فارس، گناباد، بازی ها

فارس، گناباد، بازی ها، اتالو متالو         

تعداد: 14 نفر

جنس: هر دو

گروه سنی: کودکان

محل اجرا: فضای باز

نحوه بازی: ابتدا دو نفر به عنوان استاد انتخاب می شوند و استادها یارگیری می کنند. سپس برای تعیین گروهی که بازی را شروع کند، استادها با فاصله از هم قرار می گیرند و هر باز یکی از آنها یک قدم به طرف دیگری بر میدارد. تا نفر آخر پایش را روی پای حریف بگذارد. در این لحظه استاد فرمان حمله صادر می کند و افرادش بر پشت افراد گروه دیگر می پرند، آنگاه استادی که سوار است چشم استاد گروه دیگر را می بندد و انگشتانش را باز می کند و شمارۀ تعداد انگشتان بازش را از حریف می پرسد. سوال و جواب ها با شعر صورت می گیرد. اگر حریف درست حدس زد، جای بازیکن ها عوض می شود در غیر اینصورت تا هر وقت که بخواهند بازی ادامه پیدا می کند.

قزل ایاغ، 244: 1379

فارس، گناباد، بازی ها، ارنگ رانگ                

تعداد: یک گروه

جنس: هردو

اشیاء: دُرنه (تازیانه تابیده شده از شال کمر)

محل اجرا: فضای باز

نحوه بازی: ابتدا بازیکنان از میان خود یک نفر را به سمت استاد و دیگری را به عنوان نایب استاد انتخاب می کنند. آن دو با هم رنگ گل یا اسبی را در نظر می گیرند. بعد یکی از بازیکنان جلو می آید و دُرنه را از استاد می گیرد و با صدای بلند می خواند ارنگ ارنگ (هرنگ هرنگ). استاد می پرسد گل یا اسب چه رنگ؟ بازیکن باید هر رنگی را که استاد و نایب او قرار گذاشته اند حدس بزند، اگر نتواند، دُرنه را به نفر بعدی می دهد و همین سوال و جواب تکرار می شود. کسی که درست حدس بزند با دُرنه سایر بازیکنان را دنبال می کند تا استاد دستور توقف و بازگشت بدهد، آن گاه همه دوباره به دور استاد جمع می شوند و بازی از نو آغاز می شود.

قزل ایاغ، 245: 1379

فارس، گناباد، بازی ها، اشرت اپرت (عِشَرت عِپرَت)    

تعداد: یک گروه

جنس: هردو

اشیاء: یک عدد کلاه

گروه سنی: کودکان

محل اجرا: فضای باز

نحوه بازی: بازیکنان همگی دایره وار می نشینند. یکی از آنها دور دایره می چرخد و این جملات را می خواند: «کلاه پس سرک پی نداره، به هر جا می ذارم خبر نداره» و کلاهی را که در دست دارد، پشت سر یکی از بازیکنان می گذارد. او باید بلافاصله کلاه را بر دارد و نفر اول (گذارندۀ کلاه) را دنبال کند و ضمن دنبال کردن یکدیگر در دور دایره، یکی از آن دو نفر گاهی دست روی سر یکی از بازیکنان نشسته می گذارد و می گوید: «این یکی را دارم» و دیگری پاسخ می دهد: «آن یکی را دارم» و دومی همچنان با سرعت نفر اول را تعقیب می کند. هنگامی که نفر اول خسته می شود و در می یابد که گرفتار می شود، باید دست بر سر یکی از بازیکنان نشسته بگذارد و بگوید: اشرت. کسی که اشرت می شود (سومی) بلافاصله باید بلند شود و دومی را بگیرد. اگر دومی خسته نباشد و بخواهد بازی را ادامه دهد به سرعت از سومی می گریزد و همچنان دو دایره می رود و همان عبارات «این یکی را دارم» و «آن یکی را دارم» تکرار می شود. اگر این بازیکن هم خسته شود، بلافاصله اپرت می کند یعنی دست روی سر چهارم می زند و می گوید: اپرت و باز چهارمی که اپرت شده باید سریع بلند شود و سومی را دنبال کند. اگر دنبال کننده بتواند دیگری را بگیرد، برنده است و بازنده را بنا به قراردادی که قبلاً گذاشته اند، جریمه می کند، مثلاً یک و دو یا بیشتر پیرامون دایره از او کولی می گیرد و پس از پایان سواری بازوهای او را می گیرد و از پشت سر او را تیله می دهد (هول میدهد) و به او بگوید: «برو که میرت بریت اشکنه درست کرده … » و یا حرف های خنده آور دیگری به او می گوید.

قزل ایاغ، 247: 1379

فارس، گناباد، بازی ها، اِشرَت کجاست ؟         

تعداد: دو گروه

جنس: هردو

گروه سنی: کودکان

محل اجرا: فضای باز

نحوه بازی: بازیکنان دو نفر سردسته انتخاب می کنند و سردسته ها یارگیری می کنند. برای آنکه مشخص شود کدام گروه باید بازی را آغاز کند، طاق یا جفت می اندازند. گروه برنده در جایی پنهان می شود. البته گروه بازنده در هنگام مخفی شدن گروه برنده نباید شاهد باشد. سردستۀ گروه برنده وقتی از مخفی شدن گروه خود مطمئن شد به گروه رقیب اجازه می دهد جست و جو را آغاز کند. آن ها به جست و جو می پردازند و سر دستۀ گروه پنهان شده هم با آن ها همراه می شود. استاد می پرسد: اشرت کجاست؟ و بازیکنان جست وجو کننده می گویند: «پیشترک» و همینطور جلو می روند تا اینکه سردستۀ گروه پنهان شده احساس می کند دارند به مخفیگاه دوستانش نزدیک می شوند در این هنگام با صدای بلند فریاد می زند: اِپرَت و افراد گروهش از مخفیگاه بیرون می آیند و بر همتای خود سوار می شوند و به در یکایک خانه های آبادی می روند و می پرسند: «سوار سوار یا پیاده سوار؟» اگر صاحبخانه بگوید: «سوار سوار» به سواری خود ادامه می دهند و اگر بگوید «پیاده سوار» جای پیاده و سواره با هم عوض می شود. هر گاه صاحبخانه بگوید «نه سوار سوار، نه پیاده سوار» ختم بازی اعلام می شود.

قزل ایاغ، 247: 1379

فارس، گناباد، بازی ها، اوستای زنجیرباف (استای زنجیر باف)  

تعداد: گروهی 20 – 30 نفر

جنس: هردو

گروه سنی: کودکان

محل اجرا: فضای باز

زمان اجرا: ایام نوروز

نحوه بازی: بچه ها صف می بندند و دو نفر استاد هر کدام در یک سر صف می ایستند. یکی می پرسد: تون ما را بافتی؟ (تون دستگاه کرباس بافی است) دومی می گوید: بل بلی. اولی می پرسد: در پی کوه قاف انداختی؟ دومی: بل بلی. اولی: کوتاه یا بلند؟ دومی: بکش تا بلند بشه.

هر دو استاد دست بچه ها را گرفته، می کشند تا دست بچه ها در جایی از هم جدا شود. در این حالت دو نفری که دستشان از هم باز شده باخته اند و از دور بازی خارج می شوند. در آخر برنده ها در یک صف می ایستند و پاهای خود را باز می کنند. بازنده ها باید از میان پاهای آنها عبور کنند و در حین عبور برنده ها به پشت آنها می زنند.

قزل ایاغ، 249: 1379

فارس، گناباد، بازی ها، بلو بلو (خانه، منزل)      

تعداد: دو گروه

جنس: هردو

گروه سنی: کودکان

محل اجرا: فضای باز

نحوه بازی: بازیکنان به دو گروه تقسیم می شوند و هر کدام برای خود سردسته ای انتخاب می کنند و برای آنکه مشخص شود کدام یک اول باید بازی را آغاز کند، بین خود پشک می اندازند. ابتدا سردسته ها بین خود یک خانواده از میان اهالی انتخاب می کنند، سپس سردسته ای که باید بازی را آغاز کند رو به دستۀ خود می کند و می گوید: «بلون بلون مایه، کیسه قلیون مایه» خانه ای است مثلاً با یک مرد و یک زن و چهار بچه. بعد افراد دستۀ او باید حدس بزنند که سردسته، کدام خانه را نشان کرده است. اگر جواب درست باشد دستۀ برنده بر دوش دستۀ دیگر سوار شده و از آنها سواری می گیرند. اما اگر نتوانند درست حدس بزنند سر دستۀ دیگر همین سوال را از افراد گروه خود می پرسد.

قزل ایاغ، 250: 1379

فارس، گناباد، بازی ها، پادشاه وزیلک             

تعداد: گروهی

نام دیگر بازی: پاچاه وزیری

جنس: هردو

محل اجرا: فضای بسته

اشیاء: مکعب (از کعب گوسفند هم استفاده می کنند)

نقش ها: شاه، وزیر، دزد، عاشق

نحوه بازی: مکعبی از چوب می سازند و در چهار طرف آن نام شاه، وزیر، عاشق و دزد را می نویسند. سپس بازیکنان دور هم می نشینند. یکی از بازیکنان مکعب را می اندازد و اگر شاه بیاید او شاه می شود. بعد نفر بعدی مکعب را می اندازد، اگر عاشق یا دزد بیاید شاه نمی تواند فرمان صادر کند، چون پس از شاه باید حتماً وزیر بیاید. بعد هنگامی که دزد و عاشق انتخاب شد، وزیر از شاه تقاضا می کند تا فرمانی برای مجازات دزد صادر کند و وزیر باید آن مجازات را اجرا کند. بازی دوباره به چرخش می افتد. اگر کسی که مکعب را می اندازد شاه بیاورد شاه قبلی فوراً باید مکعب را بردارد و به هوا بیندازد و بگوید «حاجی دل سوخته دارم»، اگر شاه یا وزیر بیاورد وضعش خوب است و گرنه دزد و عاشق می شود که خود باید توسط شاه جدید مجازات شود.

قزل ایاغ، 251: 1379

فارس، گناباد، بازی ها، جنگ جنگ پشه عبدالله سیه دندو (سیاه دندون)    

تعداد: دو گروه

جنس: هردو

گروه سنی: کودکان

محل اجرا: فضای باز

نحوه بازی: ابتدا بازیکنان دو نفر را به عنوان استاد انتخاب می کنند. استادها یارگیری می کنند و هر کدام گروه خود را به گوشه ای می برند و روی افراد آن اسم هایی مضحک می گذارند (مثلاً موش کور ، خرچنگ و …). برای آنکه مشخص شود کدام دسته اول باید بازی را شروع کند، طاق یا جفت می کنند. استاد دستۀ برنده چشم استاد دسته مقابل را می بندد و یکی از بازیکنان خود را با نام، صدا می کند او باید آهسته به میدان بیاید و دو سنگی را که در وسط میدان گذاشته شده به هم بکوبد و سرجای خود برگردد. این کار باید طوری صورت بگیرد که استاد چشم بسته او را نشناسد و وقتی هم چشمهایش را باز می کند، نتواند از حالت او تشخیص دهد که او بوده است. وقتی بازیکن به جای خود بر می گردد استاد او را هدایت می کند و می گوید: «یا باش برو، یاباش برو که گربه شاخت نزنه. انگشت بلور به چشم زاغت نزنه». در این موقع افراد دو دسته تل خاکی را که قبلاً فراهم آورده اند به هوا می پاشند و چشم استاد را باز می کنند و می خوانند: «جنگ جنگ پشه عبدالله سیه دندو». استاد باید بازیکنی را که به وسط آمده بود شناسایی کند. اگر تشخیص او درست بود. این بار چشم استاد طرف مقابل بسته می شود اما اگر حدس او درست نبود بازی به همین روال ادامه پیدا می کند.

قزل ایاغ، 255: 1379

فارس، گناباد، بازی ها، خانه نشان         

تعداد: دو گروه

جنس: هر دو

گروه سنی: کودکان

محل اجرا: فضای باز

نحوه بازی: بازیکنان به دو دسته تقسیم می شوند و برای خود سردسته ای انتخاب می کنند. سردسته ها توافق می کنند که در هر خانه چند نفر زن، مرد و کودک زندگی می کنند. آن  وقت سردسته ها از هر یک از اعضای دستۀ خود سوال می کنند. هر کدام رقم واقعی افراد را درست گفت بر دوش همتای خود که درست نگفته است سوار می شود و تا در خانه هایی که تعداد آنها به درستی حدس زده نشده بود می روند و از اهل خانه می پرسند: «سوار یا پیاده سوار». اگر ساکنان بگویند «سوار سوار» وضع به همان صورت می ماند و اگر بگویند پیاده سوار جاهایشان را با هم عوض می کنند به این ترتیب تمامی خانه های ده را جست و جو می کنند.

قزل ایاغ، 256: 1379

فارس، گناباد، بازی ها، قایم موشک               

نام دیگر بازی: غایم بازی، غایم موشک، سرما شورک، سرما شوره، سرَدَخَرک، سرگرفتنک

تعداد: یک گروه و یک نفر

جنس: هردو

گروه سنی: کودکان و نوجوانان

محل اجرا: فضای باز

نحوه بازی: یک نفر استاد می شود پشک می اندازند و بازیکنی را انتخاب می کنند. استاد چشم های او را می گیرد تا باقی بازیکنان بروند و خود را پنهان کنند. سپس شخصی که چشم گذاشته به دنبال آنها می گردد و هر کس را که پیدا می کند دستی روی سر او می گذارد و او را نزد استاد می آورد و آن بازیکن باید چشم بگذارد. اگر بتواند کسی را پیدا کند، خود مجدداً باید چشم بگذارد. در این بازی ترانه های هم خوانده می شود، مثلاً وقتی یکی از بازیکنان پیدا می شود، پیدا کننده دست روی سر او می گذارد و می گوید: «سرم شسته خیالی، مثال مرغ و ماهی» یا وقتی به استاد می رسند چند بار می گویند: اوستا سلام حیدری.

قزل ایاغ، 264: 1379

فارس، گناباد، بازی ها، گیوگوزل پندیل           

نام های دیگر: سیک سیک پی دیوالی (سوت زدن و پشت دیواری)، گوگوزل پندیل

تعداد: یک گروه

جنس: هردو

اشیاء: گیو (سنگ ریزه)، گوزل (سیخ)، پندیل (نخ)

محل اجرا: فضای باز

نحوه بازی: یک نفر استاد می شود و از میان سه شئی قراردادی یکی را بر می دارد و از یک یک بازیکنان می پرسد: گیو، گوزل یا پندیل. هر کس درست گفت، برنده است، هر کس غلط جواب داد، بازنده است. سپس استاد چشم بازنده ها را می بندد و به برنده ها اجازه می دهد در جایی پنهان شوند که صدای سیک سیک (سوت) آن ها به استاد و سایر بازیکنان برسد. وقتی آنها پنهان شدند، چشم بازنده ها را باز می کند و از برنده ها میخواهد سوت بزنند و از بازنده ها می خواهد که حدس بزنند صدا از کجاست. هر کس درست بگوید برنده است. کسانی که هیچ حدس درستی نزده باشند بازنده هستند و باید به برنده ها سواری بدهند. آنها که سوار هستند چشم های سواری دهنده را می گیرند و می گویند: «چیل لیلی، چیل لیلی». استاد یکی از اعضای بدن خود را نشان می دهد و افراد که چشمشان بسته است باید حدس بزنند. اگر درست حدس بزنند از قید سواری دادن خلاص می شوند. اگر درست حدس بزنند بازی ادامه پیدا می کند. پس از آنکه برنده ها سواری گرفتند، بازی دوباره شروع می شود.

قزل ایاغ، 271: 1379

فارس، گناباد، بازی ها، گُنه دار             

تعداد: بیش از 6 نفر (دو گروه)

جنس: هردو

اشیاء: کلاه به تعداد بازیکنان یک گروه

محل اجرا: فضای باز

نحوه بازی: ابتدا بازیکنان دو نفر را به عنوان استاد از میان خود انتخاب می کنند، دو استاد به شیوۀ در آمدن یارگیری می کنند. سپس پشک می اندازند تا شروع کنندۀ بازی مشخص شود. استاد گروهی که برنده است یاران خود را دور از چشم گروه مخالف در دو نقطه پنهان می کند. استاد گروه مخالف یاران خود را در مکانی میان آن دو نقطه مستقر می کند. وقتی استاد گروه برنده اعلام آمادگی کرد، استاد گروه بازنده یارانش را برای جست و جو می فرستد. استاد گروه برنده مواظف است تا ببیند گروه مخالف در چه وضعیتی نسبت به یاران مخفی شده او قرار دارد. هرگاه تشخیص داد که یکی از یارانش می تواند بی آنکه مورد تهاجم قرار بگیرد از مخفیگاه بیرون بیاید و یکی از یاران گروه مخالف را بزند او را خبر می کند. آن فرد از مخفیگاه بیرون می آید و یا گروه مخالف را می زند. فردی که مورد حمله قرار گرفته استاد خود را صدا می زند و از او کمک می خواهد تا استاد به کمکش بیاید. یار برنده او را همچنان می زند. در این بازی گروه برنده کلاه به سر دارند و اگر استاد گروه بازنده بتواند یک کلاه از بازیکنان گروه برنده به دست آورد و فرار کند، برنده محسوب شده و جای دو دسته عوض می شود.

قزل ایاغ، 268: 1379

فارس، گناباد، بازی ها، یار هیولبیک       

تعداد: 12 نفر

جنس: هردو

گروه سنی: کودکان

محل اجرا: فضای باز

نحوه بازی: بازیکنان دو نفر را از میان خود به عنوان استاد انتخاب می کنند. استادها به شیوۀ در آمدن یارگیری می کنند (افراد دو به دو یارهم می شوند و هر کدام در یک گروه جای می گیرند) وقتی افراد هر گروه کامل شد استادها هر کدام افراد گروه خود را به جایی می برند که یکدیگر را نبینند. ولی صدای یکدیگر را بشنوند. یکی از سردسته ها به نفر اول صف دیگر می گوید «یارهیو» نفر اول سر دستۀ دیگر میگوید «لبیک» بعد سردسته گروه اول می گوید: «بُلت» یعنی سر ردیف. گروه مخالف باید یار خود را که در ابتدا با هم جفت شده بودند، معرفی کند. اگر همتای او هم در سر صف دستۀ دیگر باشد این دسته برنده است و باید خود را به افراد آن دسته برساند و بر آنها سوار شود و سواره به محل خود برگردد. اگر همتای او در جایی غیر از سرصف باشد، همتای او هم از سر صف به مکانی مشابه مکان همتایش منتقل می شود. اگر همتای او در آخر صف باشد می گویند (چلیم) و او هم به آخر صف منتقل می شود.

قزل ایاغ، 274: 1379

به ما در تکمیل اطلاعات این قسمت کمک کنید

ارسال اطلاعات
slot deposit 10 ribu
slot deposit qris
spadegaming
pg soft
habanero
cq9
slot garansi kekalahan