دارد که قسمتی از آیه الکرسی از «هوالعلی العظیم، لااکراه فی الدین قد تبیّن الرشد من الغی فمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله» باقی است و در بالا و پایین آن اشعاری نوشته شده است. اول و آخر این کتیبه که در سمت راست و چپ و جبهه ایوان بوده از بین رفته است. هشتی وسیع مستطیلی به حیاط مدرسه منتهی می شود. روبروی آن در ضلع شمالی ایوان بزرگی که نزدیک به پانزده متر بلندی و هشت متر عرض دارد و کلاس درس نیز بوده است و در تمام ضلع شرقی و غربی و طرفین کلاس مزبور اطاق های ایوان دار برای سکونت طلاب بوده و حوض بزرگی در وسط محوطه است. این مدرسه را حاج فتحعلی بیک قاجار در سال 1118 ه.ق در زمان سلطنت شاه سلطان حسین صفوی ساخته و موقوفاتی هم بر آن مقرر داشته است. در حال حاضر مدرسۀ مذکور در اختیار طلاب علوم قدیمه «حوزه علمیه دامغان» می باشد.

حقیقت، 324- 323: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، مدرسه مطلب خان

مدرسه مطلب خان دامغان در سال 1231 ه.ق بنا شده و بانی آن مطلب خان بوده است. مدرسۀ مذکور جنب تکیه دباغان قرار دارد و ساختمان آن به صورت مربع مستطیل و در یک طبقه است. در تمام اضلاع آن اتاق هایی است از آجر که جلوی آن ها ایوان قرار دارد. مدرسه مذکور در حال حاضر حوزه علمیه طلاب علوم دینی است. مرحوم محمدحسن خان صنیع الدوله در کتاب مطلع الشمس از این مدرسه نام برده و از آثار زمان ناصرالدین شاه قاجار ثبت کرده است.

حقیقت، 324: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، مدرسه موسویه

مدرسه موسویه دامغان در محلۀ بالای کوه دباغان واقع است. این مدرسه در سال 1270 ه.ق به وسیله حاج موسی آقاقاجار بنا گردیده و در جنب مدرسه مسجدی هم ساخته است. تمام ساختمان مدرسه مولویه دامغان از آجر و به صورت کثیرالاضلاع است و دارای ده اطاق می باشد که از سطح زمین نزدیک به یک متر و نیم بلندتر می باشد. روبروی در مدرسه از داخل یک تالار فوقانی هست که پنج در آن به طرف حیاط مدرسه باز می شود و پشت آن حیاط خلوتی دارد که از پنج در به طرف حیاط برخوردار است در دو طرف آن راهروی است که مدرس مدرسه است.

در گذشته مرحوم میرزا فتح اله که از عالمان روحانی وقت بود در این تالار تدریس می کرد. مرحوم محمدحسن خان صنیع الدوله در کتاب مطلع الشمس از این مدرسه در دامغان نام برده و از بناهای دوره ناصرالدین نامیده است.

حقیقت، 325- 324: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، مسجد تاریخانه

این مسجد که یکی از کهن ترین مساجد ایران است، در جنوب شرقی دامغان واقع شده است و مشتمل بر یک حیاط مربع شکل، یک تالار ستون دار و یک ردیف رواق می باشد. پوشش مسجد با طاق های گهواره ای بر روی قوس ها و ستون های محکم ساخته شده است. در ساخت این بنا به معماری ساسانی توجه زیادی شده و جزء اولین مساجد ایران است که در آن مناره ساخته شده است. تاریخ ساخت بنا به عقیدۀ کارشناسان اواسط قرن دوم هجری است.

افشارفر، 93-86: 1374

فارس، دامغان، آثار تاریخی، مسجد جامع

این مسجد که مربوط به دورۀ سلجوقی (یا پیش از آن) است، در شمال شرقی دامغان واقع شده و دارای یک صحن وسیع، شبستان، سه ایوان و یک منارۀ تاریخی است، که ارتفاع آن 75/26 متر می رسد. سطح مناره با آجرهای نازک کوچک تزئین شده و در بخشی از آن کتیبه ای قرآنی نگاشته اند. بنای فعلی، عمدتاً مربوط به دورۀ قاجار است.

کشاورز، 119-115: 1370

فارس، دامغان، آثار تاریخی، مسجد جامع

مسجد جامع دامغان که درحال حاضر آباد و دایر می باشد در سمت شمال شرقی این شهر واقع شده است. تاریخ بنای این مسجد به درستی معلوم نیست، گویند در زمان خلافت مأمون خلیفه عباسی ساخته شده، ولی سند صحیحی برای ثبوت این ادعا در دست نیست، کتیبه ای هم ندارد که چیزی از آن مفهوم و مستفاد شود.

به طورکلی تاریخ بنای این مسجد را به قبل از دوره سلاجقه یا در اوایل تشکیل این سلسله نسبت می دهند، محمدحسن خان صنیع الدوله در جلد سوم مطلع الشمس می نویسد: «مسجد جامع جدید دامغان را مرحوم میرزا محمدخان سپهسالار اعظم قاجار بنا کرده یعنی مسجد خرابه بوده و او به تجدید آن پرداخته و آن مسجد عبارتست از شبستانی و صحنی، شبستان را هیجده طاق خوانچه پوش و ده ستون مربع است از آجر، طول شبستان چهل و سه قدم و عرض بست و سه قدم و قبله مسجد به حیثی کج است که باید رو به ضلع طرف یمین ایستاد و نماز گزارد و در همین ضلع محراب است، در شبستان چند بخاری ساخته شده و صحنی که مرحوم سپهسالار برای مسجد بنا کرده ناتمام مانده است، یعنی دیوارهای آن به اتمام نرسیده طول صحن سی قدم و عرض بیست قدم و در طرف یمین این مسجد، مسجد جامع قدیم دامغان است، راهرویی به عرض دو ذرع و نیم، فاصل فیمابین این دو مسجد است».

مولف مذکور مسجد جامع قدیم دامغان را چنین توصیف نموده است: «قبله مسجد جامع قدیم دامغان نیز کج و از قرار معلوم و مذکور کلیه مساجد دامغان همین طور است. خلاصه ایوان بزرگی که به منزله مقصوره است در طرف قبله در وسط واقع و دو ایوان کوچکتر از آن در جنبین و هر سه بار رفعت و عظمت و از آجر و گچ، دهنه ایوان وسط هفت متر، و فرش انداز یعنی طول آن 16 متر، طول صحن 38 قدم و عرض 36 قدم و طرف برابر ایوان دیوار ندارد، طرف مغرب و و مشرق آن شبستان های بزرگی است که سقف مرتفع آن ها را با خشت زده اند، حوض محقری جلو ایوان است. صورت فرمانی از دوره صفویه بر روی سنگ نقش و بر در مسجد نصب شده است».

حقیقت، 276- 275: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، مقبره شاهرخ میرزا

در صحن امامزاده جعفر دامغان در ضلع مابین شمال و مشرق بنایی است، مربع که طول ضلع خارجی آن پنج متر و هر ضلع درونی آن نیز چهار متر می باشد، این بنا دارای گنبد مدور و کوچکی است و ارتفاع ساختمان آن در حدود 11 متر می باشد و به نام مقبره شاهرخ میرزا که جریان مرگ وی در تاریخ قومس شرح داده شده است. بالای در جنوبی آن عبارتی با خط ثلث بر روی کاشی نقش گردیده است.

مولف مطلع الشمس محل این بنا را خانقاه دانسته و درباره آن این طور بیان نموده است: “نیز در صحن، در ضلع مابین شمال و مغرب بنایی است با تکلف، یک در آن رو به جنوب و فعلاً با خشت محدود است از قراری که معلوم می شود اینجا خانقاه بوده است، در اطراف در کاشی متوسطی است و عین مطالب کتیبه را که نقل شد ثبت کرده است. سپس اضافه می نماید خانقاه در دیگر رو به مشرق دارد که مفتوح است. بنای خانقاه مربع مستطیل و ازاره از کاشی سبز دارد و سقف آن گنبد است”.

حقیقت، 290: 1379

فارس، دامغان، آثار تاریخی، منار مسجد جامع

منار مسجد جامع دامغان در قسمت شمال شرقی مسجد واقع شده و تنها بنایی است که از مسجد جامع قدیم باقی مانده است. تاریخ بنای آن را 500 ه.ق تخمین می زنند، به طوری که صنیع الدوله در مطلع الشمس نوشته است منار مذکور دارای یکصد و پنج پله و ارتفاع آن 31 ذرع بود و قاعده منار مربع و هر ضلع آن نیز 5 ذرع است، ولی اکنون به سبب اینکه قاعده منار زیر خاک پنهان است شکل قاعده آن معلوم نیست، ارتفاع منار در حال حاضر 75/26 متر و محیط پایین آن 05/14 متر و دور بالای آن 85/6 متر می باشد. روی منار را با آجرهای نازک کوچک تزئین نموده ودر وسط منار قدری متمایل به پایین کتیبه ای هست از آجر که آیه نور را نوشته اند. کتیبه دیگری هم از کاشی داشته که اکنون نیست.

حقیقت، 279- 278: 1379

به ما در تکمیل اطلاعات این قسمت کمک کنید

ارسال اطلاعات
slot deposit 10 ribu
slot deposit qris
spadegaming
pg soft
habanero
cq9
slot garansi kekalahan