فارس، اصفهان، آثار تاریخی، دوره دیلمیان

فارس، اصفهان، آثار تاریخی، آرامگاه صاحب اسماعیل بن عباد

با راه یافتن صاحب اسماعیل بن عباد در دستگاه حکومت مویدالدوله و فخرالدوله و وزارت این دو امیر دیلمی اصفهان شهر وسیعی شد. صاحب بن عباد که از منشیان و بلغای بسیار معروف زیان عربی است، مردی کریم و متصل دوست و بخشنده و نسبت به شعرا بذال و مشوق بوده و در ری و اصفهان همه وقت در گرد او جمع کثیری از اهل علم و بحث و شعر و ادب می زیسته و بنام او شعر میگفته و کتاب می نوشته اند.

صاحب، مالک کتابخانه ای بوده است که از جهت کثرت عدد کتاب و امتیاز نسخ در آن ایام بی مانند به شمار می رفته و بطوریکه نقل شده است وی در بین کتب خود به کتاب افحانی تالیف ابوالفرج اصفهانی بشیر از کتاب های دیگر علاقه داشته است.

یکسال پس از مرگ عضدالدوله مویدالدوله نیز در گرگان وفات یافت و وزیرش صاحب بن عباد بزرگان مملکت را بر آن داشت که فخرالدوله را از نیشابور بخواهند و او را که بزرگ خاندان بویه است بجای برادر بحکومت بردارند. رای صاحب را همگی پذیرفتند و فخرالدوله در رمضان 373 ه.ق از نیشابور به گرگان آمد و به امارت نشست و صاحب را با وجود میل او به کناره گیری کماکان به وزارت باقی گذاشت.

وفات صاحب بن عباد در ماه صفر سال 385 ه.ق در شهر ری اتفاق افتاد. هنگامی که مردم دروازه ری را بستند و پیرامون خانه اش نشستند و چون جنازه او را بیرون آوردند همه دیالم و ترک ها چون تابوت او را بدیدند زمین ببوسیدند و گریبان ها بدریدند و به گریه و زاری پرداختند. فخرالدوله پیاده در جلوی جنازه او حرکت کرد و نعش او را از ری به اصفهان آورده در دهلیز خانه اش نزدیک دروازه طوقچی دفن کردند. هنوز هم که نزدیک هزار سال از آن تاریخ میگذرد آرامگاه او در محلی که به خاک سپرده شده از زیارت گاه های مشهور شهر اصفهان است.

هنرفر  37- 35 : 1350

فارس، اصفهان، آثار تاریخی، صفه صاحب بن عباد

در مسجد جمعه اصفهان آثاری از دوره دیالم مشاهده میشود و ایوان جنوبی مسجد هنوز بنام صفه صاحب معروف است. معلوم میشود که صاحب اسماعیل بن عباد در بنائی که سابقاً در محل این ایوان سلجوقی وجود داشته است به تدریس می پرداخته است.

در هر صورت با توجه به تحولات ساختمانی و تغییر و تبدیل هائی که به عمل آمده اکنون نمیتوان سبک ساختمان ایوان صاحب را به درستی تمام تعیین نمود، زیرا از نظر شناسایی سبک های مختلف ساختمانی و آنچه از فحوای کتبه های موجود برمی آید، ایوان جنوبی و سایر ایوان های واقع در شمال و شرق و غرب مسجد که بالنتیجه مسجد را بشکل “چهار ایوانی” در آورده است از الحاقات اوائل قرن ششم هجری یعنی دوره دوم عهد سلجوقی است و تزئینات کاشیکاری و الواح و کتیبه ها و سنگ های مرمر نیز در قرون نهم و دهم و یازدهم هجری افزوده شده است و متعلق به دوره حکمرانی حسن بهادرخان معروف به  “اوزون حسن”  و پادشاهان صفوی مانند شاه اسماعیل و شاه طهماسب اول و شاه عباس ثانی و شاه سلیمان و شاه سلطان حسین است.

در یکی از ایوان های سمت راست مدخل فعلی مسجد جمعه چهارستون گرد که با تزئینات گچبری آرایش یافته وجود دارد و باستان شناسان از نظر سبک ساختمان و تزئینات آن ها را نیز دیلمی می دانند.

هنرفر   44- 43 : 1350

فارس، اصفهان، آثار تاریخی، قلعه تبرک

موئد الدوله و فخرالدوله دیلمی در جنوب شرقی شهر قطعه زمینی را که بیش از صد هزار متر مربع مساحت داشته برای ساختن قلعه های محکم انتخاب نمودند. اراضی مزبور که در محل قلعه تبرک سابق قرار داشت از دو طرف محدود به چشمه خوراسکان و راهروان میشده و این چشمه ها برای قلعه مزبور بمثابه حقوقی طبیعی بوده است. اطراف قلعه باروئی بسیار محکم که قطر آن از ده متر متجاوز بوده کشیده می شد و این بارو با فاصله به برج هایی منتهی می شده است. از خانه های دیالم که در نزدیک میدان قدیم امروز (میدان کهنه) قرار داشته و (میدان میر) راهی زیر زمینی به قلعه منتهی می شده که امروز هم پس از هزار سال در پاره ای منازل که زمین را به منظور احداث چاه حفر میکند به آن راه برخورد می نمایند.

در عهد سلاجقه نیز قلعه مزبور مورد استفاده واقع میشده و راه دیگری از زیرزمین ساختمان های ملکشاهی را از محل میدان قدیم و اطراف مسجد جمعه امروز بقلعه تبرک اتصال می داده است. در آن روزگار قسمت معروف شهر اصفهان ناحیه شرقی شهر امروزی محسوب میشده و آبادی ها از میدان کهنه تا دهکده شهرستان قرار داشته و محلات احمدآباد و پای قلعه و خواجو و باغ مراد و ترواسکان از دایرترین نقاط شهر بوده است.

ابوسعید بهادرخان ایلخان مسلمان مغول در قرن هشتم شرف الدین شاه محمود اینجو را در سال 736 ه.ق در این قلعه زندانی کرد. سپس خان سلطان دختر امیرکیخسرو و برادرزاده شاه شیخ ابواسحاق اینجو در همین استحکامات در مقابل شاه شجاع و شاه محمود آل مظفر قلعه داری کرد و از فراز برج و بارو های آن شبانه روز دفاع نمود شاه سلطان خواهر زاده امیر مبارزالدین محمد مظفری در سال 757 ه.ق شیخ ابواسحاق اینجو را دستگیر و در قلعه تبرک زندانی کرد و سپس او را به شیراز فرستاد و امیر شیخ ابواسحاق روز جمعه 21 جمادی الاولی سال 758 ه.ق در میدان سعادت شیراز که از بناهای خود او بود به قتل رسید و اصفهان در همین سال به دست آل مظفر افتاد.

شاردن سیاح فرانسوی درخصوص قلعه تبرک چنین می نویسد: «قطر این قلعه هزار پا و از گل ساخته شده ولی نمای بیرونی آن از گچ است. دیوارهای آن بسیار بلند و کنگره دار و بالای آن جاده بناها و به فواصل معین برج هائی دارد. قطر دیوارها دوازده تا چهارده پا که دیواری کوتاه تر و خندقی به عرض سی پا اطراف آن است. این قلعه دیوار دیگری نیز دارد. بطور کلی ساختمان آن بسیار قدیمی است و از نظر معماری با قلاع کشور ما تفاوت دارد و به زندان شبیه تر است.

مدخل قلعه رو به سمت شمال و پانزده پا از سطح زمین بلندتر است که آن را خاک ریخته و شیب داده اند در ورودی آن تنگ و کوتاه و میان دو برج قرار دارد. سر در آن به صورت منطقه البروج که اصفهان به طالع آن بنا گردیده است منقوش می باشد. این قلعه 370 خانه و یک میدان مشق و یک مسجد و یک حمام و یک خانه و زیر دارد و نیز دارای باروئی است که قسمت مهم قلعه را تشکیل می دهد. خانه های فوق مسکن عده ای سربازان ایرانی است که حقوق آن ها از سیصد تا پانصد فرانک می باشد. هزار نفر سرباز موصف در این قلعه هستند که نیمی از آن ها همواره پادگان آن به شمار می آیند. میدان مشق به اندازه کافی بزرگ و متجاوز از چهل توپ که در جنگ های ایرانیان با ترکان و اسپانیولی ها به غنیمت گرفته شده در آنجا است».

شاردن همچنین در کتاب خود از انواع جواهرات و اقسام سلاح های سرد و گرم و انواع ساعت ها و ظروف طلا و مصنوعات مختلف جهان که به پادشاهان صفوی هدیه شده بوده است و نیز از لباس های امیر تیمور لنگ که در این قلعه نگاهداری می شده سخن رانده است. قسمت هایی از برج و باروهای قلعه تبرک و مدخل آن تا حدود سی سال قبل نیز باقی بوده و در داخل آن زراعت می کرده اند ولی تدریجاً که به مالکیت اشخاص در آمده و تجزیه شده صورت اصلی و قدیمی خود را به کلی از دست داده و تبدیل به خیابان و کوچه و منازل متعدد و مسجد و حمام و مدرسه و غیره شده است.

امروز از برج و باروهای قلعه چیزی برجای نمانده ولی چشمه خوراسگان (که ابتدای آن در پشت خاکریزهای قلعه مزبور امروز هم بنام چشم باقرخان معروف است) در محل خود باقی است و تنها نشانه هایی که از دیلم و دیلمیان باقی مانده است نام خیابان و کوچه های این ناحیه است که به اسامی: تبرک و مرداویج و موئدالدوله و رکن الدوله و فخرالدوله و علاء الدوله و مانند این ها نامگذاری شده است.

هنرفر 40 – 37 : 1350

فارس، اصفهان، آثار تاریخی، مسجد جامع جورجیر

مافروخی در کتاب محاسن اصفهان پس از توصیف مسجد جامع عقیق بزرگ یعنی قسمت هایی از مسجد جمعه امروز که تا اواخر قرن پنجم هجری ساخته شده بوده است به وصف مسجد جامع صغیر معروف به “جورجیر” که کوچکتر ولی زیباتر بوده می پردازد.

به گفته مافروخی این مسجد توسط کافی الکفاة صاحب بن عباد ساخته شده است و دارای شبستان ها، خانقاه ها، کتابخانه، مدارسی برای فقها و مجالسی برای ادبا و محل هایی برای شعرا و صوفیان و قاریان قرآن بوده است. مافروخی راجع به مزیت جامع صغیر نسبت به جامع کبیر متذکر می گردد که خاک رُس خاصی که مسجد صغیر از آن ساخته شده محکم تر از آن است که در ساختمان های مسجد جامع کبیر به کار رفته و از حیث بلندی و استحکام ساختمان های مسجد جامع صغیر نسبت به ساختمان های جامع کبیر برتری دارد. مناره این مسجد که از خشت خام ساخته شده بود به ارتفاع صد ذراع می رسیده است. در محل آثار برجای مانده مسجد جورجیر و در مجاورت آن در فاصله سالهای 1067 تا 1073 ه.ق به وسیله حکیم محمد داود طبیب شاه عباس دوم مسجد حکیم بنا شده است که هم اکنون یکی از بناهای نفیس دوره صفویه در اصفهان محسوب میشود.

مسجد حکیم چهار در دارد که دو تای از آنها در جنوب شرقی و جنوب غربی صحن مسجد واقع شده و در دیگر در شمال و شمال غربی است. در شمال غربی هنوز هم در بین اهالی بدر “جوجه” یا “جوجی” معروف است که تعریف شده کلمه “جورجیر” می باشد و از نظر تاریخی ارزش فوق العاده دارد. زیرا تنها اثر موجود و مهم از دوره ایست که اصفهان پایتخت پادشاهان آل بویه بوده است. سر در مزبور از نمونه های بسیار عالی هنر آجر تراشی و گچبری در نیمه دوم قرن چهارم است. از کتیبه سر در دیلمی مسجد جورجیر که به خط کوفی گچبری شده است در طرف راست سر در فقط جمله “بسم الله الرحمن الرحیم” بر جای مانده و بقیه کتیبه از بین رفته است. کتیبه سردر مزبور به شرح زیر بوده است: «بسم الله الرحمن الرحیم شهدالله انه لا اله الاهو و الملائکهٌ و اوالعلم قائما بالقسط لا اله الا هو العزیز الحکیم.» سال تحریر و نصب این کتیبه و سال اتمام ساختمان مسجد جورجیر و سردر آن فعلاً بر ما معلوم نیست ولی قطعی است که در دوره وزارت صاحب اسماعیل بن عباد یعنی در نیمه دوم قرن چهارم هجری به اتمام رسیده است.

در نماهای خارجی طرفین سردر و در داخل طاقنماهای آجری بخط کوفی گچبری شده عبارات زیر موجود است: «لا اله الا الله – محمد رسول الله – القدرهٌ الله – العظمهٌ الله – سبحان الله – الحمد الله» به غیر از خطوط مذکور در فوق بر دیوارهای طرفین سردر مسجد جورجیر نقوش جالبی از آجر تراش جلب توجه میکند که تطیر آنها در سال بناهای تاریخی اصفهان دیده نشده و تا این تاریخ بر نگارنده معلوم نشده است که این نقوش صرفاً جنبه تزئیناتی دارد یا آنکه برای آنها معنی و مفهومی نیز متصور است. مسجد کوچک دیگری نیز در سمت راست سردر مسجد جورجیر وجود دارد که در دوره شاه عباس اول بنا شده و به مناسبت مجاورت با مسجد دیلمی  “جورجیر”  آن نیز در نزد مردم به مسجد  “جوجه”  یا  “جوجی”  معروف شده است.

هنرفر  43- 40 : 1350

به ما در تکمیل اطلاعات این قسمت کمک کنید

ارسال اطلاعات
slot deposit 10 ribu
slot deposit qris
spadegaming
pg soft
habanero
cq9
slot garansi kekalahan