خوزی، دزفول، آثار باستانی
خوزی، دزفول، آثار باستانی، اسیوآی رعنا
اسیوآی رعنا در شمال غربی شهر دزفول در کنار رودخانه دز قرار دارد. این آثار به بند رودبند نیز معروف اند. تعدادی آسیاب آبی نیز در کنار رودخانه وجود دارد.
افشار 338: 1373
خوزی، دزفول، آثار باستانی، اسیوآی گله گله بالایی و پایینی
بند بالارود، و به لهجه دزفولی اسیوآی گله گله بالایی، در شمال غربی شهر دزفول بر روی رودخانه دزفول (قسمتی از رود دز) واقع است. در حال حاضر آثار سه دیوار در جبهه جنوبی و دو غرفه بر روی دیوار بدنه اصلی و دو دهنه اصلی و یک طاق فروریخته باقی اند.
به فاصله حدود 300 متر از بند بالارود، اسیوگله گله پایینی قرار دارد. این آثار متعلق به دوره ساسانی هستند.
افشار 338: 1373
خوزی، دزفول، آثار باستانی، ایوان کرخه
ایوان کرخه در 18 کیلومتری جنوب غربی شهر دزفول واقع است. در طرف راست رود کرخه، آثار خرابه کاخی آجری از دوره ساسانی وجود دارد که مردم محل آن را کوت کرخه می نامند. نام درست آن ایوان کرخه است که تحت همین نام در فهرست آثار ملی ایران به شماره 47 به ثبت رسیده است. دور ایوان کرخه بارویی باقی مانده است. در این کاخ آثار تالار بزرگ باشکوهی برجای مانده که مخصوص اجرای مراسم درباری شاهان ساسانی بوده است.
افشار 383: 1373
خوزی، دزفول، آثار باستانی، بندهای قدیم
این بندها در غرب و شمال غرب دزفول واقع شده اند و قسمت های عمدۀ آن ها ویران شده است. تنها بخش هایی از کناره های آن ها در کنارۀ رودخانۀ دز باقی مانده است. این آثار احتمالاً مشتمل بر سد، پل، دریچه های کنترل و هدایت آب، تأسیسات آبگیری و انتقال آب و آسیاب های آبی بوده اند. تاریخ ساخت آن ها نیز احتمالاً دوره ساسانی و اوایل اسلام بوده است.
ملّازاده، محمّدی، 116: 1379
خوزی، دزفول، آثار باستانی، پل بند پای پل
این پل ظاهراً از بناهای اوایل دورۀ ساسانی است و در دوره های بعد نیز مورد استفاده بوده است. از بنای پل امروزه فقط بقایای یک دهانه قابل مشاهده است و به نظر می رسد در ساخت آن از قلوه سنگ، سنگهای تراشیده منظم و ملات ساروج استفاده شده است. این پل به نام های دیگری از جمله «پل قدیم کرخه»، «پل نادری»، «پی پل» نیز مشهور بوده است.
ملّازاده، 110: 1379
خوزی، دزفول، آثار باستانی، پل جندی شاپور
تاریخ دقیق ساخت این پل ها که در کنار ویرانه های شهر تاریخی جندی شاپور قرار دارند، مشخص نیست، ولی به نظر می رسد مربوط به دورۀ ساسانی یا اوایل دورۀ اسلامی باشند. از پل شمالی بقایای چندپایه و از پل جنوبی شالوده سد و پایه های روی آن باقی مانده است.
ملّازاده، محمّدی، 113: 1379
خوزی، دزفول، آثار باستانی، پل دزفول
این پل بر روی رودخانۀ دز واقع شده و از ساخته های دورۀ ساسانی است که در دوره های بعد (دیلمی، صفویه، قاجاریه) بازسازی شده است. پل دزفول بر طبق منابع تاریخی در گذشته 22 دهانه داشته است که امروزه تنها 14 دهانه قدیمی آن قابل مشاهده است. طاق دهانه ها به شیوه ساسانی بنا شده است. وجه تسمیه نام شهر دزفول به جهت همین پل است.
امیری، 191-190: 1371
خوزی، دزفول، آثار باستانی، پل قدیم کرخه
پل کرخه در جاده دهلران و در شمال پل آهنی جدید قرار دارد. آثار یک دهانه و یک پایه قطور پی پل سنگی با ملاط گچ و تخته سنگ های تراشیده و آثار دیوار مانند وجود دارند که اکنون پل قدیم کرخه یا پل نادری یا پی پل نامیده می شود. این پل با آثار ایوان کرخه ارتباط داشته و ظاهراً محلی برای تأسیسات ارتباطی ناحیه شمالی و سرچشمه های رود کرخه با ایوان کرخه بوده است. از این رو دارای اهمیت تاریخی است.
افشار 339: 1373
خوزی، دزفول، آثار باستانی، پل قدیم دزفول
پل قدیمی دزفول بر پایه های پل ساسانی بنا شده است و نواحی شرقی و غربی شهر دزفول را به هم متصل می سازد. این پل در زمان عضدالدوله دیلمی و دردوره های صفویه و قاجاریه تعمیر و ترمیم شده است. در حال حاضر (1369) نیز توسط مرکز میراث فرهنگی خوزستان در حال بازسازی است. پل 14 دهانه بزرگ دارد که آبرو رودخانه دزفول است. در بین هر دو دهانه بزرگ، یک طاق نمای کوچک است که بر سطح پایه بزرگی قرار گرفته و به وسیله پلکانی به سطح بستر رودخانه راه دارد.
افشار 339: 1373
خوزی، دزفول، آثار باستانی، تپه چغابنوت
تپه چغابنوت از سال 1976 م توسط موسسه شرق شناس دانشگاه شیکاگو مورد کاوش قرار گرفت. به نظر می رسد نخستین گروه در میانۀ هزاره هشتم پ. م در چغابنوت ساکن شده اند و استقرار در این تپه تا ابتدای هزارۀ چهارم پ . م ادامه داشته است.
Alizadeh, Abbas., 1977: 49 – 56
خوزی، دزفول، آثار باستانی، سیفون تصفیه آب شهر گندی شاپور
با بررسی ها و مطالعاتی که بین سال های 1351-1352 هـ .ش آقای سعید گنجوی در تپه های مجاور شهر باستانی گندی شاپور به عمل آورد، روشن شد که این تپه ها همگی دستی بوده و جهت تصفیه آبی که از رودخانه دز توسط کانال به این ناحیه هدایت می شده ساخته شده اند. آب پس از تصفیه توسط سیفون، برای استفاده ساکنان شهر گندی شاپور به آن سوی رودخانه سیاه منصور منتقل می شده است. این سیفون دو کاربرد داشته: هم وسیله انتقال آب بوده و هم به عنوان پل عمل می کرده است و امروزه نیز سیفون و قسمتی از پایه های پل پابرجا هستند.
افشار 353: 1373
خوزی، دزفول، آثار باستانی، سیفون شهر باستانی گندی شاپور
شهر باستانی گندی شاپور در 10 کیلومتری دزفول، در محدوده روستای شاه آباد، در سمت راست جاده آسفالته دزفول – شوشتر واقع است و ظاهراً بانی این شهر باستانی، شاپور اول ساسانی بوده است. شهر گندی شاپور تا سده 4 هـ . ق معمور و آباد بوده و در خوزستان نقش عمده داشته است.
افشار 353-352: 1373
خوزی، دزفول، آثار باستانی، هورمس
هورمس در کنار جاده اسفالته تاسیسات هوایی، و پس از پل کرخه واقع است. بر روی تپه ای خاکی ویرانه بنای آجری بلندی است که به آن هورمس گویند.
افشار 239: 1373
خوزی، دزفول، آثار باستانی، چوغامیش
تپه های چوغامیش در دشتی در حدود 40 کیلومتری جنوب شرقی دزفول واقع اند. یکی از تپه ها بزرگ و نسبتاً مرتفع است و چند تپه کوچک نیز در جنوب غربی آن واقع اند. حفاری و کاوش علمی در این تپه عظیم باستانی در گذشته انجام شده کاوش های علمی تپه چوغامیش در سال های 1341-1345 هـ . ش (1962-1966 م.) ادامه یافت و حفاری های آن در پاییز 1969 م. (1348 هـ . ش) دنبال شد. برای اولین بار، چهارمین فصل کاوش ها در تپه چوغامیش به صورت حفاری های مشترک ایران و موسسه شرقی دانشگاه شیکاگو و دانشگاه کالیفرنیای لس آنجلس انجام پذیرفت. عملیات حفاری هیئت در این فصل از 28 اکتبر 1969 تا اوایل آوریل 1970 م. به طول انجامید.
بقایای فشرده استقرار در تپه چوغامیش، بر روی ناحیه ای به وسعت بیش از 50 جریب گسترده شده بود. در برخی نقاط، ارتفاع تپه بیش از 20 متر بود که شامل بقایایی از دوره های مختلف می شد. نتایج حاصل از این حفاری، با توجه به اشیای به دست آمده، از جدیدترین تا کهن ترین دوران ها به صورت تاریخی مشخص شده است.
افشار 329: 1373
خوزی، دزفول، آثار باستانی، چوغامیش، آثار دوران آغاز ادبیات
در فصل های گذشته کار کاوش به طور وسیعی در دو ناحیه از خانه های شخصی متعلق به دوران آغاز ادبیات متمرکز شده بود. این نواحی در بخش های کم ارتفاعتر تپه، یکی در چهار گوشه های M-K13-15 و دیگری در چهار گوشه P-S17-19 قرار گرفته بودند، ولی در این فصل هر دو ناحیه سطح و عمق بیشتری یافته بودند. خانه های حفاری شده شبیه آن هایی اند که قبلاً از زیر خاک بیرون آمده بودند.
خانه های متعلق به طبقات عمیق تر سالمتر از خانه های نزدیک به سطح زمین مانده بودند. اندازه اتاق های این خانه ها از یک مترمربع تا 6×4 متر متفاوت است. تاکنون هیچ خانه ای که مجزا از دیگر خانه ها باشد مشخص نشده است. دیوار تقریباً باریک، و به قطر 30-60 سانتی مترند که گاه فقط یک یا دو رج از خشت های آن ها بر روی پایه ها سالم برجای مانده اند. بسیاری از دیوارها به واسطه چاله ها بریده شده و از بین رفته اند. تعداد کمی از این چاله ها را کف طبقات بالاتر بسته است. با توجه به موارد بالا، نکته قابل ملاحظه، توده سفال هایی است که ازهر دو نوع این چاله ها به دست آمده و متعلق به اوایل دوران آغاز ادبیات است.
انواع مختلف و فراوان راه آب در خانه های دوران آغاز ادبیات حاکی از آن است که آب در این ناحیه فراوان بوده است. از بعضی از این راه آب ها، که از سفال ساخته شده بودند، به عنوان ناودان استفاده می کردند. از این نوع راه آب ها به مقدار زیاد به دست آمده اند. راه آب هایی نیز پیدا شده اند که ظاهراً در طول خیابان های باریک کار گذاشته شده بوده اند. این راه آب ها از آجر بنا شده اند. علاوه بر این ها، تعداد زیادی تنبوشه سفالین به دست آمده اند که یک سر آن ها باریک تر است و طوری ساخته شده اند که درون سرگشادتر تنبوشه دیگری قرار می گیرد. احتمالاً از برخی تنبوشه ها به عنوان مجرای فاضلاب و از بعضی برای رسانیدن آب به کارگاه های صنعتی چون کارگاه سفال سازی نیز استفاده می شده است. در یکی از خانه ها واقع در چهار گوشه s18:409 چاهی با دهانه راستگوشه پیدا شده که نشان دهنده یکی از انواع منابع آب زیرزمینی در این تپه است. توده های عظیم سفال که از لایه مربوط به دوره آغاز ادبیات در تپه چوغامیش از زیر خاک بیرون آمده اند، بیشتر متعلق به چاله های خاکروبه بوده اند و فقط مقدار کم و پراکنده ای از آن ها از کف اتاق ها به دست آمده است. ظرف های سفالینی که به حالت طبیعی در کف اتاق ها بوده و به همان حال در زیر خاک مانده باشند، به ندرت پیدا شده اند.
از این موارد، یک سری کاسه لب واریخته به طور واژگون بر روی طاقچه ای قرار داشتند. از خانه های دوران آغاز ادبیات، علاوه بر سفال، ظرف های سنگی، اشیای فلزی و استخوانی، و به ویژه آثار مهرهای استوانه ای بر گل به دست آمده که از لحاظ هنری و به عنوان مدرکی برای روشن شدن تاریخ تمدن دوران آغاز ادبیات، ارزش ویژه ای دارند.
باستان شناسان در تمام بخش های حفاری شده موفق شدند به پایین ترین طبقات دوران آغاز ادبیات برسند، مگر در بخش بندتپه مرکز زیرلایه های آغاز ادبیات، به طبقات تمدنی متعلق به شوش میانی برخوردند. هیچ نوع بقایایی از تمدن شوش جدید در بخش های کم ارتفاع تپه چوغامیش پیدا نشده، مگر در قسمت مرتفع آن. بنابراین می توان گفت که در زمان متعلق به تمدن شوش جدید، استقرار در قسمت کوچکی یعنی بخش مرتفع تپه چوغامیش محدود بوده است.
افشار 334-333: 1373
خوزی، دزفول، آثار باستانی، چوغامیش، آثار دوره عیلامی
تا آنجا که کاوش ها نشان داده اند، هیچ گونه شاهد و دلیلی دال بر وجود تمدن یا استقراری در این تپه در فاصله بین دوران های هخامنشی و عیلامی میانی (اواخر هزاره دوم ق.م) به دست نیامده است. در فصل های گذشته، از روی خشت هایی که در قسمت وسیعی از بخش غربی تپه اصلی پیدا شد بقایای عظیمی از دوران عیلامیان شناخته شدند. دیوارهای عظیمی که ضخامت آن ها تا 5/11 متر می رسد، در دامنه جنوبی تپه اصلی نمایان بوده اند. دیوارهای دیگری نیز پیدا شدند که بعضی از آن ها 5/6 متر ضخامت داشته اند و در برخی نقاط ارتفاعشان به بیش از 5 متر می رسیده است.
مطالعه خشت ها نشان داد که از نظر اندازه، شبیه آجرهای مرز غربی تپه اند، ولی از نظر قرارگرفتن بر روی زمین کاملاً با هم در یک مسیر نبوده اند. کف هایی که این خشت ها را به وجود آورده بودند، شامل سفال عیلامی و دو اسکلت در لایه های مختلف بوده اند. بخش شرقی این دیوار خشتی در خطی نسبتاً مستقیم به پایان می رسیده است. در حالی که در مقابل آن مقدار زیادی از خشت های دیواری فرو ریخته قرار داشته اند.
به فاصله کمی از شرق این دیوار خشتی، گوری شامل یک تابوت سفالی کشف شد که بخشی از آن از بین رفته بود. با توجه به نوع سفال این گور، می توان آن را نیز به دوره عیلامی نسبت داد. گذشته از مسئله تاریخ بقایای آثار عیلامی در تپه چوغامیش که در هزاره 2 ق.م است، تاکنون هیچ نوع آثار استقراری از دوران دراز بین استقرار عیلامی ها و دوران آغاز ادبیات در اواسط هزاره 4 ق.م – که عیلامی ها سراسر تپه را اشغال کرده بودند – در این تپه به دست نیامده است.
افشار 333-332: 1373
خوزی، دزفول، آثار باستانی، چوغامیش، آثار دوره هخامنشی
هنگام خاک برداری از لایه گورستان ساسانی در ترانشه 13، مختصر اشیایی به دست آمد، مانند آجرهای گردی که ویژه پایه های ستون و یا دهانه چاه ها بوده اند، و نیز یک گاو نشسته کوچک گلی که از لحاظ سبک شبیه گاوهای سرستون های هخامنشی بود، با توجه به این اشیا امکان وجود یک استقرار کوچک هخامنشی در این تپه تأیید شده است.
علائم این استقرار را گورهای ساسانی ای که در آن ها حفر شده کاملاً از بین برده اند. در زیر گورهای ساسانی، لایه نازکی متعلق به دوران آغاز ادبیات وجود داشته است. در لایه آغاز دوران ادبیات، گوری حفر شده که کف آن تا اندازه ای پایین تر از خود لایه بوده است. این گور را از روی سفال و آثاری که در آن پیدا شده اند، متعلق به دوران هخامنشی دانسته اند.
این گور به انضمام تعدادی تکه سفال و مقداری اشیای کوچک مانند پیکان سه بر، که در ترانشه 13 و بخش شرقی تپه پیدا شده اند. برای اولین بار، وجود ناحیه استقراری کوچکی از دوره هخامنشیان را مشخص می سازند. به علاوه تعداد معینی از سفال ها که در این گور و پیرامون آن در ترانشه 13 به دست آمده اند نشان می دهند که این بقایا متعلق به دوران های اولیه هخامنشیان بوده اند.
افشار 332: 1373
خوزی، دزفول، آثار باستانی، چوغامیش، آثار دوره پارتی
بقایای کمی از دوره اشکانی در نقاط مختلفی از تپه چوغامیش به دست آمده اند. به فاصله کمی از قله تپه، لایه ضخیمی محتوی سفال پارتی کشف شد.
در ترانشه نهم، چهارگوشه های J.K.14-15 چندگور محتوی سفال لعابدار ویژه اشکانی پیدا شده اند. این گورها نسبتاً عمیقتر از اندازه معمول کنده شده اند، به طوری که به لایه مربوط به دوران آغاز ادبیات رسیده بودند. تعدادی از کوزه های اژدر شکل نیز در همان بخش، از خاک بیرون آمده اند.
در فصل چهارم حفاری نیز تعدادی گور پارتی پیدا شده اند که مانند گورهای فصل گذشته، عمق آن ها به لایه های دوران آغاز ادبیات می رسیده است و در نتیجه، ظروف سفالی پارتی ها در لایه ای متعلق به این دوران و نیز گاهی هم عمیق تر از آن به دست آمده اند. برخی از اسکلت ها شکل های خاصی داشتند، به نظر می رسید که یکی از آن ها به حالت نشسته در حالی که پاهایش را درون گودالی گذاشته، به خاک سپرده شده است. دیگری فقط نیمی جمجمه داشت و قسمت جلو جمجمه اش با یک وسیله برنده تیز از قسمت دیگر جدا شده بوده است. در بخش شرقی ترانشه 6 از گمانه A، از زیر لایه ای از گل سفت ناحیه ای پیدا شد که به طور نامنظم با مخلوطی از شن و تکه های سفال فرش شده است. احتمال دارد که بیشتر سفال های مفروش در این بخش متعلق به پارتی ها باشند. این کف فرش شده، که در فصل چهارم کاوش شده، با کف فرش شده دیگری در چهار گوشه P> در نزدیک قله بلند، و یک اجاق کوچک در گمانه E، استقرار کوچکی از اشکانی ها را در این محل نشان می دهند.
افشار 332-331: 1373
خوزی، دزفول، آثار باستانی، چوغامیش، شوش آرکائیک
در زیر سفال شوش قدیم، نوع دیگری از سفال یعنی آرکائیک ظاهر شده است. این سفال دو نوع قدیم تر و جدیدتر است. سفال آرکائیک نسبتاً خشن، بی نقش و خمیر آن با مقدار زیادی کاه مخلوط است. رنگ رویه سفال های بی نقش تنوع قابل ملاحظه ای از رنگ خاکستری روشن تا رنگ های نخودی، کرم، زرد، پرتغالی، صورتی و قرمز دارد. در سطح بعضی از ظرف های خشن تر، آثاری از نوارهای رنگی قرمز یا قهوه ای وجود دارند که برای تزئین به کار رفته اند.
بیشتر ظرف های بی نقش از نظر شکل به کاسه های دهان بازی محدودند. کاسه ها نسبتاً بزرگ اند و بدنه ای نازک و لبه ای تقریباً مهره ای با لعاب قرمز تیزه در داخل و خارج دارند. سفال های منقوشی که رنگ نقوش آنها سیاه یا قهوه ای است و رویه ای کاملاً صیقلی دارند متعلق به طبقات پایین ترند. باستان شناسان در فصل سوم حفاری در ترانشه xxv در زیر طبقات دوران آغاز ادبیات، بقایای ساختمانی را از زیر خاک بیرون آورده اند. در لایه متعلق به این آثار هیچ نوع سفال شوش یا آرکائیک پیدا نشده است.
در چهارمین فصل حفاری، بخش های تازه ای از این بنای قدیمی را از زیر خاک بیرون آورده اند. خشت هایی که در ساختمان آن به کار رفته اند 85 سانتی متر طول، 12 تا 15 سانتی متر عرض، و 10 تا 12 سانتی متر ضخامت دارند. این خشت ها در دیوارهای کم عرض از درازا کار گذاشته شده اند و فاصله زیاد بین هر دو خشت را نوعی ملاط که در آن شن زیادی وجود دارد، پر کرده است. پهنای بعضی از دیوارها 85 سانتی متر است. این دیوارها متعلق به دوران آرکائیک (قدیم ترین دوران شوش) اند.
افشار 336-335: 1373
خوزی، دزفول، آثار باستانی، چوغامیش، شوش قدیم
سفال دوران قدیم شوش از ترانشه های نهم (چهارگوشه H-14) بیست و یکم (چهارگوشه های O-p23) و بیست و پنجم (چهارگوشه های (R20-21 به دست آمده بود. در فاصله بین فصل های سوم و چهارم حفاری، با شسته شدن سطح تپه به وسیله باران، مقداری سفال متعلق به دوران شوش قدیم از ترانشه بیست و یکم در بخش شمال شرقی تپه نمایان شد و کمی پایین تر از سطح تپه، از بخش لبه غربی ترانشه، مقداری سفال شوش میانی و شوش قدیم به دست آمد.
افشار 335: 1373
خوزی، دزفول، آثار باستانی، چوغامیش، شوش میانی
ترانشه xIII کاوش در طبقات تمدنی پیش از آغاز ادبیات یعنی شوش میانی انجام یافته است. در این ترانشه دو دوره مختلف ساختمانی از دوران شوش میانی مشخص شده اند. آثار ساختمانی دوره جدیدتر از عمق 25/1 متری سطح امروزی تپه دیده می شوند که 50 سانتی متر پایین تر از عمق گورهای متعلق به گورستان سطح تپه اند.
در طبقه پایین تر، آثار ساختمانی عبارتند از: چند اتاق از یک خانه و یک کوره با دهانه طاقی. دو قلم از مهم ترین اشیای پیداشده فصل چهارم حفاری از این طبقه به دست آمده اند، که عبارتند از: یک ملافه با سطح خارجی منقوش، و یک کاسه با برآمدگی ستون مانندی در مرکز درونی آن (درست شبیه به نوعی ظرف چوبین که در میان، یک برآمدگی استوانه ای شکل دارد و از آن برای شکستن قند استفاده می کنند).
شیئی متعلق به دوران شوش میانی در عمیقترین طبقات دوران آغاز ادبیات از ترانشه نهم به دست آمده که عبارت است از یک سر نقاشی شده گاو از گل پخته که به شکل آویز است.
افشار 335-334: 1373
خوزی، دزفول، آثار باستانی، چوغامیش، گورستان جدید
جدیدترین بقایای به دست آمده در تپه چوغامیش، در فصل چهارم حفاری در مرکز تپه از ترانشه سیزدهم چهار گوشه های K.L.22-23 پیدا شده اند. کار کاوش این ترانشه، که ادامه وسعت یافت های از یک ترانشه کوچک تر است. در فصل سوم آغاز شده و در این فصل تقریباً یک ناحیه 200 مترمربعی را می پوشاند. کمی پایین تر از سطح تپه، در حدود 30 گور پیدا شدند که با فاصله های کمی در کنار یکدیگر قرار داشتند. این گورها در لایه ای بوده اند که در حال حاضر کاملاً برداشته شده است. چنین به نظر می رسد که این گورها بخشی از یک گورستان بزرگ باشند.
بیشتر این گورها به وسیله دیوار نازکی از یک سو محصور شده بودند. این دیوار نازک را خشت های بزرگ چهارگوشی تشکیل می دادند که به طور عمودی یک لبه آن ها بر روی زمین قرار داشته اند. ازآن جا که هیچ شیئی در این گورها پیدا نشد، تاریخ گذاری دقیق آن ها ممکن نگشت، ولی با توجه به لایه مربوط به این گورها که در سطح تپه وجود داشته است، و همچنین با در نظرگرفتن چگونگی قرارگرفتن اجساد، باستان شناسان بر این عقیده اند که این گورها به اواخر دوره ساسانیان و اوایل دوره اسلامی تعلق دارند.
افشار 331-329: 1373