آذری، اردبیل، پوشاک
آذری، اردبیل، پوشاک
در نزدیکی شهر اردبیل، راهنمای کاروان یک نفر سیّد بود، چکمه به پا داشت، لباده پوشیده بود، کمربند سبزی بسته بود و عمامۀ سیاه بر سر گذاشته بود. وی تفنگی روی دوش خود انداخته بود و شمشیری بر کمر داشت. ترکیب این لباس ها و سلاح ها به نوبه خود جالب توجه است. او شهر نشین بود و مسئولیت دامدارنِ بادیه نشین شاهسون را که به زیارت می رفتند، برعهده داشت. روستاییان شهر اردبیل که به زیارت می رفتند و مقامات مذهبی مستقر در اماکن زیارتی سر خود را می تراشیدند و عمامۀ سیاه بر سر می گذاشتند.
شهشهانی، 195: 1396