فارس، تهران، آثار تاریخی، میدان ها
فارس، تهران، آثار تاریخی، میدان در دورۀ ناصری، میدان ارگ
اعتماد السلطنه در شرح وقایع سال 1281 ه.ق، به تبدیل میدان ارگ (میدان توپخانۀ قدیم) به «باغ گلشن» در این سال اشاره کرده و نوشته است: «دریاچه ای در میدان توپخانۀ قدیم، میدان ارگ حساب الامر ساختند که همیشه چند سنگ آب از عمارات سلطنتی خارج داخل دریاچه شده، به سایر محلات شهر می رود و تمام فضای این میدان حسب الامر غرس اشجار و گل کاری می شود».
اعتماد السلطنه، 1865: 1367
فارس، تهران، آثار تاریخی، میدان در دورۀ ناصری، میدان ارگ
اعتماد السلطنه در ذکر وقایع سال 1281 ه . ق ( 1864 م ) دربارۀ نصب «صندوق عدالت» در میدان ارگ نوشته است: «صندوق عدالت حسب الامر وضع و در میدان ارگ آن را قرار دادند که هر کس عریضه ای به حضور همایون دارد، در آن صندوق بیندازد».
اعتماد السلطنه، 1865: 1367
فارس، تهران، آثار تاریخی، میدان در دورۀ ناصری، میدان ارگ
جواهر کلام دربارۀ پیشینۀ میدان ارگ، وجه تسمیه و ویژگی و اجزای آن نوشته است: «ارگ از میدان قدیمی و مهم دارالخلافۀ تهران است که سابقۀ آن به دورۀ شاه طهماسب صفوی می رسد. این میدان سابقاً محصور و در اطراف آن خندق بوده و بیشتر بناهای سلطنتی را در احاطۀ خود می گرفت. نام این میدان از زمان فتحعلیشاه به یادگار مانده و در زمان ناصرالدین شاه آن را به اسامی مختلف «میدان شاه»، «میدان توپخانه» و «باغ گلشن» می گفتند. در سال 1281 ه.ق برای نوسازی این میدان اقدامات وسیعی به عمل آمد. در وسط آن یک حوض بسیار بزرگ ساختند و دو جادۀ سنگفرش برای عبور کالسکه و درشکه ایجاد کرده و بقیۀ فضای آن را درخت کاشتند. ارگ سلطنتی را با حصار و باروهای بلند محدود و محصور کرده بودند که به وسیلۀ چهار دروازه و یا سردر، حدود ارگ شاهی و عمارت شاهی و کاخ های سلطنتی را از شهر مجزا می نمود.
محل این دروازه ها یکی در مدخل باب عالی همایون و دیگری در انتهای میدانی که اکنون ساختمان وزارت اطلاعات قرار دارد، ساخته شده بود و به آن دروازۀ نقاره خانه می گفتند. در زیر این دروازه، انبار زیرزمینی و زندان سیاسی قاجاریه قرار داشت که معروف به دوستاق خانه بود. دو دروازۀ دیگر هم، یکی در جهت شرق ارگ قرار داشت که به آن دروازۀ درب اندرون می گفتند و چهارمی هم در ضلع غربی میدان قرار گرفته بود و به نام دروازۀ جلیل آباد بود. اما در مورد کیفیت استفادۀ از این دروازه ها، باید گفته شود که در تمامی مدت سال بر فراز آن ها سه نوبت طبل می زندند. یک ساعت از شب گذشته، طبل خبردار می زدند. دو ساعت از شب گذشته، در ارگ دولتی طبل می زدند که آن را «ورچین ورچین» می گفتند. یعنی کسبه، بساط خود را زود برچینند و به منزل بروند. سه از شب گذشته، در میدان ارگ طبل «بگیر و ببند» را زده و شیپوری می کشیدند که علامت بسته شدن دروازه های ارگ بود و هیچ کس بعد از آن ساعت نمی توانست در این منطقه رفت و آمد کند. از آن ساعت به بعد نگهبانان و قراولان کاخ های سلطنتی، رفت و آمد مردم را زیر نظر می گرفتند و تنها به کسانی که اسم رمز را می دانستند، اجازۀ عبور به داخل ارگ را می دادند. در اطراف میدان ارگ چندین سردر و عمارت وجود داشت که مهم ترین آن ها عبارت بودند از سردر نقاره خانه، عمارت تلگرافخانه، عمارت دفترخانه، عمارت استیفا، و گرم خانه (گرم خانه همان گلخانه است که احتمالاً پس از تبدیل میدان توپخانۀ قدیم به باغ گلشن در جانب میدان احداث شد)».
جواهر کلام، 145- 143: 1357
فارس، تهران، آثار تاریخی، میدان در دورۀ ناصری، میدان ارگ
معیر الممالک در توصیف وقایع سال 1329 ه.ق به انتشار خبر دار زدن رحیم خان در تبریز، در میدان ارگ اشاره کرده و نوشته است: «در میدان ارگ فریاد می زدند: «فوق العاده! دارزدن رحیم خان در تبریز! » و به این ترتیب میدان ارگ را محلی برای اعلام مهم ترین اخبار روز توصیف کرده است.
معیرالممالک، 53-52: 1361
فارس، تهران، آثار تاریخی، میدان در دورۀ ناصری، میدان ارگ
ممتحن الدوله در خاطرات خود دربارۀ ساخت حوض بزرگ میان باغ گلشن این چنین می نویسد:«گاهی در میدان ارگ که مشغول ساختن حوض بزرگی بودند، مشی می کردم و قدم می زدم. روزی که حوض مذکور تمام شده بود و آب انداخته بودند و بنده سرداری کذایی سم آهو را در بر داشتم و از درازای ریش کاسته بودم در کنار حوض قدم می زدم، محمد تقی خان معمار باشی پدر محمد ابراهیم خان را که بعداً وزیر نظام و حاکم طهران شد، دیدم به دور حوض حرکت می کند و استاد علی بابا معمار قمی دنبال سرش و یک تراز بسیار عالی در دستش می باشد و محمد تقی خان معمار باشی به او فحش می دهد و به لهجۀ ترکی می گوید: مردیکه من به تو اسباب فرنگی دادم که سنگ حوض را درست کار بگذاری. فردا شاه می آید، اگر ببیند سنگ ها پست و بلند است، دستت را می برد پدر سوخته! استاد علی بیچاره می گوید: خان به کار بردن این اسباب را به من یاد بده تا من عمل کنم والا سبک ایرانی «چشاب» گرفتن است که من گرفته ام، غلط شده است. تقصیر بزرگی حوض است».
شقاقی، 36: 1362
فارس، تهران، آثار تاریخی، میدان در دورۀ ناصری، میدان ارگ
ممتحن الدوله در خاطرات خود از قصد میرزا حسین خان سپهسالار برای احداث ساختمان های جداگانه برای وزارتخانه ها در پیرامون میدان ارگ خبر می دهد: «وزیر به من اظهار نمود که جناب صدراعظم خیال دارند بناهای دور میدان ارگ را خراب نموده و به جای آن ها برای هر یک از وزارتخانه ها، ساختمان علی حده بسازند. چون شما از مدرسۀ معماری پاریس بیرون آمده اید، این کار به شما رجوع شده است و باید نقشه های ساختمان را رسم نمایی و طرح طبقات فوقانی و تحتانی را کشیده و نما و نمایش ساختمان این وزارتخانه را به روی کاغذ بیاوری. فردای آن روز کاغذ طراحی و اسباب و لوازم نقشه کشی آماده نموده، به محل ساختمان رفته، مشغول نقشه برداری از میدان ارگ شدم و بعد در منزل طرح ساختمان وزارتخانه ها را روی نقشه رسم کردم و تقریباً سه ماه تمام زحمت کشیده، کار کردم.
پس از سه ماه زحمت نقشه ها خاتمه یافت. آن ها را به نظر وزیر فوائد رساندم و همان روز آن ها را از نظر حضرت صدارت عظمی گذراند و بسیار مورد تمجید واقع گردید و برای اطمینان و مشورت از طراحی بنده، سه نفر از مهندسین فرنگی، یکی پیرسن صاحب، مهندس که طراح و آرشیتکت سفارت انگلیس و دومی گاستگر خان، مهندس اتریشی که سال ها داخل خدمت دولت ایران گشته و به لقب خانی سرفراز آمده بود و سومی بهلر صاحب، مهندس فرانسوی که مستشار مهندسی نظام و از مدرسۀ دارالفنون پاریس بیرون آمده بود. همۀ این مهندسین به وزارت فوائد عامه دعوت گشتند و نقشه های بنده را با دقت کامل رسیدگی کرده بودند و نمی خواستند باور کنند که یک مهندس ایرانی آن ها را کشیده است و تصدیق نمودند که این نقشه ها مثل طرح یکی از بناهای بسیار زیبا و عالی اروپا کشیده شده است. افسوس که سال بعد [ 1290 ه . ق ] مرحوم حاجی میرزا حسین خان از صدارت معزول گشت و دیگر صحبتی از ساختن وزارتخانه ها طبق طرح و نقشۀ من به میان نیامد و بنده نتوانستم با مشاهدۀ ساختمان ها لذتی از سه ماه زحمتم ببرم».
شقاقی، 241-239: 1362
فارس، تهران، آثار تاریخی، میدان در دورۀ ناصری، میدان ارگ
عبدالله مستوفی در جلد دوم کتابش، در تشریح واگذاری سمت «مدیرکل وزارت مالیه» به او، در زمان احمدشاه قاجار، به استقرار وزارت مالیه در «اول میدان ارگ» اشاره می کند و می نویسد: «در بهار سال 1329 ه.ق که مدیر کل وزارت مالیه شده بودم، محل وزارت مالیه در اول میدان ارگ، بین کاخ دادگستری و عمارت وزیر دادگستری امروزه واقع بود».
مستوفی، 295
فارس، تهران، آثار تاریخی، میدان در دورۀ ناصری، میدان ارگ
معیر الممالک در توصیف «آقامیرزا یوسف آشتیانی» ملقب به «مستوفی الممالک»، به عمارت استیفا، واقع در میدان ارگ اشاره کرده و نوشته است: «کلیۀ حساب و داد و ستد دولتی، مالیات های مختلف از جزء و کل در دفترخانۀ او (مستوفی الممالک) ثبت و ضبط می شد. برات حقوق ها و فرامین و امتیازات و حکومت ها اول به مهر مستوفی الممالک و بعد به مهر مستوفیان دیگر می رسید. نزدیک میدان ارگ بنایی دو طبقه به دفتر مستوفی الممالک اختصاص داشت. روزها در آنجا با حضور مستوفیان به جمع و خرج دولت دقیقاً رسیدگی می کرد».
معیر الممالک ، 46-45: 1361
فارس، تهران، آثار تاریخی، میدان در دورۀ ناصری، میدان ارگ
مهدی قلی خان هدایت در فهرست خدمات امیر کبیر، شکل گیری میدان توپخانه در محدودۀ ارگ سلطنتی را نیز ذکر کرده و نوشته است: «میدان توپخانه در ارگ هم از آثار امیرکبیر است».
هدایت، 56: 1344
فارس، تهران، آثار تاریخی، میدان در دورۀ ناصری، میدان ارگ
میدان قلی خان هدایت دربارۀ تجمع اعتراض آمیز مردم در میدان ارگ – در قضیه تحریم توتون و تنباکو ، در زمان ناصری – نوشته است: «امتیاز کاشت و برداشت توتون و تنباکو را به تالبوت دادند. از میرزا حسن آشتیانی فتوایی گرفتند. در خانه میرزا حسن آشتیانی ازدحام شد. مردم به ارگ ریختند. نایب السلطنه که به میدان ارگ آمده بود، مورد حمله شد. از اطاق نظام شلیک کردند. چهل پنجاه نفر کشته شدند».
هدایت، 81: 1344
فارس، تهران، آثار تاریخی، میدان در دورۀ ناصری، میدان ارگ
مهدی قلی خان هدایت درباره برگزاری مراسم نظامی در عصر روز عید در میدان ارگ – در دورۀ ناصری – نوشته است: «عصر عید سلام نظامی در بالاخانه میدان ارگ احتمالاً درب عالی (عالی قاپو) منعقد می شد. پهلوان ها و بازیگران مشغول کشتی و بازی بودند و از برای عامه تفریحی بود».
هدایت، 90: 1344
فارس، تهران، آثار تاریخی، میدان در دورۀ ناصری، میدان توپخانه
دروازۀ باب همایون ورودی ارگ سلطنتی از میدان توپخانه بود. جواهر کلام دربارۀ احداث این دروازه تاریخچه و وجه تسمیۀ آن نوشته است: «باب همایون در سابق کوچه ای کثیف و باریک بود که در سال 1288 ه . ق به دستور ناصرالدین شاه، محمد رحیم خان علاء الدوله (امیر نظام) آن را به صورت خیابان عریضی در آورد و … هم زمان با ایجاد این خیابان، دروازه ای بسیار بزرگ با سردری عظیم و با شکوه برای این خیابان احداث کرد که به نام قدیمی خود یعنی «دروازه دولت» معروف گردید. این دروازه به میدان توپخانه (سپه) باز می شد و سه دهانۀ بزرگ داشت که دهانۀ وسطی از دو دهانۀ پهلویش بزرگ تر بود و آمد و رفت اهالی دارالخلافه از میدان توپخانه به ارگ و به عکس، از دهانۀ وسطی انجام می گرفت. این دروازه به صورت بناهای سه طبقه و ستون های کاشیکاری شده و به طرز بسیار زیبایی ساخته شده بود که هم زمان با پر کردن خندق دروازه های قدیم شهر طهران آن را نیز تخریب کردند».
جواهر کلام، 121: 1357
فارس، تهران، آثار تاریخی، میدان در دورۀ ناصری، میدان توپخانه
در ضلع شمالی ارگ و در واقع در ضلع شمالی تهران، صحرای لم یزرعی وجود داشت که از ابتدای عصر قاجار تا میانۀ سلطنت ناصرالدین شاه از آن برای میدان مشق و اسب دوانی استفاده می کردند. دروازۀ شمالی ارگ که تنها راه ارتباط مستقیم و بی واسطۀ اهل دربار با بیرون شهر بود، رو به این صحرا باز می شد. در سال 1284 ه.ق که تهران گسترش یافت و برج و باروی تازه ای بر گرداگرد شهر به فاصلۀ بیشتر از هزار متر در هر ضلع ساخته شد، بر اثر از میان رفتن برج و باروی قدیمی و پر شدن خندق، در شمال ارگ، بیابانی به صورت مربع مستطیل به وجود آمد که ضلع غربی آن به خیابان مریض خانه باز می شد و چون به سبب توسعۀ توپخانه، میدان توپخانۀ داخل ارگ دیگر نمی توانست کارآیی داشته باشد، محوطه ای را که در شمال ارگ ایجاد شده بود، به میدان توپخانه تبدیل کردند و تجهیزات و نفرات توپخانۀ داخل ارگ به آنجا بردند».
معتمدی، 132: 1381
فارس، تهران، آثار تاریخی، میدان در دورۀ ناصری، میدان توپخانه
معتمدی روند شکل گیری میدان توپخانه را این گونه توصیف می کند: «میدان توپخانه در اولین طرح خود محصور به ساختمان دو اشکوبه بود. در جلوی هر طبقه، یک ایوان سراسری ستون دار قرار داشت. در ایوان ها به فاصله های معین، یک شیر و خورشید گچ بری شدۀ به تمام معنی زیبا نصب شده بود. این شیر و خورشیدها کار استاد عبدالله گچ بر طالقانی بود که شاگردان او تا چندی پیش حیات داشتند از جملۀ آنان استاد سهراب بود که در عمارتی که مولف بنیان گذاشت، در طبقۀ دوم دو بخاری و در تالار آن دو درخت مو با خوشۀ انگور از گچ ساخته است که هر کس آن ها را می بیند، بی اختیار تعجب و تحسین می کند. با گذشت زمان، ساختمان های پیرامون میدان، دچار تخریب و تغییر شد، تا آنجا که مولف اطلاع یافته است، از ابتدا تا کنون متجاوز از بیست و پنج مرتبه خراب شده و تغییر شکل داده است. در ابتدا یک باغچۀ چهار قطعه ای در وسط میدان احداث شد که هر قطعۀ آن به طرز خاصی گل کاری شده بود و در وسط و اطراف هر قطعۀ آن درختان زیبا کاشته بودند.
در میدان این چهار قطعه باغچه یک حوض تعبیه شده بود که آب قنات شاه در مجرای خود به سمت خیابان ناصری از زیر آن می گذشت و از فوارۀ وسط آن بیرون می جست. گرداگرد باغچه را نرده ای از تفنگ های سرنیزه دار چنان احاطه کرده بود که کسی نمی توانست از میان آن ها بگذرد. در هر باغچه یک قبضه توپ بزرگ که لوله هایشان به طرف بیرون شهر نشانه رفته بود، قرار داشت. این توپ ها و نردۀ تفنگی تا کودتای اسفند 1299 ه.ش باقی بودند».
معتمدی، 240- 239: 1381
فارس، تهران، آثار تاریخی، میدان در دورۀ ناصری، میدان مشق
معیر الممالک در نوشته های خود میدان مشق را به مثابه فضایی برای آموزش نظامی توصیف کرده و نوشته است: «وقتی نایب السلطنه – کامران میرزا به میدان مشق می رسید، افسران خارجی که برای تربیت و تعلیم سربازها استخدام شده بودند، به استقبال می آمدند و پس از ادای احترامات نظامی، قسمت های مختلف افواج در حضور وزیر جنگ به فرا گرفتن فنون نظامی می پرداختند. من (دوستعلی خان معیر الممالک سوم) هر روز سروقت معین برای آموختن وظایف سربازی در میدان مشق حاضر می شدم».
معیرالممالک، 53-52: 1361