فارس، زرین شهر، آثار تاریخی
فارس، زرین شهر، آثار تاریخی، پل شاه نشین، پل اُشِه گِل او و تالارریز
پل شاه نشین و پل اُشِه گِل او ریز دو عدد از پل های ذکرشده هستند که بر روی یکی از انشعابات نهر ریز در جنوب شرقی شهر و جهت عبور از آن و اتصال دو طرف پل یعنی هسته اولیه روستا (شامل تله کافر، آسیاب تنوره، مسجد صباحی، قلعه ریز، حمام صحرایی و تالار ریز) به قسمت شمالی جوی یعنی احتمالاً راه ارتباطی روستا با بیرون منطقه و در مراحل بعدی هسته ثانویه روستا (مسجد رحیم خان) محله ی اُشِه گِل اُو به کار می رفته است.
علت نام گذاری آن ها به شاه نشین و اُشِه گِل اُو به دلیل اتصال تالار ریز که در منطقه ای شاه نشین و هخامنشین در کنار انشعاب مادی ریزجایی که امروزه لِوَرک خوانده می شود به ساحل شمالی جوی بوده که این تالار نیز مورد جلوس حاکمان و خوانین منطقه جهت رسیدگی به امور منطقه به کار می رفته و پل دوم نیز احتمالاً به دلیل اتصال محل اُشِه گِل اُو به محوطه حمام صحرایی، مسجد صباحی و قلعه کهن ریز بوده است.
بنابر شواهد موجود این پل ها با مصالح سنگ و به صورت قوسی شکل – با طولی حدود 5 متر و دارای ستون های سنگی منقوش تراشیده شده و در دو طرف پل و سردرِ دروازه مانند سنگی – ساخته شده است. چهار طرف این ستون ها و سردر، با کنده کاری هایی از نقوش گل و بوته و نقوش اسلیمی آراسته بوده که در یک مورد می توان دعای نادعلی کبیر که در حین ورود به محضر بزرگان زمزمه می شود و همچنین در مورد پل اُشِه گِل او به نقش کنده کاری شده و طاووس در اطراف یک کره مانند اشاره کرد.
این پل و تالارشاه نشین آن نیز با توجه به ایجاد دسترسی به حمام صحرایی و مسجد صباحی و تله کافر احتمالاً حداقل از سده پنجم یعنی حضور اسماعیلیان به این سو در این مکان پی ریزی شده و در ادوار بعدی (صفویه) الحاقاتی به آن اضافه شد. و به مرور به شکل کنونی خود – در دهه اخیر – درآمده است. این پل نیز سرنوشت حمام صحرایی را پیدا کرد و به جز کتیبه های دروازه آن چیز دیگری از آن باقی نمانده است.
پارسا، 48 – 47 : 1388
فارس، زرین شهر، آثار تاریخی، تُله کافر
در موقعیت جنوبی غربی زرین شهر در گوشه ای از صحرایی به نام تورانی (توردانی) مکانی وجود دارد که به آن تله کافر گفته می شود. تله به ضمه اول در لفظ محلی همان تلی از خاک با ابعاد خاص و کوچکتر از تپه می باشد که تصنعی و ساخته دست انسان است.
بنابر شواهد این مکان به صورت تلی از خاک بوده که به وسیله زمین های کشاورزی محصور بوده و در دهه 30 تا 40 در بحبوحه اجرای لایحه اصلاحات ارضی که زمین های خان ریز (سردار قهرمان) تقسیم می شود و به وسیله ی کشاورزان محلی علی رغم ممانعت کدخدا و خان ریز مبنی بر حفظ این اثر باستانی، این مکان تسطیح و به زمین کشاورزی تبدیل می شود.
در سال های بعدی در حین زیرورو کردن خاک آن جهت کشت آثار و اشیایی از زیر خاک نمایان می شده که به علت عدم آگاهی افراد ذی ربط کوششی در حفظ و نگهداری از آن ها نشده است. این مکان از دو جنبه نام آن و همچنین حضور ادیان دیگر از جمله گبرها و یهودیان در منطقه قابل بررسی می باشد.
از آن جایی که این مکان به صورت تلی از خاک غیرکشت با حفره هایی درون آن در بین صحرایی که تمام خاک آن خاک کشاورزی است بوده، نشان از ساختمان های مسکونی فرو ریخته می دهد که وجود خشت ها و مصالح خاص نیز این موضوع را تأیید می کند اما این که مربوط به چه زمان و چه کسانی می باشد مسئله دوم است.
اسم آن یعنی کافر نشان از مالکیت افراد غیرمسلمان بر آن دارد که حافظه تاریخی معمرین و آگاهان یا انتساب آن به گبرها می تواند تطبیقی بر قسمت دوم وجه تسمیه این مکان باشد. از جهت بررسی تاریخ منطقه نیز با وجود مراکز ادیان دیگر و فعالیت آن ها در لنجان در گزارش مورخین مانند جهودستان، پیربکران و . . . می توان اذعان کرد که با توجه به موقعیت ممتاز منطقه احتمال سکونت افرادی از غیرمسلمانان در قبل از اسلام در این مکان می رود که با ورود اسلام، اصفهان و به تبع آن لنجان و این منطقه، یا مهاجرت کرده یا به اسلام گرویده و همراه با ساکنین دیگر منطقه هسته بعدی ریز را که در کنار همین مکان می باشد تشکیل داده اند.
پارسا، 40 – 39 : 1388
فارس، زرین شهر، آثار تاریخی، حمام صحرایی
از این نوع حمام ها تا این اواخر در زرین شهر چهار عدد وجود داشته که حمام صحرایی، حمام حاج رحیم خان (حاج کاظم)، حمام شوری ها و حمام حاج رضا قلی نام داشته اند. حمام صحرایی به دلیل این که در داخل اولین هسته سکونتی ریز یعنی قلعه عظیم ریز قرار داشته و در ادوار بعدی به دلیل انتقال روستا به هسته ثانویه آن و مسجد رحیم خان) در میان زمین های کشاورزی و در بین صحرا قرار گرفته به این نام شهرت یافته است.
آن چه از شواهد برمی آید این بنا دارای ستون های سنگی تراشیده شده و سقف های گنبدی شکل بوده که دیوارهای آن با پوششی از کاشی های لعاب دار و منقوش پوشیده بوده است. این بنا به دلیل همجواری با قلعه ریز (اولین هسته سکونتی روستا) و مسجد صباحی بی تردید اولین مکان ایجاد شده جهت انجام امورات نظافت و استحمام در منطقه بوده و روایات ریش سفیدان و معمرین منطقه به همراه مستندات موجود قدمت و سنگ بنای آن را به حدود 800 سال پیش و اواخر حکومت خوارزمشاهیان نسبت می دهد.
پارسا، 46 : 1388
فارس، زرین شهر، آثار تاریخی، قبرستان کهنه ها
به باور معمرین اولین و قدیمی ترین گورستان منطقه بوده است این گورستان در کنار آسیاب تنوره در منطقه دره بید و مجاور تله کافر قرار داشته است که قبرهای پراکنده آن دارای جهت خاص بنابر آنچه در قبرستان های مسلمین معمول می باشد نبوده است.
دومین محدوده معروف به قبرستان کهنه بوده که در کنار مادی ریز بعد از پل شاه نشین قرار داشته که تنها سنگ قبر بازمانده از آن دارای کتیبه بالاسری به تاریخ ربیع الثانی 994 هـ .ق می باشد.
سومین محوطه میدان جلوی مسجد رحیم خان و دادگستری قدیم می باشد که ضمن خاک برداری های گذشته از این مکان حفره هایی به همراه سفال و زیورآلات از این مکان یافته شده است.
پارسا، 57 : 1388
فارس، زرین شهر، آثار تاریخی، محوطه باغ درازا و تُله های باغ محمود
در ضلع جنوبی زرین شهر و در امتداد مادی ریز اراضی وسیعی وجود دارد که از سمت غرب با نام باغ درازا شروع و با نام های باغ سُبردی، باغ گودال، باغ محمود، باغ کهنه ها، باغچه حاج نجف، باغچه یارمان، باغ گالوارک، باغچه حاج رضا، باغ گلاب و باغ الهی تا شرق تداوم می یابد.
ضلع شمالی مادی ریز به سبب ارتفاع آن نسبت به رودخانه و مادی در اوائل آبگیر نبوده و به صورت باغ های پراکنده درآمده بود که به مرور زمان با خاک برداری و آب گیری از مادی ریز به اراضی قابل کشت و آب گیر تبدیل گردید و در این اواخر نیز با گسترش شهر به سمت غرب و جنوب به ساخت و ساز تبدیل شده است.
در ادوار گذشته در بین باغ های پراکنده موجود در این اراضی تپه های خاکی ای موجود بود که در لفظ محلی به تُله معروف بود و به مرور زمان به علت خاک برداری محوطه و تبدیل آن به اراضی آب گیر کشاورزی آثار و شواهد گوناگونی از قبیل پیکان های نیزه ای شکل مفرغی و ظروف سنگی و کوزه های سفالی منقوش و متنوعی پدیدار می شد که نشان گر قدمت زیستی منطقه نامبرده از دید تاریخی بود که در اثر عدم آگاهی و بی توجهی یابندگان آن به جز معدودی از آن ها بقیه در دسترس نمی باشد.
به عقیده ی صاحب نظران و متخصصان رشه باستان شناسی در هزاره دوم و اوایل هزاره اول قبل از میلاد، ساخت نوعی آبریز سفالی یا آبخوری لوله دار در بخش های زیادی از ایران خصوصاً فلات مرکزی رواج داشته که بهترین نمونه های آن ها، به صورت قوری یا آبخوری لوله دار با لوله آبریز
کوتاه و بلند بوده که در مراکز مهمی چون سیلک و خوروین به دست آمده است.
طی بررسی های مقدماتی انجام شده بر روی آثار به دست آمده از مناطق حاشیه زاینده رود در جنوب شهر زرین شهر نیز نمونه هائی از این آبخوری های لوله دار یافت شده که از نظر سنت سفالگری، شباهت زیادی با آبخوری های لوله دار مورد استفاده در دوره زمانی هزاره دوم تا اوایل هزاره اول قبل از میلاد (یعنی 2000 تا 800 سال قبل از میلاد) دارد. نقوش طراحی شده روی این ظروف نیز آشکارا با نقوش آبخوری های لوله دار سیلک در کاشان (متعلق به 1000 تا 800 قبل از میلاد) در ارتباط است. با توجه به فرم و شکل ظروف و لوله آن ها و نقوششان، و نیز وجود شواهدی از سر نیزه و پیکان های مفرغی در لایه های مرتبط با این سفالینه ها، در محوطه باغ درازای این شهر می توان قرقی در حدود اواسط هزاره دوم قبل از میلاد تا حدود سال 800 قبل از میلاد را برای آن ها درنظر گرفت.
با این وجود، به دلیل عدم انجام بررسی های فراگیر سیستماتیک و گمانه زنی و حفریات باستان شناسی، اطلاع چندانی از سایر آثار و مواد فرهنگی موجود در لایه های مختلف محوطه های پیش از تاریخی این شهر وجود ندارد. براین اساس، اظهارنظر دقیق درباره قدمت این ظروف و بافت، ساختار و توالی فرهنگی محوطه های مذکور منوط به انجام بررسی های فراگیر و کاوش های باستان شناسی و نیز سالیابی سفالینه ها به روش کربن 14 است.
پارسا، 41- 40 : 1388
فارس، زرین شهر، آثار تاریخی، مسجد رحیم خان (جامع)
این مسجد در جنوب شرقی شهر فعلی و در مرکز هسته ی ثانویه ی روستا در کنار بازارچه ی معروف ریز و حمام حاج آقا در ضلع غربی جایی که امروز میدان خوانده می شود و مرکز عمده ی فعالیت های اجتماعی منطقه در ادوار گذشته بوده قرار دارد.
این مسجد به همراه مجموعه ی ذکر شده بنابر شواهد پس از مجموعه ی مسجد صباحی به قلعه ریز و حمام صحرایی به عنوان هسته ی متمرکز جمعیتی و اجتماعی ریز در مراحل ثانویه قرار دارد. مسجد در اوایل دوره ی قاجار یعنی دهه ی چهل سال 1200 هـ .ق به دست حاج رحیم خان ریزی که سمت بیگلر بیگی و نمایندگی دولت در منطقه لنجان را به عهده داشته، بنا به روایتی بر روی بقایای مسجدی دیگر پایه گذاری می شود.
نقل است که این شخصیت اقدام به ساخت مساجد و حمام های دیگری در سمنان، ملایر و قم نموده است که به نام خودش معروف می باشد. در مراحل بعدی الحاقات و تعمیراتی بر روی مسجد انجام پذیرفته که بنابر تاریخ کاشیکاری سردر مسجد تاریخ اتمام کاشیکاری و مقرنس کاری سردر آن که اتمام آخرین مراحل کارهای آن بوده سال 1277 هـ . ق می باشد.
پارسا، 64 : 1388
فارس، زرین شهر، آثار تاریخی، مسجد صباحی
این مکان، سازه ای بود در کنار خاستگاه اولیه روستا و قلعه ریز و با فاصله چند صدمتری از تله کافر که در این اواخر از آن به عنوان مسجد استفاده می شده است. ساختمان این سازه هیچ شباهتی با سازه های اسلامی نداشته و مصالح مورد استفاده در آن شامل خشت با ابعاد خاص و گل و ساروج (خطوط خاکستر و آهک) بوده است و دارای یک بنای چند ضلعی با پس و جرزهایی حدود دو متر با راهروهایی در شمال و جنوب و گنبدی با ارتفاع متوسط در وسط بنا بوده است.
از کنار این مکان نیز شعبه ای از مادی ریز به نام هزار کار رد می شده و حد فاصل جوی با این بنا چناری عظیم الجثه که افراد محلی به آن پیر چنار می گفتند قرار داشته که در این اواخر با سوزاندن چوب وسط آن به دو عدد چنار با فاصله حدود 5/3 متر تبدیل شده بود.
در کنار این بنا آثار دیگری همچون قلعه قدیمی و بسیار عظیم ریز و حمام صحرایی با قرقی حدود 800 سال قرار داشته است. از این بنا سنگ نوشته و کتیبه مستندی که بیانگر تاریخ ساخت آن باشد در دسترس نمی باشد و تنها کتیبه پادری آن که بنا به اظهار نظر افراد محلی بصورت معکوس در پادری شمالی آن تعبیه شده بوده در دهه 40 بنابر اظهارات گوناگون ناپدید شده است.
ابعاد وجودی و تاریخچه احتمالی آن از جهات مختلف قابل بررسی و موشکافی می باشد. در متون تاریخی می خوانیم که در زمان هخامنشیان آتش مقدس زرتشتیان در فضای آزاد و بر روی سکوهای بلند افروخته می شده، اما در زمان ساسانیان و در قرن چهارم میلادی که تابش آفتاب را بر آتش مقدس مجاز نمی دانستند، این آتش را در زیر سایبانی که عمدتاً چندضلعی با درهایی در اطراف که آتش آن قابل رویت و طواف باشد قرار می دادند و در مراحل بعدی دالان طوافی در اطراف آن می ساختند.
با این مقدمه و مقایسه معماری بکار رفته در ساختمان بنا می توان به تطابق بنای اولیه آن با بناهای دوره ساسانی و مورد استفاده قرارگرفتن جهت نگهداری آتش مقدس و عبادت پی برد که باور عمومی مردم نیز می تواند مصداقی بر این موضوع باشد.
با درنظرگرفتن حضور اسماعیلیان در منطقه و حکمرانی هفت ساله آنان می توان گفت این بنا در قرن پنجم هجری همزمان با حضور پیروان حسن صباح با توجه به موقعیت ممتاز آن به عنوان مرکز تبلیغی یا بنایی مرتبط با فعالیت های پیروان حسن صباح تغییر کاربری داده و از این زمان نام صباحی گرفته است. با توجه به قداست آن در ادوار بعدی هم به عنوان عبادتگاه و هم به عنوان محلی جهت ادای نذر مورد استفاده قرار می گرفته است.
پارسا، 46 – 41 : 1388