فارس، اصفهان، آثار تاریخی، دوره صفوی، شاه عباس کبیر
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، امامزاده اسمعیل
در حاشیه شرقی خیابانی که به نام هاتف معروف است و در قدیمی ترین قسمت شهر اصفهان کشیده شده مجموعه ای نفیس از معماری و تزئینات عهد سلجوقی و صفوی دیده می شود که بنام امامزاده اسماعیل شهرت دارد.
این مجموعه عالی شامل یک مسجد بسیار قدیمی بنام مسجد شعیا و مقبره امامزاده اسماعیل و رواق و سردر و صحن آن و یک گنبد بزرگ زیبای آجری از نوع گنبدهای چهار سوهای اصفهان برفراز سردر آنست که هر یک از آن ها در زمان معینی ساخته شده و به شرح آن ها می پردازیم:
مسجد شعیا: وجه تسمیه مرقدی که فعلاً به نام شعیا آن را زیارت میکنند بر ما معلوم نیست ساختمان مرقد فعلی هم خیلی قدیمی نیست و بنای آجری منشوری شکلی است که روی آن را با گچ اندود نموده اند. ارتفاع مرقد در حدود 70/1 متر و عرض آن یک متر است. در دوره رواج مذهب اسلام در اصفهان ظاهراً در همین محل که به نام خوشنیان معروف بوده مسجدی بنا شده که هیچ اثری از آن باقی نمانده است. صاحب مجمل التواریخ و القصص که کتاب خود را در سال 520 ه.ق تالیف کرده چنین می نویسد: «بر جانب شمالی مرقد شعیا کتیبه ای به خط نستعلیق برجسته از دوره شاه سلطان حسین صفوی موجود است که اولین مسجد بزرگی را که در اصفهان ساخته شده بنام مسجد شعیا معرفی می کند و نیز حکایت دارد از اینکه مسجد مزبور را ابوعباس مفتی در دوره خلافت علی بن ابی طالب (ع) بنا کرده و الب ارسلان آنرا تعمیر کرده است.
متن کتیبه که به خط علی نقی امامی و مورخ به سال 1112 ه.ق است. مناره آجری و طاق های مجاور مسجد شعیا مربوط به عهد سلاجقه است. اساس تمام ساختمان های مسجد شعیا مربوط به عهد سلاجقه است. اساس تمام ساختمان های دیگر متصل به مرقد شعیا و ساختمان چهارسو و تزئینات فراوان نقاشی و کاشیکاری و گچبری عهد صفویه مدفن امامزاده اسماعیل است که از امامزاده های صحیح النسب و معتبر اصفهان می باشد و نسب او در اطراف یک پنجره چوبی که حرم امامزاده را به ایوان غربی و چنار کهنسال واقع در این قسمت مربوط می کند. امامزاده اسماعیل را اسماعیل دیباج هم می گویند که ظاهراً به مناسبت فروش دیباج (معرب دیبا) ملقب به دیباج شده است. کتیبه سردر رواق امامزاده اسماعیل اتمام این بنای تاریخی را به دوره شاه صفی نسبت می دهد. به استناد کتیبه های موجود می توان گفت که بنای بقعه و گنبد امامزاده اسماعیل به تفصیل و تجلیلی که فعلاً مشاهده می شود در دوره شاه عباس کبیر شروع شده و در دوره شاه صفی به اتمام رسیده و سپس در دوره شاه سلطان حسین تکمیل شده و ضمن تعمیراتی که به عمل آمده تزئینات دیگری به آن اضافه شده است. کتیبه اصلی سردر رواق بقعه به خط ثلث سفید با کاشی معرق بر زمینه لاجوردی رنگ مورخ به سال 1041 ه.ق و به قلم محمد رضا امامی است.
در قسمت فوقانی در چوبی رواق بقعه و در زیر کتیبه ثلث کاشیکاری از دوره شاه صفی لوح سنگی نصب شده که در حاشیه و متن آن عبارات و اشعاری حجاری شده است. کتیبه متن این لوح به خط ثلث برجسته حاکی از اقدام شاه سلطان حسین صفوی نسبت به تعمیر و ساختمان بقعه امامزاده اسماعیل است. این کتیبه به خط علی نقی امامی و مورخ به سال 1114 ه.ق می باشد.
در حاشیه لوح سنگی مذکور به خط نستعلیق برجسته اشعاری حجاری شده است که مضمون آن ها حاکی از اقدام حاج محمد ابراهیم بیک یوزباشی نسبت به تعمیر و تزئین بقعه امامزاده اسماعیل در دوره پادشاهی شاه سلطان حسین صفوی است. در بین هر دو مصراع از اشعار فوق الذکر در یک لوحه کوچک جمله جمله “یا علی مدد” حجاری شده است و در دو دایره کوچک به خط نستعلیق نام بانی آن ( ابراهیم بیک ) را در بر دارد منقور است.
در بالای لوح سنگی سردر رواق بقعه امامزاده اسماعیل لوحه مرمری کوچکی نصب شده بود که در حین تعمیرات جدید از آن محل برداشته شده و در پشت جرز سمت راست مدخل رواق بقعه نصب شده است. در این لوحه کوچک دو بیت شعر به خط نستعلیق خوش حجاری شده که مضمون آن حاکی از تعمیر امامزاده اسماعیل در دوره پادشاهی فتحعلی شاه قاجار بوسیله مردی بنام جعفر از خاصان نظام الدوله است.
در اطراف رواق بقعه در الواح کوچک جدا از هم اشعاری به خط نستعلیق بر زمینه لاجوردی رنگ و به قلم محمد صالح اصفهانی گچبری شده است. رواق بقعه به سرسرائی منتهی میشود که از یک طرف به دهلیز مقبره و از طرف دیگر به مسجد کوچک شعیا منتهی می شود.
در قسمت هلالی شکل بالای در سرسرا در دو قسمت متن و حاشیه یک کتیبه به خط ثلث طلائی رنگ بر زمینه فیروزه ای و صورتی رنگ عبارت ریز نوشته شده است. در حاشیه فوقانی هلال “آیه الکرسی” و در حاشیه پایین آن نسبت امامزاده نوشته شده است. عبارت متن هلال شامل صلوات بر چهارده معصوم است.
در داخل سرسرا و نزدیک به سقف به خط بنائی با کاشی بر زمینه آجری جملاتی در داخل سرسرا و نزدیک به سقف به خط بنائی با کاشی بر زمینه آجری جملات «الحکم لله»، «الملک لله»، «الحمد لله»، «العزه لله» نوشته شده است.
بر آرامگاه امامزاده اسماعیل ضریح منبت کاری ظریفی قرار دارد. ازاره های حرم به ارتفاع یک متر با کاشی های شش ضلعی برجسته و طلائی رنگ تزئین شده و از ازاره ها به بالا پوشش دیوارها و سقف گنبد با گچبری های برجسته و طلاکاری های ظریف که در قسمت ترنج وسط به یک ستاره بزرگ (دوازده پر) منتهی می شود آراسته شده است.
در اطراف حرم به خط ثلث برجسته طلائی بر زمینه لاجوردی رنگ سوره “ملک” تا آخر آیه 27 از این سوره گچبری شده و آخر آیه (هذا الذی کنتم به تدعون).
در یک حاشیه مربع شکل نوشته شده و به دنبال آن نام بانی این تزئینات محمد ابراهیم بیک یوزباشی و سال تحریر آن ( 1112 ) در بین حروف و کلماتی که بر جای مانده با حروف بسیار ریز طلائی رنگ بر زمینه آبی خوانده می شود.
سنگ آرامگاه دختر شاه اسماعیل سوم: در داخل حرم امامزاده اسماعیل دو قبر سنگ به تاریخ 1047 و 1143 و یک سنگ قبر مرمری متعلق به زینت نساء بیگم دختر شاه اسماعیل سوم وجود دارد. دهلیز مقبره امامزاده اسماعیل به وسیله در منبت کاری نفیسی به مرقد شعیا اتصال می یابد. این در که از لحاظ صنعت منبت کاری یکی از درهای نفیس بناهای تاریخی اصفهان است در دوره پادشاهی سلطان محمود آل مظفر در این مکان نصب شده و بر دو لنگه راست و چپ و هلال فوقانی آن کتیبه هائی موجود است.
در اطراف لنگه راست و چپ در صلوات بر چهارده معصوم منقور است و بر بالای لنگه راست به خط ثلث جمله «العظمه لله» و در پایین آن جمله «لااله الاالله» و در وسط آن از چهار کلمه «محمد» نقشی پدید آمده است. بر لنگه چپ در بالا به خط ثلث جمله «الملک لله» و در پایین آن جمله «محمد رسول الله» منقور است و در وسط این دو جمله در یک شکل مربع از چهار کلمه «علی» نقشی موجود است. در متن هلال فوقانی این در نفیس با پنج کلمه «الله» یک شمسه پنج پر تشکیل شده است.
در جانب شمالی مرقد شعیا و حرم امامزاده اسماعیل و در ضلع شرقی رواق بقعه مسجد کوچکی واقع شده که در جای مسجد اولیه سلجوقی در دوره صفویه به تزئینات کاشیکاری و محراب های مرمری و گچبری شده آراسته است. از آثار سلجوقی این مسجد به غیر از پایه مناره آن که به منار مسجد شعیا معروف است اثر دیگری باقی نمانده است.
کتیبه سردر شمالی این مسجد به خط ثلث خوش طلائی رنگ بر زمینه کاشی هفت رنگ شامل آیه 18 و 19 سوره توبه است و به عبارت: «صدق الله العظیم و صدق رسوله الکریم کتبه علی نقی الامامی 1112» ختم می شود.
ایوان جنوبی مسجد شعیا دارای تزئینات کاشیکاری و محراب مرمری و کاشیکاری است و بطوری که کتیبه اطراف محراب حاکی است شخصی بنام محمد مهدی انبار دار فرزند میرزا اسماعیل در دوره سلطنت شاه سلطان حسین بانی اتمام این محراب بوده است.
در سمت راست محراب یک لوح کاشیکاری نصب شده که به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی لاجوردی رنگ است و آیه الکرسی نوشته شده و در سمت چپ این محراب در یک لوح دیگر مشابه لوح سمت راست به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی آیه 26 و 27 سوره “آل عمران” نوشته شده است. کتیبه اطراف محراب مسجد شعیا به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی لاجوردی رنگ شامل آیه 18 و 19 از سوره “توبه” است.
کتیبه داخل محراب به خط ثلث فیروزه ای بر زمینه آبی شامل آیه 144 سوره “بقره” است. در بالای پشت بغل این محراب به خط ثلث بر زمینه لاجوردی رنگ نوشته شده است. در داخل محراب کاشیکاری محراب کوچکی از سنگ مرمر شفاف بسیار نفیس به طول 10/1 متر و عرض 48 سانتیمتر نصب شده که در قسمت فوقانی آن به خط ثلث زرد بر زمینه کاشی آبی کم رنگ نوشته شده و بر سنگ مرمر محراب به خط ثلث برجسته عباراتی حجاری شده است.
در ضلع شرقی مسجد کوچک شعیا شبستانی وجود دارد که اخیراً تجدید ساختمان شده و بطوریکه کتیبه محراب گچبری آن حاکی است بانی ساختمان آن محمد هادی کاشانی بوده است.
کتیبه این محراب که به خط ثلث برجسته سفید بر زمینه آبی آسمانی گچبری شده و به خط عبدالحمید ادهمی و مورخ به سال 1115 ه.ق می باشد. در بالای پشت بغل این محراب به خط ثلث برجسته سفید بر زمینه آبی آسمانی رنگ، عباراتی گچبری شده است.
حرم امامزاده اسماعیل از جانب غربی به وسیله یک پنجره چوبی به ایوانی متصل می شود که مشرف به چنار کهنسال امامزاده و کوچه مجاور آنست. در اطراف این پنجره چوبی ابتدا صلوات بر چهارده معصوم و سپس نسب امامزاده اسماعیل است
در ایوان غربی یک سنگ قبر قدیمی وجود دارد که در اطراف و جوانب آن عباراتی حجاری شده است. در سطح فوقانی سنگ آرامگاه به خط بنائی و در اطراف آن به همین خط اشعاری حجاری شده است.
بر جانب جنوبی سنگ آرامگاه مزبور اشعار و تاریخ آن یعنی سال 995 ه.ق و سال وفات قاضی صفی الدین محمد است که به خط نستعلیق برجسته حجاری شده است. بر جانب شمالی سنگ آرامگاه اشعاری به خط نستعلیق برجسته حجاری شده است.
بر دیوار غربی سردر تاریخی بقعه امامزاده اسماعیل سنگ نوشته ای بر دیوار نصب شده که به فرمان شاه سلطان حسین و بنا به استدعای مقرب الخاقان و جالینوس زمان (حکیم باشی) مردم محله امامزاده اسماعیل از تکلیف یراق پوشی ایام عاشورا و بستن نخل و غیره معاف شده اند. این فرمان به خط ثلث برجسته و به خط علی نقی امامی به سال 1115 ه.ق مورخ است.
نمای خارجی گنبد امامزاده اسماعیل کاشیکاری شده است و به احتمال قوی این اقدام در دوره شاه عباس اول صورت گرفته است. کتیبه اطراف گنبد به خط بنائی ساده لاجوردی رنگ به زمینه آجری است.
خطوط گردنه گنبد به خط بنائی سه رگی لاجوردی رنگ به زمینه آجری تکرار چهار جمله «یا سلطان» و چهار جمله «یا سبحان» است که یکی در میان نقش بر گنبد است.
در صحن امامزاده اسماعیل که پشت بغل های اطراف آن با کاشی های خشت هفت رنگ در دوره سلطنت شاه سلطان حسین تزئین شده و سنگاب نفیس موجود است که کتیبه هر دو سنگاب شامل صلوات بر چهارده معصوم است و یکی از دو سنگاب نام بانی آن (حاجیه شاهمر) و تاریخ نصب آن سال ( 1049 ه.ق) را نیز در بر دارد. کتیبه سنگاب تاریخدار آن به خط ثلث برجسته پس از صلوات بر چهارده معصوم است.
سردر صحن امامزاده اسماعیل در جانب غربی آن و در زیر چهار سوی معتبر و معروف آجری که ساختمان آن را از دوره ترکمانان حدس میزنند واقع شده است. گنبد چهار سو که بجای کتیبه دارای یک حاشیه کاشیکاری است یکی از معتبرترین چهارسوهای اصفهان و بنائی بسیار جالب می باشد.
سردر ورودی صحن امامزاده در زیر این چهارسو واقع شده و از لحاظ استحکام و قطاربندی و تناسب کمتر نظیر دارد. خطوط بنائی فراوانی تزئینات این سردر را تشکیل می دهد. در بالای پشت بغل سنگی در ورودی به خط نستعلیق برجسته برسنگ نوشته شده است و در طرفین در، در هر طرف چهار مصراع به خط نستعلیق سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی رنگ است.
در دو اسپر بالای سکوهای طرفین سردر به خط بنائی شطرنجی با کاشی لاجوردی بر زمینه آجری سوره “نصر” نوشته شده و در دو اسپر طرفین در چوبی صحن به خط بنائی نوشته شده است.
کتیبه سردر صحن امامزاده اسماعیل حاکی از اقدام حاج محمد ابراهیم بیک یوزباشی نسبت به تعمیر و تزئین این بنا تاریخی در دوره شاه سلطان حسین صفوی است که کتیبه سردر به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی و به خط علی نقی امامی مورخ به سال 1115 ه.ق است.
هنرفر 540 – 522 : 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، آرامگاه میرفندرسکی
آرامگاه میرفندرسکی که در تکیه مصفائی بنام تکیه میر در تخت فولاد اصفهان واقع شده است، سکوی بزرگ مرمری است به طول 60/3 متر و عرض 90/1 متر و ارتفاع متجاوز از یک متر. آرامگاه در هوای آزاد و در ضلع غربی تکیه قرار دارد و در اطراف آن اطاق ها و حجراتی واقع شده است که مدفن عده ای از رجال مشهور اصفهان بعد از دوره صفویه می باشد.
میرابوالقاسم فندرسکی فرزند میرزا بیک بن امیر صدرالدین موسوی حسینی فندرسکی از بزرگان حکما و عرفا و صاحب قصیده معروفی است که با مطلع زیر شروع می شود. کتیبه آرامگاه او بر جانب غربی سنگ قبر او به خط ثلث برجسته و مورخ به سال 1050 ه.ق که حاکی از مقام فضل و دانش و مراتب عرفان او می باشد.
در اطاق مجاور قبر میرفندرسکی اشعاری به خط نستعلیق گچبری شده که نویسنده آنرا میرعماد حسینی می دانند و شامل یکی از غزل های حافظ است که با مطلع شروع می شود و بر دیوار مقابل در ورودی اطاق اشعار دیگری گچبری شده است.
در تکیه میر و در اطاق آرامگاه سران ایل بختیاری تابلوئی نقاشی شده که شیخ بهائی و میرفندرسکی و شیری را نشان میدهد. این داستان که شیری از قفس شاهی زنجیر گسسته و گریخته و تصادف با میرفندرسکی و شیخ بهائی نموده در کتب عدیده بصورت های مختلف نوشته شده است.
این تابلو قبلاً در اطاق بالای سر قبر میر جای داشته و فعلاً جزء تزئینات اطاق آرامگاه سران بختیاری در تکیه میر است. بین تصویر شیخ بهائی و میر فندرسکی در یک سطر به خط نسخ نام نقاش این تابلو و زمان انجام آن نوشته شده است و در اطراف تابلوی نقاشی اشعار نیز به خط نستعلیق نوشته شده است.
هنرفر 546-543 : 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، بازار قیصریه (بازار شاهی)
بازار و سردر قیصریه در مجموعۀ میدان نقش جهان اصفهان واقع شده و از بناهای دورۀ صفوی محسوب می شود که در سال 1029 ه.ق توسط شاه عباس اول به پایان رسیده است. این بازار امروزه محل فروش بهترین قلمکارها و صنایع دستی اصفهان و در گذشته محل فروش گرانبهاترین پارچه ها بوده است. چهار سوی ضرابخانه در این بازار، که به روایتی بهترین چهار سوی بازار تاریخی ایران است، دارای پوشش گنبدی منقش است.
هنرفر، 1373
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، بازارچه مقصود بیک
این بازارچۀ معروف و قدیمی دورۀ صفوی در گوشۀ جنوب شرقی میدان نقش جهان و در امتداد بازار اصفهان واقع شده است و مشتمل بر بازارچه و سرایی است که توسط مقصود عصا از رجال دورۀ شاه عباس اول ساخته شده است. این بازارچه در دو طبقۀ به طول 85 ، عرض 6 و حداکثر ارتفاع 9 متر ساخته شده و دارای پوشش آجری بوده که اکنون تخریب شده است.
رستمیان، 57- 156: 1376
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، بقعه بابا رکن الدین
در قبرستان قدیمی تخت فولاد اصفهان، آرامگاه یکی از عرفای مشهور قرن هشتم هجری به نام بابارکن الدین مسعود بن عبدالله بیضاوی واقع شده که در سال 769 ه.ق درگذشته است. قبرستان تخت فولاد مدفن عده زیادی از مشاهیر علما، فقها، شعرا و خوشنویسانی است که از عهد صفویه به بعد در اصفهان وفات کرده اند و در اطراف قبر بابا رکن الدین به فواصل نزدیک و یا دور از آن به خاک سپرده شده اند.
هیچیک از قبرهای تاریخ دار موجود در این قبرستان از قبر بابا رکن الدین قدیمی تر نیست و ظاهراً به همین علت هم بوده است که تا اواخر عهد صفویه این مکان را قبرستان بابارکن الدین میخوانده اند. حتی پل معروفی که راه اصفهان به تخت فولاد از آن طریق است یعنی پل خواجو نیز به پل بابارکن الدین مشهور بوده و شاردن سیاح معروف فرانسوی صریحاً این نکته را ذکر کرده است.
ساختمان زیبای گنبد بابارکن الدین از حیث هندسه بنا و مشرف بودن بر سایر گنبدهای تخت فولاد امتیازی خاص دارد و به شکل گنبد هرمی شکل دوازده ترک است. بنای بقعه بابارکن الدین به صورت فعلی آن به امر شاه عباس اول شروع شده و در 1039 ه.ق یعنی یک سال بعد از وفات آن پادشاه به اتمام رسیده است.
نمای خارجی بنای بقعه بابارکن الدین و سردر آن کاشیکاری شده است. قاعده گنبد مخمس تساوی الاضلاع است و پنج ایون مشابه بر گرداگرد محوطه زیر گنبد ساخته شده است. آرامگاه بابارکن الدین در داخل یکی از این ایوان ها واقع شده و بر روی آن سنگ بزرگ مرمری به طول بیش از دو متر و عرض 16/1 متر قرار دارد. این ایوان بوسیله نرده مشبک چوبی از صحن مرکزی مجزی شده و قطعه سنگ مرمری نفیس به طول 63/1 مترو عرض 89 سانتیمتر که کتیبه آن معرف شخص مدفون در این محل یعنی بابارکن الدین است به طور عمودی نصب شده، کتیبه این سنگ لوح که از حیث زیبایی خط و حجاری در بین این قبیل آثار تاریخی موجود اصفهان کمتر نظیر دارد به خط ثلث برجسته است. کتیبه سردر بقعه بابارکن الدین به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی لاجوردی رنگ و به قلم محمد صالح امامی بنام شاه عباس کبیر و به خط محمد صالح اصفهانی مورخ به سال 1039 ه.ق است.
از شرح حال بابارکن الدین مسعود بن عبدالله بیضاوی که در سال 769 ه.ق فوت کرده و به علت اهمیت مقام وی در تصوف و عرفان چنانکه کتیبه قبر او شاهد آن است شاه عباس بزرگ را به ساختن چنین مقام و گنبدی زیبا برای قبر او واداشته، اطلاعات کاملی در دست نیست و به همین علت هم بوده است که در عهد صفویه در باب مذهب و مشرب او بین فضلای عهد اختلاف شده و شیخ بهائی و دیگران به جلالت او اذعان کرده و او را شیعه قلمداد نموده اند.
شرح حال بابارکن الدین را تنها عبدالله امتدی مولف کتاب نفیس ریاض العلماء در خاتمه این کتاب آورده است. ترجمه شرحی که مولف ریاض العلماء در باب بابارکن الدین نوشته نیز به شرح زیر است: «بابارکن الدین همان شیخ صوفی شیرازی معروفی است که در اصفهان در مقبره ای که به نام او به مقبره بابارکن الدین شهرت دارد مدفون است و ظاهراً او از اهل سنت بوده، من در شهر لاهیجان شرحی از او دیدم برکتاب فصوص الحکم محی الدین ابن العربی که کتابی بزرگ بود و بر پنجاه هزار بیت بالغ میشد. این شرح که شرحی است ممزوج به متن فارسی تسمه آن بسیار کهنه بود به خط ابوالحسن علی بن محمد بن محمد العمویه شیرازی به تاریخ 746 ه.ق و این کاتب یا معاصر مولف بوده یا قریب العهد با او. بابارکن الدین شاگرد عده ای از عرفا بوده مانند شیخ کمال الدین عبدالرزاق کاشی صاحب کتاب تاویل الایات و شیخ داود قیصری شارح فصوص الحکم مزبور و شیخ نعمان خوارزمی.
هنرفر 500 – 493 : 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، پل الله وردی خان
این پل که به نام های «سی و سه پل» و «پل جلفا» و «پل چهار باغ» نیز معروف است، دارای 300 متر طول و 14 متر عرض است و از بناهای دورۀ صفوی در اصفهان می باشد. ساخت پل که نمای آن تماماً آجری است، از سال 1008 ه.ق به دستور شاه عباس اول آغاز و در سال 1011 ه.ق توسط ا.. وردی خان سردار مشهور شاه عباس به پایان رسید. گفته می شود که شاه به همراه همراهان، بزرگان و مهمانان خارجی خود در زیر یکی از طاق نماهای پل می نشسته است و مراسم «آبریزان» را که از جشن های باستانی ایرانیان در سیزدهم تیر هر سال است، تماشا می کرده است.
هنرفر، 163-159: 1383
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، حمام جارچی
این حمام که مربوط به دورۀ صفوی می باشد، در سال 1019 ه.ق (دورۀ شاه عباس اول)، در بازار بزرگ اصفهان و در کنار مسجد جارچی ساخته شده است. حمام دارای یک قسمت اصلی و بزرگ مشتمل بر تاسیسات ورودی سربینه چهار ضلعی ستون دار، گرمخانه، خزینه و فضاهای دیگر با پوشش طاق و گنبد است.
ملازاده، 740: 1379
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، درب طوقچی و مزار سلطان اسد
بر دیوار جنوبی محل اداره فرهنگ اصفهان که در جای تالار اشرف از کاخ های دوره صفویه مستقر است سنگ نوشته ای نصب شده که از محل اصلی آن طوقچی و مجاورت مقبره سلطان اسد به منظور محافظت آن سال های پیش انتقال داده شده است.
این لوح سنگی به طول 20/1 و عرض 90 سانتیمتر است و بطوریکه از کتیبه آن مستفاد می شود در دوره شاه صفی شخصی به نام (حاجی یاربیک صباغ) مسجدی ساخته و دکان هائی بر آن وقف کرده است که در آمد حاصله از آن ها را به ده قسمت تقسیم کنند و سه قسمت آن را صرف تعمیر و روشنائی مزار سلطان اسد (این مزار در محله طوقچی در جای خود باقیست) نموده و تتمه را صرف تعمیر و روشنائی و مصارف دیگر مسجد نمایند.
کتیبه لوح مزبور که به خط نستعلیق برجسته برسنگ پارسی است به شرح زیر می باشد: «غرض نقشی است کز ما باز ماند ( 1044 ) که هستی را نمی بینم بقائی. در زمان دولت خاقان جمشید رای اسکندر صولت و سلطان فریدون فر دارا حشمت ابوالمظفر معزالدوله و عزنصره سلطان شاه صفی الحسینی الموسوی الصفوی بهادر خان خلدلله تعالی ملکه ابداً توفیق رفیق حال و قرین آمال کهف الحاج و المعتمرین و زایر رسول الثقلین و …».
هنرفر 542- 541 : 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، بازار سماورسازها یا مثقالی فروش ها
این بازار که در مجموعۀ بازار اصفهان قرار گرفته، از آثار دورۀ شاه عباس اول صفوی است و دارای چهار سوی بی نظیری به نام چهارسوی کرباس فروش ها و حوضی به سبک صفوی در میانۀ آن است. به این بازار به جهت فروش پارچه های گرانقیمت زربافت به مثقال، بازار مثقالی فروش ها نیز گفته می شود.
هنرفر، 1373
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، سردر قیصریه و بازار شاهی
در ضلع شمالی میدان شاه سردر قیصریه و بازار شاهی واقع شده در سردر مزبور هنوز هم تزئینات نقاشی دیوارها و سقف مقرنس نقاشی آن قابل توجه است. نقاشی روی دیوارها مناظری از جنگ های شاه عباس اول را با ازبکان نمایش می دهد و چون در مجاورت هوا و در معرض تابش اشعه خورشید قرار داشته است تقریباً محو شده به نظر می آید.
آنچه از نقاشی های سردر قیصریه در حال حاضر جالب و قابل نگاهداری است نقاشی های جبهه غربی سردر است که موضوع آن معرفی شکارگاه شاه عباس اول است و ضمن این نقاشی ها که بقلم رضای عباسی است شاه عباس اول در حال شکار نمایش داده شده .
در جبهه فوقانی سردر قیصریه دو پشت بغل کاشیکاری موجود است که موضوع تزئینات آن نمایش برج قوس است مورخین مشرق زمین احداث شهر اصفهان را در برج قوس می دانسته اند و استادان کاشیکار دوره صفویه آنرا بشکل نیمه انسانی در حال تیراندازی و نیمه ببری که دمش بصورت اژدهائی است در سردر قیصریه نمایش داده اند. در قیصریه به بازار شاهی باز میشود که امروز محل اجتماع فروشندگان انواع و اقسام قلمکار و بافندگی های دستی اصفهان است.
بازار قیصریه یا بازار شاهی در قسمت وسط چهار سوی منقش زیبایی از دوره شاه عباس دارد که مهمترین و زیباترین چهارسوهای اصفهان است. در دوره صفویه در طرفین سردر قیصریه عمارتی بنام نقاره خانه وجود داشته است که عده ای نقاره چی با طبل و دهل و بوق و کرنا در آن مستقر میشده اند و طلوع و غروب آفتاب را با نواختن موسیقی ایرانی اعلام مینموده اند و این نقاره خانه ها تا اواخر دوره قاجاریه نیز باقی بوده است. سال ساختمان و اتمام تزئینات سردر قیصریه در هیچ قسمتی از این بنای تاریخی ذکر نشده ولی بطوریکه مولف کتاب قصص الخاقانی نوشته است ظاهراً در سال 1014 ه.ق این بازار و بازارهای شاهی دیگر در اطراف میدان به اتمام رسیده بوده است.
بین نقاشی های جبهه های سه گانه سردر قیصریه و پشت بغل های کاشیکاری عهد صفویه در دوره سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به دستور ظل السلطان حکمران اصفهان یک حاشیه کاشیکاری در امتداد سه جانب سردر و به عرض سی سانتیمتر به تزئینات این سردر اضافه شده است و به این مناسبت کتیبه ای نیز نصب شده که به خط نستعلیق سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی است.
هنرفر 467 – 465 : 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، عالی قاپو
این کاخ از بناهای شاه عباس کبیر است که در ربع اول قرن یازدهم هجری ساخته شده و محل حل و فصل امور کشور و دربار پادشاه بوده است و مورخین معاصر با شاه عباس اول آنرا بنام “دولتخانه مبارکه نقش جهان” نام برده اند. جابری انصاری در تاریخ اصفهان نوشته است: «شالوده این عمارت در عهد جانشینان تیمور یا تراکمه ریخته شده بود و شاه عباس اول در سال 1018 ه.ق پنج طبقه دیگر بر آن اضافه نموده و در طبقه اول نیز تصرفاتی بعمل آمد که در نتیجه بنای مزبور از لحاظ سبک ساختمان یکسان نمایش پیدا نمود. تاریخ شروع ساختمان عالی قاپو و زمان اتمام آن معلوم نیست ولی از قرائن موجود چنین استنباط می شود که این عمارت و بنای مقابل آن مسجد شیخ لطف الله در زمانی نزدیک بهم به اتمام رسیده و در حالیکه مشغول ساختمان مسجد شاه بوده اند، این دو بنای سلطنتی که یکی قصر شاه و دیگری مسجد مخصوص خانواده سلطنتی بوده است به اتمام رسیده است.
نام عالی قاپو تقلیدی از دو کلمه “باب عالی” و قصر سلطان عثمانی در اسلامبول است و مقصود شاه عباس آن بوده که توجه سیاستمداران اروپا را به این کاخ همنام آن در ایران متوجه نماید و عالی قاپوی اصفهان باب عالی عثمانی را از هر جهت تحت الشعاع قرار دهد. کاخ عالی قاپو دارای شش طبقه ساختمان است و از طبقه هفتم آن که بام عمارت است بهترین منظره شهر باستانی اصفهان پدیدار میشود. هر طبقه از این کاخ تزئینات مخصوص دارد و با آنکه ظاهراً در اوایل قرن چهاردهم هجری به تزئینات آن خرابی ها و لطمات جبران ناپذیری وارد آمده، معذلک هنوز شاهکارهائی از گچبری و نقاشی دوره صفویه را در بردارد. مینیاتور ساز معروف دوره شاه عباس اول به نام رضای عباسی و شاگردان چیره دست او بر نقش و نگار در و دیوار این قصر هنرنمائی کرده اند و خوشبختانه این تزئینات به شکل نقاشی های گل و بوته، شاخ و برگ و اشکال وحوش و طیور در سقف ها و طاق های اطاق های مختلف و تودرتوی این عمارت و راهروها و پلکان ها بصورت اصلی آن باقیمانده و هیچگونه مداخله ای در آن ها بعمل نیامده و از این جهت اطاق مخصوص جلوس شاه عباس که بزرگترین اطاق های طبقه سوم این قصر است نمونه کامل آن ها بشمار می رود.»
شاردن ضمن توصیف این بنا گفته است: «بزرگترین کاخی است که ممکن است در یک پایتختی وجود داشته باشد.» مقر رئیسِ دیوانخانه “دیوان بیگی” و “صدرخاصه” کشیک خانه در طبقه اول این بنا مستقر بوده است. طبقه ششم این عمارت محل مخصوص پذیرائی های رسمی پادشاه و اجتماع رامشگران و سازندگان و نوازندگان بوده است. بزرگترین سالن های عمارت عالی قاپو در این طبقه است و نوع تزئینات آن در سقف ها گچبری هائی است که به شکل انواع ظروف و صراحی در طاق ها و دیوارها و زوایای آن تعبیه شده است و همین طبقه است که نزد مردم بنام اطاق صوت و موسیقی شهرت پیدا کرده است. هیئت نوازندگان در دو گوشواره فوقانی این طبقه که سرشار از مینیاتور است استقرار مییافته اند.
ساختن و پرداختن اشکال گچبری در این قسمت از ساختمان برای آن نبوده است که در آن ها جام و ظروف قرار دهند. زیرا نوع این کار که با گچ تعبیه شده بسیار ظریف است و کوچکترین اشاره ای که هر اثر برخورد دست یا شیئی دیگری با آن ها حاصل شود آن ها را در هم میشکند، بلکه غیر از نمایش یکی از انواع عالی تزئیناتی گچی که نوعی از هنر ایرانی است غرض عمده در تزیین اطاق های متعدد این طبقه آن بوده است که در این قسمت از عمارت انعکاسات حاصله از نغمه های سازندگان و نوازندگان بوسیله این اشکال مجوف گرفته شده و نغمه ها و صداها طبیعی و بدون انعکاس صوت به گوش برسد.
سلاطین صفویه مخصوصاً شاه عباس اول به امام اول شیعه حضرت علی بن ابی طالب (ع) ارادت مخصوص می ورزید و عموماً خود را “کلب آستان علی” می دانست و این جمله را در مزامین و مسکوکات خود بکار می برد. استقرار 110 عدد توپ در دو طرف عمارت دولتخانه یعنی عالی قاپو اشاره ای به نام مبارک حضرت علی (ع) است که به حساب حروف ابجد (110 ) می شود.
شاه عباس اول به منظور تیمن و تبرک این قصر سلطنتی بطوری که مشهود است دری از درهای رواق روضه نجف اشرف را به اصفهان انتقال داده و آن در را زیپ پیکر این ساختمان نموده است و به همین جهت از مدخل این قصر که سر در قصرهای سلطنتی و منازل پادشاهی بوده است هیچکس حتی خود شاه سواره عبور نمیکرده و دیگران موظف بوده اند در موقع ورود به قصر سنگ مرمر آستانه آن را ببوسند.
در مجاورت عمارت عالی قاپو بنای دیگری که نمای خارجی گنبد آن آجری است و داخل آن با تزئینات نقاشی آراسته شده بوده به نام توحید خانه وجود دارد که از ملحقات قصر عالی قاپو بوده است. به طبقه سوم عمارت عالی قاپو در دوره سلطنت شاه عباس دوم تالاری با 18 ستون از چوب چنار اضافه شده است که ستون های آن با آینه پوشش می شده و سقف آن با صفحات بزرگ نقاشی روی آلت های چوبی تزئین شده است. با یک نظر به ساختمان این تالار الحاقی بودن آن به عمارت اصلی واضح میشود. در وسط این تالار حوضی از مرمر و مس قرار دارد که دارای فواره هائی بوده و در مراسم مخصوص آب از آن ها جستن می کرده (شاردن سیاح فرانسوی که در دوره سلطنت شاه عباس دوم و شاه سلیمان در اصفهان بوده و این عمارت را در سفرنامه خود توصیف کرده است صریحاً مینویسد که آب را بوسیله ماشین های مخصوص بالا می آوردند و بدیهی است آنچه را که شاردن ماشین مینامد چیزی غیر از «چرخ آب» های معمولی منازل اصفهان نمی توانسته باشد. مولف). اصولاً توجه به ساختمان تالارها با حوض و جهش آب از فواره یا شیرهای سنگی از اختصاصات بناهای دوره شاه عباس ثانی است و این کیفیت در تالار چهلستون و تالار عمارت آئینه خانه که در دوره سلطنت این پادشاه به اتمام رسیده به خوبی مشاهده می شود.
دیوارهای تالار عمارت عالی قاپو بطوریکه عیان است دارای دو پوشش تزئیناتی می باشد که بر روی هم قرار گرفته اند. پوشش زیرین تزئینات عهد شاه عباس دوم است و پوشش بعدی تزئیناتی است که به ذوق و سلیقه شاه سلطان حسین در تالار این کاخ اضافه شده است. تزئینات نقاشی و اشعاری به خط نستعلیق قرمز رنگ بر زمینه گچ سفید در زیر قشری از گچ دیگر که در اواخر عهد قاجاریه دو پوشش عهد صفوی را مستور نموده بوده است آسیب زیاد دیده معذلک در بعضی قسمت ها تشخیص این تزئینات و بعضی خطوط که در سنوات اخیر از زیر گچ خارج شده امکان پذیر شده است.
کلمات و مصرع هائی از اشعار منقوش بر دیوار عمارت عالی قاپو که از تعمیرات یا اضافات دوره شاه سلطان حسین حکایت میکند و هنوز قابل خواندن است. در سال 1053 ه.ق شاه عباس ثانی بمیرزا تقی الدین محمد وزیر اعظم خود دستور داد معماران عالیقدر در عمارت عالی قاپو رو بطرف میدان نقش جهان تالاری بنا نمایند و روز پنج شنبه بیست و چهارم ذی القعده سال 1053 بنای این تالار گذاشته شد ودر عرض اندک مدتی به اتمام رسید. شاعری موسوم به محمدی بیک متخلص به “فرصت” که توپچی سرکار شاهی بود در تاریخ بنای تالار اشعاری را سروده است.
چهار جانب عمارت عالی قاپو در دوران پادشاهی شاه عباس اول و شاه عباس دوم با کاشی های خشتی خوش نقش تزئین شده بوده که توام با درها و پنجره های نفیس آن، منظره ای بس جالب به این عمارت تاریخی می داده است و موجب نهایت تاسف است که از آن همه در و پنجره فقط یک پنجره در طبقه سوم عمارت برجای مانده و بقیه آن ها به تاراج رفته است. در دوره سلطنت ناصرالدین شاه قاجار که مختصر توجهی نسبت به تعمیر بعضی بناهای تاریخی اصفهان شده در عمارت عالی قاپو هم ظاهراً کارهائی صورت گرفته که بطور حتم تعویض طره های فوقانی عمارت یکی از آن جمله کارهاست و به این مناسبت بجای کاشی های خشتی گل و برگ عهد صفویه بر جبهه بالای سردر ورودی فعلی کاشی های دیگری که در بین آن ها سه لوح خط نیز جای داده شده قرار داده اند عبارات این سه لوح اشعاری است که شاعری بنام کفاش سروده و ضمن تعمیرات سال 1274 ه.ق به خط نستعلیق سفید در هم بر زمینه لاجوردی به جای کاشی های عهد صفویه نصب شده است.
هنرفر 426- 416 : 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، کتیبه مسجد شهرستان
در قریه شهرستان جی که در مجاورت پل شهرستان و مقبره الراشد بالله قرار دارد ویرانه های مسجد محقری مشاهده می شود که فقط کتیبه تاریخی آن به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی رنگ که ساختمان مسجد را به دوره شاه صفی می رساند باقی مانده است. این کتیبه به خط محمد رضا امامی و مورخ به سال 1042 ه.ق می باشد.
هنرفر 541 : 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، گردشگاه چهارباغ
اصفهان در سال 1006 ه.ق رسماً به پایتختی شاه عباس اول انتخاب شده و از این سال به بعد فعالیت قابل ملاحظه ای برای ساختن قصرها و پل ها و مساجد تاریخی به منظور تزئین پایتخت بعمل آمده است. فکر ایجاد گردشگاهی مانند چهارباغ هم در همین سال برای پادشاه صفوی پیدا شده است و دستور داده شده از محل دروازه دولت (مقابل کاخ فعلی شهرداری) تا دامنه کوه صفه (دروازه شیراز) خیابان طویل و عریضی مشجر احداث شود.
در حقیقت چهارباغ بیشتر برای اینکه گردشگاهی باشد ساخته شده نه خیابان خاصه که این اسلوب خیابان سازی برای عبور و مرور در آن زمان مورد احتیاج نبوده است و از حیث هیئت و ترکیب طوری است که بیشتر برای محل گردش و تفرج بوده تا برای رفت و آمد شهر. بعلاوه این خیابان در حاشیه شهر طرح انداخته شده و بیشتر مخصوص گردش خانواده سلطنتی و درباریان بوده است.
پییترودولاواله سیاح معروف ایتالیایی که هر وقت صحبت از اصفهان زمان شاه عباس میشود نام او هم به میان می آید می نویسد چهارباغ بعضی روزها مخصوص گردش بانوان بوده و مسلماً برای یک جاده و مسیر عمومی نمی توان چنین اختصاصی را قائل شد. طول این خیابان سه تا پنج کیلومتر است. پهنای آن تقریباً دو برابر پهنای خیابانی است که در رم واقع و “پونت مل” نامیده می شود.
ابتدای این خیابان در جانب شهر اصفهان عمارت کوچکی است که به شکل کلاه فرنگی ساخته اند و اطرافش تمام ایوان و پنجره است. این عمارت با نقاشی و تزئینات بسیار دیگری آراسته شده و برای آن بنا شده است که بتوان خیابان را از آن مکان بلند تماشا نمود و طول آن را تشخیص داد.
کاخ شاهی بوسیله دالانی به آنجا راه دارد، (مقصود از این عمارت قصر جهان نماست که در محل دروازه دولت فعلی واقع بوده و مشتمل بر سه طبقه ساختمان بوده است. طبقه زیرین آن عمارت چهارفصل نام داشته و دو طبقه دیگر شامل حجرات متعدد و خوش نما بوده و از این جهت آن را قصر جهان نما می نامیده اند که از بام آن تمام باغات چهارباغ و عمارات آن نمایان بوده است. قصر جهان نما تا سال 1308 ه.ق وجود داشته و از این تاریخ به بعد در ردیف بعضی دیگر از بناهای عهد صفویه منهدم شده) دو دیوار به ارتفاع مساوی در دو سمت خیابان است و پشت این دیوارها تا حدود نصف خیابان باغ هائی است که به شاه تعلق دارد. مردم اجازه دارند داخل این باغ ها شده گردش کنند و حتی از میوه های بیشمار آنجا در مقابل اندک انسانیت و تعارفی نسبت به باغبان استفاده نمایند.
در طرفین خیابان در فاصله های مساوی درهای این باغ ها دیده میشود که روبروی یکدیگر قرار گرفته و هر کدام آن ها عمارت کوچک زیبائی است که فقط برای تفریح کسانی ساخته شده است که بخواهند در آنجا غذایی بخورند و یا برای کار دیگری نظیر آن بدان جا روند. شماره این عمارت ها بی اندازه زیاد و نمای آن ها خیلی آراسته و دلربا است و طوری با هم قرینه و جور و متنا سب است که نمیتوان تصور کرد چیزی دلپذیرتر از آن وجود داشته باشد. درخت های فراوان در هر سو چه در خیابان و چه داخل باغ در دو سمت دیوارها دیده می شود که ردیف هم به یک اندازه در فواصل مساوی کاشته شده و چنان سبز و خرم است که هر اندازه تصور کنید این نقطه با طراوت و دلگشا است.
علاوه بر اینها گوشه به گوشه در فاصله های معین مقابل بناهای بسیار زیبا در وسط خیابان حوض های بزرگ آب با تناسب صحیح و اشکال مختلف بدون لبه دیده میشود. آب در کف سنگفرش خیابان موج میزند و راه نسبتا عریضی در دو طرف برای عبور پیاده و سواره ساخته اند.
نهر آب بزرگی که در وسط خیابان جاریست در جویباری که از سنگ ساخته شده جریان دارد و به آب نماها می ریزد. در چندین حوض فواره های بسیار زیبائی دیده می شود و در بعضی از آن ها نیز بوسیله احداث پاره ای سراشیب ها آبشارهائی که در دنیا نظیر آن به این دلپسندی وجود ندارد درست کرده اند.
قسمت وسط خیابان و پای دیوارها با سنگ های کوچکی فرش شده که برای مردم و اسب ها ناراحت نیست. لیکن آن طرف خیابان دو نقطه ای که خاک خوبی دارد جا گذاشته و گل های رنگارنگی نشانده اند. یقیناً این گل ها در موسم خود از عطر و منظره زیبای خویش دل و مشام جان را محظوظ و سرشار می نمایند.
خیابان چهارباغ در سال 1025 ه.ق از زیباترین خیابان های جهان بوده است. در سال 1025 ه.ق گردشگاه چهارباغ بطوریکه شاه عباس اول انتظار داشته آراسته شده بوده است. اسکندر بیک ترکمان درباره طرح چهارباغ اصفهان در سال 1006 ه.ق و اتمام عمارات و باغات دلگشای آن تا سال 1025 ه.ق چنین نوشته است: «شاردن سیاح فرانسوی که در دوره پادشاهی شاه عباس دوم و شاه سلیمان در اصفهان به سر برده است راجع به خیابان چهارباغ نوشته است: «این خیابان زیباترین معبری است که تاکنون دیده و یا شنیده ام».
هنرفر 481- 479 : 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، گردشگاه چهارباغ
باغ های مشهور چهارباغ: باغ های مشهور عبارت بوده است از باغ تخت به مساحت چهل جریب، باغ کاخ چهارباغ به مساحت سی جریب، باغ بابا امیر، باغ توچخانه، باغ نسترن که مادی (نیاصرم) از میان آن میگذشته، باغ چهلستون به مساحت هفتاد جریب، باغ بلبل یا (باغ هشت بهشت) به مساحت هشتاد و پنج جریب، باغ فتح آباد به مساحت 60 جریب، باغ گدسته به مساحت سی جریب که در داخل آن عمارتی به همین نام بوده است، باغ طاوسخانه و باغ پهلوان حسین که مادی نیاصرم از آن می گذشته است.
پل الله وردی خان از قصر جهان نما تا پل الله وردی خان چهارباغ پایین و از پل مزبور تا باغ عباس آباد (باغ هزار جریب) چهارباغ بالا نام داشته است و پل چهارباغ به نام (الله وردی خان) واسطه اتصال دو چهارباغ بالا و پایین به یکدیگر بوده است. نقشه هر دو چهارباغ یکسان بوده و فقط باغ های چهارباغ بالا وسعت زیادتری داشته است. این پل که پل سی و سه چشمه و پل جلفا نیز نام دارد در سال 1011 ه.ق به فرمان شاه عباس اول و بوسیله الله وردی خان که نزد شاه قرب و منزلتی بزرگ داشته و سپهسالار ارتش او بوده بنا شده است و در اصل چهل چشمه داشته، لکن امروز سی وسه دهنه بیشتر ندارد و به همین مناسبت به پل سی و سه چشمه نیز مشهور شده است. این پل 360 متر طول و 14 متر عرض دارد.
باغ زرشگ. از پل الله وردی خان تا سردر باغ زرشگ که امروز هم در محل اصلی خود باقیست و محل کارخانه صنایع پشم است خیابان شیب زیادی داشته و در عهد صفویه بصورت دریاچه ای بوده و آبی که از هزار جریب به آن می ریخته در نزدیک چنار معروف باغ زرشگ که امروز هم در جای خود باقی است تشکیل آبشاری می داده است، باغ زرشگ در حدود هشتاد هزار متر مربع مساحت داشته و سردر آن مشتمل بر عمارتی مفصل و مجلل بوده است که از درخت ها و گل های رنگارنگ احاطه میشده و بر فراز سردر آن تالارها و غلام گردش هائی وجود داشته که منظره رودخانه و کوه و جلفا و باغ وسیع سعادت آباد در سمت مشرق آن چشم انداز این عمارت را تشکیل می داده است.
باغ هزار جریب از این باغ که در دوره صفویه به باغ عباس آباد معروف بوده و از قصری که در وسط آن باغ بنا شده بوده است فعلاً هیچگونه اثری نیست در صورتیکه سیاحان اروپائی که تا اواخر عهد قاجاریه به اصفهان آمده اند این باغ و ساختمان های آن را توصیف کرده اند. از مورخین ایرانی محمد مهدی مولف تاریخ نصف جهان فی تعریف الاصفهان در سال 1308 ه.ق درباره این باغ نوشته است.
هنرفر 490 – 479 : 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، مدرسه ملاعبدالله
در اول بازار شاه اصفهان حمام شاه و چهار سوی شاه بنام شاه عباس اول واقع شده و سردر مدرسه ملاعبدالله که از مدارس طلبه نشین آن دوره و در زیر چهار سوی شاه واقع شده است. این مدرسه به فرمان شاه عباس اول جهت تدریس مولانا عبدالله شوشتری که از علمای طراز اول دوره صفویه و مدی عالم و زاهد بوده و نزد شاه عباس قرب و منزلتی بزرگ داشته است ساخته شده است.
شاخه ای از نهر مذین که از جمله مادی های منشعب از زاینده رود است از وسط صحن این مدرسه از مغرب به مشرق عبور میکند و بر صفا و طراوت مدرسه مشجر ملاعبدالله میافزاید. اطراف این مدرسه در دو طبقه فوقانی و تحتانی حجرات طلبه نشین قرار دارد و پشت بغل های غرفه های بالا و پایین مدرسه با تزئینات کاشیکاری معرق آراسته شده است.
این مدرسه در دو طبقه فوقانی و تحتانی حجرات طلبه نشین قرار دارد و پشت بغل های غرفه های بالا و پایین مدرسه با تزئینات کاشیکاری معرق آراسته شده است. این مدرسه در زمان حیات مولانا عبدالله رونق و شکوه مخصوص داشته و مولانا در این مدرسه تدریس میکرده است. اسکندر بیک ترکمان مولف تاریخ عالم آرای عباسی راجع به مراتب زهد و دانش او و همچنین راجع بوفات وی ضمن اخبار سال بیست و ششم جلوس شاه عباس اول نوشته استد.
بر دیوار ضلع غربی ایوان جنوبی مدرسه ملاعبدالله لوحی از سنگ پارسی به طول 35/1 متر و بعرض 20/1 نصب شده که مضمون آن حاکی از وقف نمودن سه باب دکان و دو بالاخانه بوسیله شخص خیری بنام حاجی میرزا محمد جهت تعمیرات سقاخانه متصل به مدرسه است. کتیبه این لوح به خط نستعلیق برجسته و مورخ به سال 1088 ه.ق است. کتیبه سردر مدرسه ملاعبدالله حاکی از اقداماتی است که در دوره سلطنت فتحعلی شاه قاجار بوسیله حکمران اصفهان حاج محمد حسین خان صدر اصفهانی نسبت به تعمیر مدرسه و چهارسوی مجاور آن به عمل آمده است. این کتیبه که به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی و مورخ به سال 1218 ه.ق است.
هنرفر 475- 470 : 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، مسجد آقا نور
بنای اصلی این مسجد از آثار دورۀ شاه عباس اول است و در دورۀ قاجاریه شبستان و تزئیناتی به آن افزوده شده است. بنای کنونی مسجد، با نقشۀ چهار ایوانی، دارای سردر، صحن، ایوان های چهارگانه، شبستان، تزئینات کاشیکاری و کتیبه های تاریخی است. کتیبۀ مقدم تر مربوط به 1034 ه.ق است. شبستان مسجد دارای ستون های سنگی و پوشش چشمه طاق است.
در اشکال مربع بزرگ داخل ایوان به خط بنائی ساده لاجوردی بر زمینه بر زمینه آجری اسامی: محمد، علی، حسن، حسین نوشته شده و در طرفین نمای خارجی ایوان در دو شکل مربع بنائی ساده عباراتی بشرح زیر نوشته شده است. حاشیه مربع سمت غربی به خط بنائی حنائی بر زمینه فیروزه ای است و متن آن به خط لاجوردی رنگ به زمینه آجری است. حاشیه مربع سمت شرقی به خط بنائی حنائی رنگ بر زمینه فیروزه ای است و در متن آن به خط بنائی لاجوردی رنگ بر زمینه آجری نوشته شده است.
در نمای خارجی ایوان غربی مسجد در دو شکل مربع به خط بنائی ساده لاجوردی رنگ بر زمینه آجری سوره “اخلاص” نوشته شده است. در داخل ایوان شرقی مسجد آقانور در یک حاشیه کاشیکاری بر متن زرد رنگ در ده لوحه به خط نستعلیق سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی رنگ اشعاری است.
شبستان مسجد آقانور در ردیف زیباترین شبستان های مساجد اصفهان است که ستون های آن سنگی می باشد و طاق های متعدد آن دارای قطعاتی از سنگ مرمر شفاف است و روشنائی شبستان را در هنگام روز تامین میکند.
این شبستان محراب کوچکی دارد که در طرفین آن در دو شکل مربع به خط بنائی مشگی ساده بر زمینه زرد عباراتی نوشته شده است. سردر خارجی شبستان جنب سردر شمالی مسجد نیز تزئیناتی از نوع کاشی های گره خطوط بنائی دارد. در اسپر بالای در به خط بنائی شطرنجی مشگی سه رگی بر زمینه فیروزه ای نوشته شده است. این شبستان از الحاقات مسجد در قرن سیزدهم هجری است و به هزینه حاج محمد ابراهیم قزوینی امام جماعت سابق مسجد بنا شده است. پشت بام این شبستان در ردیف زیباترین مهتابی های مساجد اصفهان است. کتیبه سردر شمالی مسجد آقانور به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی به قلم محمد باقر شیرازی شامل آیه 84 از سوره “مومنون” تا نصف آیه 92 از این سوره است و در دو پشت بغل آن به خط بنائی شطرنجی سه رگی لاجوردی و سفید بر زمینه آجری نوشته شده است.
هنرفر 504 – 501 : 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، مسجد باغ حاجی
در نزدیکی باغ حاجی (باغ همایون امروز) کوچه ای بنام کوچه باغ حاجی وجود دارد که مسجد کوچکی از دوره صفویه در آن واقع شده است. کتیبه سردر این مسجد حاکی از آن است که مسجد بوسیله شخصی بنام خواجه روح الله در دوره پادشاهی شاه عباس اول ساخته شده است.
از تزئینات کاشیکاری این مسجد غیر از سردر آن چیز قابل ملاحظه ای باقی نمانده و کتیبه آن به خط ثلث سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی مورخ به سال 1033 ه.ق است.
هنرفر 470 : 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، مسجد باغ حاجی
این مسجد از آثار دروۀ صفوی است و وجه تسمیۀ آن نزدیکی به باغ حاجی است. بخش قابل توجه مسجد، سردر کاشیکاری با کتیبه ای به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی لاجوردی به تاریخ 1033 ه.ق است که بر اساس متن آن مسجد در زمان شاه عباس توسط خواجه روح ا.. بن روح ا.. فراهانی ساخته شده است.
هنرفر، 479: 1344
فارس، اصفهان ، آثار تاریخی، مسجد جارچی
مسجد جارچی در بازار بزرگ اصفهان واقع شده است. این مسجد در سال 1019 ه.ق به وسیله ملک سلطان جارچی باشی شاه عباس بزرگ بنا شده است. مسجد صحن ندارد و بصورت شبستانی است که قسمتی از وسط سقف آن نیز خراب شده و تحت تعمیر شده است.
اطراف شبستان مسجد با پشت بغل های کاشیکاری بسیار نفیس بر زمینه لاجوردی و فیروزه ای معرق تزئین شده است. در بین این نقوش گل های سفید و حنائی رنگ کاشی زیاد دیده میشود. محراب مسجد از سنگ ساده است و در ورودی آن که از زمان ساختمان بنا بر جای مانده است از درهای جالب بناهای تاریخی اصفهان بشمار می رود. کتیبه سردر این مسجد به خط ثلث برجسته برسنگ بقلم صحیفی و مورخ به سال 1019 ه.ق است.
مقابل در ورودی مسجد جارچی سنگاب کوچکی نصب شده که در چهار لوحه کوچک در اطراف آن عبارات زیر مجاری شده است. ملک علی سلطان جارچی باشی شاه عباس اول بانی مسجد جارچی در سال 1024 ه.ق وفات کرده است.
هنرفر 478- 477 : 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، مسجد سفره چی
یکی از آثار دوره زندگی شاه عباس اول، مسجد سفره چی است که عامه مردم آنرا بنام “مسجد سرخی” می شناسند و کوچه ای را که این مسجد در آن واقع شده نیز کوچه “مسجد سرخی” می نامند. داخل آن مسجد و سردر آن تزئینات مختصری از کاشیکاری دارد و کتیبه آن به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی است. در ضلع غربی جلوخان مسجد سنگابی در دوره شاه سلطان حسین صفوی نصب شده است.
هنرفر 477 – 475 : 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، مسجد شاه
مهمترین مسجد دوره صفویه در شهر اصفهان از لحاظ عظمت، جنبه معماری و کثرت تزئینات مسجد شاه عباس کبیر است که در ضلع جنوبی میدان شاه درسال 1020 ه.ق به فرمان شاه عباس اول ساختمان آن شروع شده و در سال 1025 ساختمان سردر و تزئینات کاشیک اری آن به منظور تکمیل آرایش اطراف میدان به اتمام رسیده است.
ساختمان و تزئین سایر قسمت های مسجد تا آخرین سال حیات شاه عباس اول ادامه داشته و در زمان جانشینان او شاه صفی و شاه عباس دوم نیز ادامه یافته است. آخرین سال های تاریخی که در مسجد شاه از عهد صفویه دیده میشود سال 1077 در کتیبه محراب شبستان کاشیکاری ضلع غربی مسجد و سال 1078 ه.ق در کتیبه سردر مدرسه جنوب غربی مسجد است. کتیبه سردر با شکوه مسجد شاه به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی مورخ به سال 1025 ه.ق و به خط علیرضای عباسی حاکی از آن است که شاه عباس اول مسجد شاه را از خالص مال خود بنا کرده و ثواب آنرا به روح جد اعظم خود شاه طهماسب اول هدیه نموده است.
در ذیل کتیبه ثلث سردر مسجد شاه در کتیبه دیگری به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی لاجوردی ضمن اعلام اتمام ساختمان مسجد از محب علی بیکالله سرکار بیوتات سلطنتی و خزانه دار شاه و استاد علی اکبر اصفهانی مهندس و معمار مسجد شاه نام برده شده است. این کتیبه که به خط محمد رضا امامی می باشد بر دو اسپر کاشیکاری طرفین در ورودی در هشت لوحه (در هر اسپر چهار لوحه) به خط مشگی بر زمینه فیروزه ای خوشرنگ نوشته شده است. در طرفین جلو خان وسیع سردر مسجد شاه به خط ثلث زرد رنگ بر زمینه کاشی خشت لاجوردی نوشته شده است. و در قسمت های پایین دو اسپر فوق الذکر اشعاری به خط نستعلیق حنائی رنگ معرق بر زمینه کاشی لاجوردی است. در ضلع غربی جلو خان تخته سنگ بزرگی نصب شده که در بالای آن فقط جمله “بسم الله الرحمن الرحیم” باقی مانده است و چنین شهرت دارد که وقفنامه موقوفات مسجد شاه روی این تخته سنگ حجاری شده بوده است و بعد از صفویه این سند تاریخی مهم را سترده اند.
کتیبه نمای خارجی سردر مسجد شاه به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی رنگ است. بدنه هر دو مناره سردر مسجد شاه در جنوب میدان با خطوط بنائی مارپیچ تزئین شده یکسان است و عبارات منقوش بر آن ها به خط بنائی سه رگی مشگی بر زمینه فیروزه ای تکرار سوره “اخلاص” و دیگر عبارات است. در زیر مقرنس های هر دو مناره به خط ثلث بر زمینه کاشی خشت لاجوردی نوشته شده است. در اصلی مسجد شاه که در صلع جنوبی میدان و در زیر مقرنس عالی سردر با شکوه آن واقع گردیده و با نقره و طلا پوشش شده شامل اشعاری است به خط نستعلیق برجسته که سال اتمام و نصب آن را به زمان شاه صفی جانشین شاه عباس اول که از 1038 تا 1052 ه.ق سلطنت کرده می رساند. گویند این اشعار به طوریکه در بیت آخر نام او ذکر شده “واهب” است و ماده تاریخ اتمام آن مصراع “شد در کعبه در صفاهان باز” اشعار منقور بر لنگه راست در است. این مصراع به حساب حروف ابجد 1046 ه.ق میشود که مصادف با هشتمین سال سلطنت شاه صفی است.
بر یک لوح بزرگ از سنگ مرمر به طول 17/1 متر و عرض 85 سانتیمتر که در دالان غربی ایوان شمالی مسجد شاه نصب شده فرمان شاه عباس اول مبنی بر بخشش مالیات صنف دلاکان و آینه داران و فصادان و ختنه کاران و جامه داران و کیسه مالان و آبگیران و خدمتکاران حمامات مردانه و زنانه و تیغ سازان و چرخگران و سنگ سایان و سایر جماعت سلمانی منسوب بخاصه تراش به خط نستعلیق برجسته نقش بر حجر شده است. در فاصله بین در نقره و لوح سنگی فوق الذکر در اطراف یک طاق کاشیکاری در لوحه های پراکنده به خط بنای صلوات بر چهارده معصوم و عبارتی دیگر قسمتی از تزئینات راهروی ورودی غربی مسجد شاه را تشکیل داده است.
نمونه خط چند نفر از خطاطان معروف عهد صفویه در مسجد شاه اصفهان دیده می شود بطوریکه ضمن شرح کتیبه های سردر مسجد شاه نوشته شد کتیبه سردر مسجد را علیرضای عباسی در سال 1025 ه.ق نوشته است. کتیبه های داخل مسجد را خطاطان معروف دیگر مانند عبدالباقی تبریزی و محمد صالح اصفهانی و محمد رضا امامی و محمد علی نوشته اند و از آنجمله عبدالباقی تبریزی کتیبه های داخل ایوان و گنبد بزرگ مسجد شاه به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی لاجوردی و مورخ به سال 1036 ه.ق که در انتهای آن نام خطاط آن عبدالباقی تبریزی ذکر شده است. این کتیبه طولانیترین کتیبه داخل مسجد شاه به خط عبدالباقی تبریزی است که به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی از ابتدای ضلع غربی ایوان شروع میشود و پس از پیمودن تمام محوطه زیر گنبد به نقطه مقابل شروع کتیبه در ضلع شرقی ایوان ختم میشود. در بالای محراب نفیس مرمری مسجد شاه به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی در سه سطر و یک حاشیه کتیبه ای به قلم محمد صالح اصفهانی و مورخ به سال 1038 ه.ق موجود است. هر شبستان دارای دو محراب کوچک در ضلع جنوبی و یک سنگاب در وسط است. محراب های شبستان غربی کتیبه ندارد و فقط نقش و نگار است ولی محراب های چهلستون شرقی کتیبه هائی به شرح زیر دارد:
کتیبه محراب غربی چهلستون شرقی: کتیبه اطراف این محراب به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی و بقلم محمد رضا امامی است.
کتیبه محراب شرقی چهلستون شرقی: کتیبه اطراف این محراب به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی بقلم محمد رضا امامی و مورخ به سال 1038 ه.ق است. کتیبه داخل این محراب به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی است.
در بین چندین سنگاب مسجد شاه سنگاب واقع در مدخل مسجد و سنگاب چهلستون واقع در مغرب گنبد بزرگ مسجد شاه از سایر سنگاب ها نفیس تر است. سنگاب مدخل مسجد شاه کتیبه ندارد. سایر سنگاب های مرمری واقع در وسط گنبدهای شرقی و غربی مسجد نیز بدون کتیبه است ولی سنگاب واقع در چهلستون غربی گنبد بزرگ به خط نستعلیق برجسته می باشد. در طرفین ایوان بزرگ جنوبی مسجد شاه و زیر هلال بزرگ ایوان دو لوح سنگی هر یک به طول یک متر و عرض 80 سانتیمتر نصب شده است.
مضمون لوح غربی تخفیف و تصدق هشتاد و چهار تومان و کسری وجه دلالی بازار ریسمان است. این لوح که به خط نستعلیق برجسته بر سنگ مرمر نقش شده و مورخ به سال 1035 ه.ق است. موضوع لوح سنگی مرمری که در زیر هلال شرقی ایوان نصب شده و قرینه لوح غربی است زمان شاه عباس اول راجع به تخفیف مطالبات دیوانی در ماه رمضان است. متن این لوح به خط نستعلیق برجسته است. کتیبه داخل ایوان شمالی مسجد شاه به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی رنگ شامل سوره “دهر” است که ابتدای آن در جانب شرقی ایوان می باشد و تزئینات اطراف ایوان و هلال فوقانی آن را تشکیل می دهد. کتیبه ایوان واقع در وسط ضلع شرقی صحن مسجد شاه به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی که قسمتی از آن در سنوات اخیر تعمیر شده است. کتیبه داخل گنبد شرقی مسجد شاه در قسمت فوقانی آن به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی شامل سوره “فتح” است تا آخر آیه دهم این سوره و بعد به عبارت زیر که نام خطاط آن محمد غنی را در بر دارد ختم میشود. کتیبه داخل محراب جنب شرقی مسجد شاه به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی بقلم محمد صالح اصفهانی و مورخ به سال 1038 ه.ق شامل آیه 144 از سوره “بقره” است. کتیبه اطراف محوطه زیر گنبد غربی به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی لاجوردی رنگ بقلم محمد رضا امامی و مورخ به سال 1039 ه.ق است. در طرفین محراب این گنبد در دو لوحه جدید به خط نستعلیق سفید بر زمینه کاشی لاجوردی نوشته شده است.
مسجد شاه دارای دو شبستان مسقف زمستانی است که یکی در جانب شرقی صحن بنا شده و دیگری در جانب غربی و قرینه آنست. شبستان ضلع شرقی خیلی بزرگتر از شبستان غربی میباشد ولی هیچگونه تزئیناتی ندارد و پوشش آن با گچ ساده است. در حالیکه اطراف و جوانب و سقف شبستان غربی با کاشی های خشت هفت رنگ که مخصوصاً رنگ زرد آن بسیار جالب است تزئین شده است. محراب این شبستان زیباترین محراب هائی است که در مساجد تاریخی اصفهان با کاشی هفت رنگ تزئین شده و کتیبه های داخل و خارج آن که به خط محمد رضا امامی است. در آخرین سال سلطنت شاه عباس ثانی نصب شده است. کتیبه نمای خارجی محراب این شبستان به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی و مورخ به سال 1077 ه.ق شامل آیه اول تا آخر آیه چهارم از سوره “اسری” می باشد است و در آخر کتیبه نوشته شده است. کتیبه داخل این محراب به خط ثلث طلائی رنگ بر زمینه کاشی لاجوردی رنگ است. در دو گوشه جنوب شرقی و جنوب غربی صحن مسجد شاه دو مدرسه احداث شده است.
مدرسه جنوب شرقی را به مناسبت اینکه در دوره ناصرالدین شاه قاجار تعمیراتی از آن بعمل آمده است و مدرسه “ناصری” می نامند و مدرسه جنوب غربی را به مناسبت کتیبه ای که سردر آن نصب شده و از تعمیر مسجد در دوره شاه سلیمان حکایت میکند مدرسه “سلیمانیه” نامیده اند. بنای مدرسه ناصری در گوشه جنوب شرقی مسجد شاه از اواخر دوره پادشاهی شاه عباس اول و یا دوره سلطنت شاه صفی است و آنچه مسلم است به موجب کتیبه های تاریخ داری که بر جای مانده است تزئینات کاشیکاری و کتیبه های آن از دوره شاه عباس ثانی می باشد.
در ضلع شرقی مدرسه ناصری چند حجره برای سکونت طلاب ساخته شده است. ایوان جنوبی مدرسه ناصری دارای الواح و کتیبه هائی است از آن جمله به خط ثلث مشگی بر زمینه زرد و بقلم محمد رضا امامی در شش لوح صلوات بر چهارده معصوم نوشته شده است و به جمله کتیبه محمد رضا الامامی 1077 ختم میشود. کتیبه اطراف محراب این ایوان به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی رنگ به قلم محمدرضا امامی و مورخ به سال 1077 ه.ق شامل سوره “اخلاص” و آیه 78 و 79 سوره “اسری” است. کتیبه داخل محراب که در سلطنت شاه سلیمان صفوی نصب شده به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی لاجوردی رنگ و بقلم محمد حسن امامی است.
مدرسه سلیمانیه: مدرسه ای که در گوشه جنوب غربی مسجد شاه واقع شده و بوسیله دو مدخل بزرگ به صحن مسجد و سه مدخل بزرگ دیگر به محوطه زیر گنبد غربی متصل میشود مدرسه سلیمانیه نام دارد. غرفه های متعدد اطراف صحن این مدرسه در قسمت های پایین با ازاره های مرمری و در بعضی قسمت ها با سنگ های پارسی و از سنگ های ازاره به بالا با کاشی های خشت هفت رنگ تزئین شده است. سنگ شاخص معروف مسجد شاه که از قرار مشهور محاسبه و نصب آن به وسیله شیخ بهائی دانشمند معروف عهد شاه عباس اول صورت گرفته است، در قسمت پایین یکی از جرزهای ضلع شمالی صحن این مدرسه تعبیه شده است. این شاخص ظهر اصفهان را در چهار فصل سال نشان میدهد. سردر این مدرسه به سمت کوچه پشت مسجد شاه دارای کتیبه ای از اولین سال سلطنت شاه سلیمان است. این کتیبه که به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی لاجوردی رنگ نوشته شده و به قلم محمد رضا امامی مورخ به سال 1078 ه.ق است. در داخل مقرنس کاشیکاری این سردر دو شمسه (پنج پر) به خط ثلث سفید بر زمینه لاجوردی جملات یا صمد، یا غافر، یا شکور، یا رزاق، یا صبور، نوشته شده است. در یکی از دو مدخلی که صحن مدرسه سلیمانیه را به صحن بزرگ مسجد شاه اتصال میدهد دو لوح سنگی از فتحعلیشاه قاجار و از ناصرالدین شاه نقش بر حجر است. کتبیه لوح سنگی دوره فتحعلیشاه به خط نستعلیق برجسته بر سنگ مرمر به طول 75 و عرض 50 سانتیمتر است. در بالای لوح سابق الذکر از دوره فتحعلیشاه لوح سنگی دیگری نصب شده که موضوع آن بخشیدن مالیات صنف خباز و علاف دارالسلطنه اصفهان از طرف ناصرالدین شاه قاجار است و این فرمان به استدعای چراغعلی خان حکمران اصفهان صادر شده است.
از قرار معلوم به علت شکستی که ایوان بزرگ مسجد شاه را تهدید میکرده در دوره سلطنت محمد شاه قاجار و حکمرانی منوچهر خان گرجی معتمدالدوله در شهر اصفهان تعمیراتی از مسجد به عمل آمده و به این مناسبت در جای کتیبه کاشیکاری نمای فوقانی ایوان بزرگ کتیبه خطی بر جای گذاشته اند. این کتیبه به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی رنگ بقلم محمد باقر شریف شیرازی خطاط مشهور اصفهان در قرن سیزدهم هجری و مورخ به سال 1261 ه.ق است.
ایوان بزرگ جنوبی مسجد شاه 33 متر و مناره های طرفین ایوان 48 متر ارتفاع دارند (ارتفاع مناره های سردر مسجد شاه 42 متر است) تزئینات کاشیکاری بدنه هر دو مناره به خط بنائی حنائی رنگ شطرنجی بر زمینه فیروزه ای تکرار نام «محمد» و «علی» می باشد و کتیبه فوقانی هر دو مناره به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی رنگ است.
گنبد مسجد شاه عظیم ترین گنبد دو پوش مساجد اصفهان است. تارک جدار خارجی گنبد از سطح مسجد 54 متر ارتفاع دارد و ارتفاع جدار داخلی آن 38 متر است و بین پوشش گنبد فضای خالی موجود است تزئینات کاشیکاری هفت رنگ داخل گنبد و منبر یک پارچه مرمری و قطعات بزرگ سنگ مرمر از تزئینات جالب داخل گنبد است و از نکات جالب دیگر انعکاس صوت در داخل این گنبد است. خطوط گردنه گنبد در هشت لوح بزرگ به خط بنائی ساده سه رگی لاجوردی رنگ به زمینه فیروزه ای شامل صلوات بر چهارده معصوم است. در آخرین قسمت پایین گردنه گنبد به خط بنائی معرق لاجوردی بر زمینه سفی سوره “دهر” نوشته شده است.
گنبد عظیم مسجد شاه با تزئینات جالب کاشیکاری پوشیده شده و کتیبه اطراف آن به خط ثلث سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی رنگ است. کلیه تعمیرات مسجد شاه اصفهان اعم از جزئی و کلی بعد از تشکیل اداره کل باستان شناسی در کشور ایران تدریجاً صورت گرفته و در زمانی که این کتاب به زیور طبع آراسته میشود هنوز ادامه دارد. تعمیر کتیبه نمای خارجی گنبد مسجد شاه در سال 1328 ه.ش اتمام یافته است و به این مناسبت در یک حاشیه الحاقی عمود بر کتیبه اصلی لوحی به یادگار گذاشته شده است.
هنرفر 464- 427 : 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، مسجد شیخ لطف الله
یکی از زیباترین آثار تاریخی اصفهان که هر تماشا کننده ای را خیره می کند و نسبت به هنرمندانی که در انجام آن دخیل بوده اند را به تحسین و اعجاب وا میدارد. مسجد شیخ لطف الله است که در ضلع شرقی میدان نقش جهان مقابل عمارت عالی قاپو واقع شده و به واسطه کاشیکاری های معرق داخل و خارج گنبد و کتیبه های عالی که مقداری از آن ها به خط علیرضای تبریزی عباسی است از زیبائی و ظرافت کمتر نظیر دارد.
این مسجد که شاهکاری از معماری و کاشیکاری ایران در نیمه اول قرن یازدهم هجری است به فرمان شاه عباس اول ساختمان آن شروع شده سردر زیبای آن در سال 1012 ه.ق به پایان رسیده و سال اتمام ساختمان و تزئینات کاشیکاری آن 1028 ه. ق است. سال اتمام سردر مسجد به موجب کتیبه ای که به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی نوشته شده است. سال اتمام ساختمان مسجد ( 1028 ه. ق ) در داخل محراب کاشیکاری معرق بی نظیر آن در دو لوحه به خط نستعلیق سفید بر زمینه کاشی لاجوردی به شرح زیر آمده است: «مایه مستحشمی خدمت اولاد علی است.»
شیخ لطف الله بن عبدالکریم بن ابراهیم از مردم پس از قرای جبل عامل یعنی لبنان حالیه است و خاندان او همه از فقهای امامیه بوده چنانکه پدر و جد و جد اعلا و پسرش همه به این عنوان اشتهار داشته اند. به مناسبت سعی بی اندازه پادشاهان صفوی در ترویج احکام مذهب تشیع و تشویق و اکرام فقهای آن شیخ لطف الله نیز مانند جمع کثیر دیگری از علمای بحرین و جبل عامل در اوایل عمر از موطن خود به قصد ایران عازم و ابتداء در مشهد مقدس مقیم شد و در آنجا پس از استفاضه از محضر علمای ارض اقدس از جمله ملاعبدالله شوشتری از جانب شاه عباس بزرگ به خدمت آستانه رضوی برقرار گردید و تا تاریخ فتنه ازبکان و دست اندازی ایشان بر مشهد در آن شهر مقیم بود. پس از شر ایشان به قزوین پناه جست و در آنجا به کار تدریس مشغول شد. شاه عباس او را از قزوین به اصفهان آورد و در سال 1011 ه.ق در جنب میدان نقش جهان مدرسه و مسجدی را که هنوز هم به نام او شهرت دارد برای محل تدریس و اقامت و امامت او پی نهاد و انجام این کار تا سال 1028 طول کشید و در حین اتمام همین ساختمان بود که شاه عباس در قسمت جنوبی میدان شاه طرح انشاء مسجد جامع عباسی یعنی مسجد شاه را ریخت. بعد از آنکه مدرسه و مسجد شیخ لطف الله برای تدریس و نمازگزاری شیخ مهیا گردید این مرد جلیل محترم در آن مدرسه مقیم و در آن مسجد و مدرسه به امامت و تدریس مشغول گردیده و شاه برای وجه معاش او وظیفه ای معین و مقرر داشت.
تالیفات شیخ بیشتر منحصر به حواشی و تعلیقاتی است که او برکتب فقهی علمای قبل از خود نوشته و رسائلی که بر رد فتاوی دینی معاصر به رشته نگارش در آورده است. شیخ لطف الله از علوم ادبی نیز بی نصیب نبود و گاهگاهی هم به گفتن شعر طبع آزمائی میکرد. تاریخ وفات شیخ لطف الله را مولف کتاب مجل التواریخ در سال 1032 ه.ق یعنی در همان سالی که بغداد به تصرف شاه عباس در آمده است مینویسد. مولف عالم آرا عباسی در ذکر تاریخ فوت شیخ لطف الله گوید که در حین تحریر تاریخ وفاتش چنین بخاطر رسید. عبارت مهر او جمله «ثقتی بلطف الله تقینی» بوده است. کتیبه خارجی گنبد مسجد شیخ لطف الله به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی به ترتیب شامل سوره های “شمس” و “دهر” و “کوثر” است و در آخر به این عبارت ختم می شود. در یک حاشیه یک سطری به خط نستعلیق ریز سال اتمام تعمیرات گنبد ذکر شده است. در لوحه دیگری به خط نستعلیق سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی در بالای پنجره مشبک کاشیکاری سردر مسجد شیخ لطف الله به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی به ترتیب شامل سوره های “شمس” و “دهر” و “کوثر” است. در لوحه دیگری به خط نستعلیق سفید بر زمینه کاشی خشت لاجوردی در بالای پنجره مشبک کاشیکاری سردر مسجد شیخ لطف الله نیز از تعمیرات مسجد در دوره سلطنت سر دودمان سلسله پهلوی یاد شده است. بر گردنه گنبد به خط بنائی سه رگی (دو مشگی در طرفین و یک سفید در وسط) بر زمینه فیروزه ای یا کریم، یا الله، یا رحمن و یا رحیم تکرار شده است. در شمسه های پایین گردنه گنبد به خط بنائی مشگی بر زمینه سفید کلمات و جملات ” الله اکبر”، “الملک الله”، “الحکم الله”، “الحمدالله”، “الله و محمد و علی” تکرار شده است. خطوط کتیبه های داخل مسجد شیخ لطف الله را دو نفر خطاط نوشته اند یکی علیرضای عباسی خطاط مشهور دوره شاه عباس اول و دیگری باقر بنا خطاط گمنامی که کتیبه های اطراف زوایای داخل گنبد را نوشته است.
دو کتیبه فوقانی داخل مسجد شیخ لطف الله به خط علیرضای عباسی است و از بالا به پایین کتیبه اول به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی رنگ که نام خطاط آن علیرضا و سال تحریر آن 1025 ه.ق در آخر کتیبه است. کتیبه دوم قسمت فوقانی داخل گنبد مسجد شیخ لطف الله که در زیر پنجره های مشبک اطراف گنبد نصب شده است به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی بقلم علیرضای عباسی شامل تمام آیات سوره های “جمعه” و “نصر” است. در زیر کتیبه دوم کمربندی داخل گنبد در هر گوشه در دو شکل لوزی مانند به خط بنائی با کاشی مشگی بر زمینه سفید سوره های شریفه “قدر”، “همزه”، “کافرون”، “انشراح”، “فیل”، “ماعون”، “تین” و “فاتحه” نوشته شده است. صفحات کاشیکاری که در هر یک از آن ها به خط بنائی یکی از سوره های مذکور نوشته شده است.
از قسمت های بسیار جالب و پر حالت، تزئینات داخل گنبد مسجد شیخ لطف الله است. در گوشه جنوب غربی محوطه داخل گنبد مسجد شیخ لطف الله به خط ثلث سفید با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی سوره “انفطار” نوشته شده است. در گوشه جنوب شرقی به خط ثلث سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی سوره “لیل” نوشته شده است. در گوشه شمال غربی به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی سوره “البنیه” نوشته شده است. در گوشه شمال شرقی به خط ثلث سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی سوره “شمس” نوشته شده و قسمت آخر کتیبه های دو ضلع شرقی و غربی داخل گنبد مسجد شیخ لطف الله به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی شامل اشعاری است به زبان عربی مشتمل بر اسامی چهارده معصوم علیهم السلام و عباراتی که قسمت آخر آن ها به جمله «کتبها باقربنا» ختم میشود. ظاهراً سراینده این اشعار شیخ بهائی عالم معروف دوره شاه عباس اول بوده است که در مصراع “بهائک المذنب المستهام” به نام خود هم اشاره نموده است.
کتیبه های دو جانب شمالی و جنوبی داخل مسجد شیخ لطف الله نیز یکسان است. این دو کتیبه که نام شیخ لطف الله و باقر بنا را در بردارد به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی است.
هنرفر 415 – 401 : 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی ، مسجد مقصود بیک
در یکی از کوچه هایی که از گوشه شمال شرقی میدان نقش جهان منشعب میشود و آنرا کوچه “تکیه ظلمات” می نامند مسجد کوچکی واقع شده که مردم آنرا “مسجد ظلمات” می نامند و در واقع نام اصلی آن “مسجد مقصود بیک” است.
نام مقصود بیک ناظر شاه عباس اول در کتیبه سردر این مسجد که در سال 1010 ه.ق نصب شده ذکر شده است. کتیبه سردر این مسجد به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی به قلم جعفر علی امامی و مورخ به سال 1010 ه.ق است. شبستان جنوبی مسجد مقصود بیک دارای تزئیناتی از نوع کاشیکاری معرق است و کتیبه محراب نفیس آن به خط ثلث سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی رنگ به قلم علیرضای عباسی و مورخ به سال 1011 ه.ق است.
در ضلع شرقی شبستان مسجد در یک لوحه به خط ثلث برجسته بر زمینه لاجوردی آیه ای گچبری شده است. آرامگاه میر عماد حسنی در ضلع شرقی صحن کوچک مسجد مقصود بیک واقع شده و مردم مزار آن ها را زیارت می کنند.
قبر میرعماد هیچگونه کتیبه ای ندارد ولی در آرامگاه او قطعه سنگی از مرمر به طول 70 و عرض 35 سانتی متر بطور عمودی بر دیوار شرقی آن نصب شده که در حاشیه و متن آن عبارات و اشعاری حجاری شده است و قرائت آن ها به علت ریز بودن خط خالی از اشکال نیست. در حاشیه اول این سنگ به خط ثلث برجسته صلوات بر چهارده معصوم حجاری شده و در حاشیه دوم آن به خط نستعلیق برجسته اشعاری منقور است. در ذیل این لوح سنگی در دو سر خط نستعلیق برجسته دو بیت حجاری شده است.
هنرفر 470- 465 : 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، میدان نقش جهان
شاردن نوشته است این میدان یکی از زیباترین میدان های جهان است که شکل مربع مستطیل دارد. به طول 440 قدم و عرض 160 قدم اطراف میدان نهری است که با آجر و آهک سیاه که از سنگ سخت تر است ساخته شده، این نهر به عرض یک متر و هشتاد سانتیمتر و ازاره های آن از سنگ سیاه است و پیاده روهای آن به اندازه سی سانتیمتر بلندتر است. عرض سنگ ها به اندازه ایست که چهارنفر به آسانی می توانند روی آن پهلوی یکدیگر حرکت کنند.
بین این نهر و اطاق های اطراف میدان فضائی به عرض شش متر وجود دارد. در اطراف میدان دویست اطاق است که همه به یک اندازه و به یک سبک و دو طبقه ساخته شده است. اطاق های طبقه زیرین هریک عبارتست از دو دکان که یکی رو به میدان دیگری به طرف بازار است. طبقه بالا نیز عبارتست از چهار اطاق که دو تای آن بطرف میدان و دو تا در عقب واقع است. هر یک از اطاق های رو به میدان ایوانی دارد و جلوی آن ها طارمی هائی است که با آجر و گچ و به رنگ سبز و قرمز ساخته شده و بی اندازه به چشم زیبا می آید. هر یک از اطاق ها به طرف بازار راه هایی دارد که در موقع تابستان بسیار خنک میباشد.
غیر از این اطاق ها در اطراف میدان بناهای بزرگی است که عبارتند از در قصر سلطنتی یعنی عمارت عالی قاپو و حرمسرا در سمت مغرب و مسجد صدر یعنی مسجد شیخ لطف الله و یک عمارتی که ماشین های متعددی در آن قرار دارد و آن را ساعت سازی می نامند در طرف مشرق. در جنوب میدان مسجد شاه و در شمال آن بازار واقع شده. میدان دارای دوازده مدخل عمده و چند مدخل کوچک است. در مرکز میدان دکل بزرگی است به بلندی سی و شش متر که در روزهای رسمی برای نشانه زدن بکار می رود. در شمال و جنوب میدان به فاصله دو متر و نیم از نهر در ستون سنگی واقع شده که دروازه های بازی چوگان است.
سید عبدالحسین خاتون آبادی (1039 – 1105 ه.ق) مولف تاریخ وقایع السنین والاعوام معاصر با جانشینان شاه عباس کبیر بنای میدان نقش جهان رادر سال 1011 ه.ق ضبط کرده است. تاورنیه سیاح دیگری فرانسوی که از 1041 تا 1078 ه.ق شش سفر به مشرق زمین کرده و بیش از نه بار ایران را دیده است نوشته است: «وقتی شاه میخواهد تیراندازی کند جام زرینی روی دکل نصب می نمایند باید سوار در سر تاخت بیاید، از زیر آن بگذرد و بعد باقتیماج به تیر و کمان آن جام را بزند این هم از رسوم قدیمی ایران است که در حال فرار باقتیماج دشمن خود را میکشند. هرکس جام طلا را با تیر بزند از آن او خواهد بود و من خود دیدم که شاه صفی در پنج تاخت سه جام را با تیر فرود آورد.»
شاردن نوشته است که روی بناها و اطاق های اطراف میدان از بالا تا پایین جای چراغ ساخته شده که در جشن ها و اعیاد روی آن ها چراغ گذارده روشن میکنند. و در هیچ کجای دنیا چنین چراغانی دیده نمی شود، زیرا تعداد این چراغ ها در حدود پنجاه هزار عدد می شود. شاه عباس کبیر از این کار بسیار لذت می برد و اغلب دستور چراغانی می داد ولی جانشینان او چندان توجهی به این کار نداشتند. در دو طرف در قصر سلطنتی عمارت عالی قاپو به فاصله 110 قدم طارمی چوبی منقشی است که در داخل فضای بین آن و دیوار قصر توپ چدنی سبز رنگ قرار داده اند. اغلب این توپ ها، توپ های کوچک صحرائی است به استثناء دو توپ بزرگ و از نوع خمپاره انداز که ایرانیان به آن ها شتر میگویند. این توپ های ساخت اسپانیا جزء غنایمی است که ایرانیان هنگام فتح هرمز از قلاع پرتغالی ها به دست آورده اند و این غنائم در تمام شهرهای ایران و از آن جمله اصفهان توزیع شده است.
در گوشه حرمسرا دو پایه ستون مرمری بسیار زیبا و گران بهائی وجود دارد که از خرابه های تخت جمشید آورده اند. سمت سردر بازار شاه در شمال میدان یک ایوان سرپوشیده است که آنرا نقاره خانه می خوانند و هنگام غروب و سحر با نقاره و کوس طبل و دهل و کرنا نغماتی می نوازند. در هر طرف میدان درخت های چنار کاشته اند و بدون آنکه جائی را از نظر مستور بدارند اطراف میدان را مانند چتری پوشانده اند. این درختان به زیبایی میدان می افزاید مخصوصاً در تابستان و هنگامی که میدان را آب پاشی کرده باشند و نهر نیز پر از آب باشد. از این جهت است که من تصور میکنم زیباترین میدان های ایران میدان نقش جهان اصفهان باشد.
این میدان در اعیاد و روزهای رسمی مانند روز پذیرایی از سفراء خالی از جمعیت می باشد ولی در سایر مواقع بساط اندازان، دست فروشان، پیشه وران مختلف و خوارک فروشان در آن به خرید و فروش مشغول هستند. پیشه وران کالای خود را روی یک حصیر و یا قالی می گسترند و بالای آن چادر و سایبانی که از حصیر و یا پشم بافته و روی پایه ایست که به اختیار به حرکت می آید نهاده اند. این کالاها را هیچ وقت از میدان خارج نمی کنند. شب هنگام آن ها را در صندوق هائی جای داده و به یکدیگر بسته و یا آنکه دور آن ها را زنجیر کشیده با طناب کلفتی محکم می بندند بدون آنکه مستحفظی بر آن بگمارند. معذلک هیچوقت حادثه ای رخ نمی دهد چه در ایران کیفر سختی درباره دزدان معمول است. گزمه ها مرتباً در گردش هستند و چون رئیس آن ها داروغه و یا میرشب ضامن هرگونه دزدی شبانه است. اگر سرقتی واقع شود چون گزمه ها مرتباً در گردش هستند مسئول بوده مجبور به ادای غرامت می باشند. در میدان به هنگام عصر حقه بازان، خیمه شب بازان، تردستان، معرکه گیران که با شعر و یا نثر افسانه یا قصه می سرایند و حتی وعاظ جمع می شوند.
شاه عباس کبیر محل فروش جنس و اجتماع اصناف مختلف را تعیین کرده است. ابتدا نزدیک مسجد شاه بازار حیوان و چهارپایان بزرگ است و جنب آن بازار فروش اسب و شتر و قاطر می باشد. موقع تشکیل این بازار صبح است و عصرها به جای آن ها نجاران و چوب فروشان اشیاء خود را که بین آن ها مایحتاج یک خانه از قبیل در و پنجره و ناودان و قفل و کلید چوبی و یا آهنی یافت می شود می فروشند.
بعد از آن جایگاه فروش طیور و پس از آن محل فروش خشکبار است که انواع مختلف آن در ایران بحد وفور یافت می شود.
بعد محل فروش پنبه و پهلوی آن چلنگران و سراجان که افسار وزین برگ کهنه می فروشند.
سپس کلاه پوست فروشان و نمد فروشان که نمد اسب و سایر چهارپایان را به فروش می رسانند.
بعد سراجانی که لوازم نو می فروشند و محل فروش پوست حیوانات است.
سپس بازار فروش چرم های ضخیم و نازک و بعد از آن دستفروشان و کرباس فروشان و حلاجان و مسگران و سپس صرافان که روی یک تخت مربعی نشسته و پهلویشان صندوق آهنی و در جلو یک کیسه چرمی برای شمارش پول قرار می دهند.
پزشکان در روی تخت هائی می نشینند.
در گوشه میدان میوه فروشان و سبزی فروشان و قصابان و آشپزان و اشخاصی که لباس های کهنه به فروش می رسانند، مشغول کسب و کار می باشند
در فضای میان شهر و اطاق های اطراف میدان صنعتگرانی هستند که اسباب کار خود را گسترده اند و اشیائی را مرمت می کنند.
سیاحانی که طی دو قرن اخیر اصفهان را دیده اند مانند یوژن فلاندن در سال 1255 ه.ق و مادام دیو لافوا در سال 1298 ه.ق و پیرلوتی در سال 1321 ه.ق و هانری رنه آلمانی در سال 1324 ه.ق هر یک را راجع به میدان تاریخی نقش جهان شرحی نوشته و وضع میدان را آن چنانکه مشاهده کرده اند توصیف نموده اند.
هنرفر 401- 395 : 1350