فارس، اصفهان، آثار تاریخی، دوره ایلخانان و آل مظفر
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، امامزاده ابراهیم
در مجاورت مسجد کاج امامزاده ای به نام امامزاده ابراهیم وجود دارد. امامزاده مزبور دارای صحن وسیع و اطاق هایی در اطراف است که برای سکونت زائرین که از دهات مجاور برای زیارت به این مکان می آیند به کار می رود. مقبره در ضلع جنوبی صحن واقع شده که به وسیله ایوانی به صحن مرتبط می گردد.
کتیبه ایوان جلوی مقبره به خط ثلث لاجوردی با کاشی معرق بر زمینه آجری که اتمام بنای آرامگاه را به دوره شاه عباس اول می رساند. در انتهای این کتیبه به خط آجری برجسته نام معمار و کاتب کتیبه نوشته شده است. در قسمت فوقانی این کتیبه و مدخل مقبره در سه شکل چهار ضلعی به خط بنائی اسامی “الله”، “محمد” و “علی” خوانده می شود. در داخل مقبره به خط ثلث سفید بر زمینه قرمز رنگ آیه 130 از سوره “بقره” و آیه 95 و 96 و قسمتی از آیه 97 سوره “آل عمران” که مشتمل بر نام “ابراهیم” است گچبری شده است.
هنرفر، 286-285: 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، آرامگاه علی بن سهل
در انتهای محله طوقچی و در آن طرف حصار قدیم اصفهان که اکنون قطعه دیواری از آن باقیست به فاصله کمی در پشت خندق شهر، جائیکه در زمان سلجوقیان محله “فلفلچی” نامیده می شده و از محلات پر جمعیت اصفهان بوده، آرامگاه علی بن سهل واقع شده است. از قبه و ضریح علی بن سهل که از بزرگان عرفای قرن هشتم هجری بوده است، با وجود موقوفات فراوان آن فعلاً اثری باقی نیست و سال ها است که این بنای مشهور اصفهان به ویرانی گرائیده و آنچه از آن فعلاً برجای مانده است اطاق محقر خشت و گلی است که جدید البناء می باشد و اطراف آنرا اراضی زراعتی فرا گرفته است.
عارف مشهوری که در این قبه مدفون است بنا به ضبط حافظ ابونعیم، ابوالحسن بن سهل بن محمد بن ازهر اصفهانی است که از مردم اصفهان و از بزرگان و اعلام صوفیه به شمار می رفته و در زمان خود و همچنین پس از مرگش شهرت به سزائی داشته است. چنانکه تا این زمان نیز مردم اصفهان و سلسله صوفیه آرامگاه او را به نظر احترام و تجلیل می نگرند و با توسل به او حاجات خویش را می طلبند.
هنرفر، 296: 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، آرامگاه ملکه اصفهان سلطان بخت آغا
پس از وفات سلطان؛ ابوسعید بهادر خان شاهزادگان و امراء در نقاط مختلف کشور ایران استیلا یافتند. چندی اولاد امیر چوپان در اصفهان حکومت داشتند و سپس شاه شیخ ابواسحق اینجو از سال 742 ه.ق بر آن استیلا یافت. خاندان اینجو و آل مظفر تا سال 758 ه.ق گاهی در صلح و صفا و زمانی درجنگ و ستیز بسر می بردند تا آنکه شاه سلطان خواهر زاده امیر مبارزالدین محمد مظفری در سال 758 ه.ق امیر شیخ ابواسحاق اینجو را که در محاصره اصفهان نه یارای گریز داشت و نه راه به جایی میبرد و درخانه شیخ الاسلام بنام مولانا اصیل الدین مخفی شده بود دستگیر نموده ابتدا او را در قلعه طبرک اصفهان زندانی کرد و سپس به شیراز نزد امیر مبارز الدین فرستاد و به دستور این پادشاه مظفری در میدان سعادت شیراز به قتل رسید.
خان سلطان دختر امیر غیاث الدین کیخسرو برادرزاده شاه سیخ ابواسحاق که به ازدواج سلطان محمود آل مظفر در آمده بود برای گرفتن انتقام خون عمویش با تدابیر مخصوص بین شاهزادگان مظفری ایجاد نفاق و خصومت می کرد و از آن جمله شاه شجاع را به گرفتن اصفهان تشویق می نمود تا زمانی که سلطان محمود آل مظفر به این دسایس پی برد و با آنکه شیفته صباحت منظر و کمال او بود در رمضان سال 769 ه.ق شبی در حال مستی او را به قتل رسانید و خان سلطان در بقعه جنب مدرسه دردشت مدفون گردید.
بعضی از مورخین و نویسندگان اصفهان در یک قرن اخیر نام خان سلطان را با «آقا سلطان» که کتیبه ای به خط نستعلیق خوش از ایام زندگی او در مسجد جمعه اصفهان بر جای مانده و حاکی از سعی و اهتمام او در تزئین صفه صاحب است یکی دانسته اند. در حالیکه این مطلب صحیح نیست و به طوریکه کتیبه ثلث داخل صفه صاحب به خط کمال الدین حسین الحافظ الهروی و مورخ سال 938 ه.ق که شرح آن در صفحه 92 و 93 و 94 این کتاب گذشت حکایت دارد، آقا سلطان که از او به نام (علیا رقبت جلیله و عفت پناه) در این کتیبه هم یاد شده و توفیق او در انجام امور خیر آرزو شده است، معاصر شاه طهماسب اول صفوی بوده و اقدام او در تزئین ایوان جنوبی مسجد جمعه اصفهان “صفه صاحب” در اوایل سلطنت شاه طهماسب و حدود سال 938 ه.ق بوده است.
مولف درباره آقا سلطان به غیر از آنچه که در کتیبه مسجد جمعه نوشته شده اطلاع بیشتری بدست نیاورده است و به هر حال طرح های فراوان کاشیکاری مفصل و مجلل داخل و خارج صفه صاحب در مسجد جمعه اصفهان از بلند نظری این بانوی هنردوست و توجه او به ترویج هنر کاشیکاری و علاقه او به هنرمندان حکایت میکند.
خان سلطان دختر امیرغیاث الدین کیخسرو و اینجو و به موجب کتیبه سنگ آرامگاه او (دختر خسروشاه) در زمان حیات خود سنگ قبر نفیسی برای خود نویسنده که پس از قتلش بر مزار او قرار داده شده است و نام او در کتیبه این سنگ (سلطانبخت آغا) می باشد. سنگ قبر سلطان بخت آغا سنگ یکپارچه سماق نفیسی است که در داخل بقعه آرامگاه او که متصل به مناره های دردشت است قرار دارد و کتیبه آن به خط ثلث برجسته است.
سردر مدرسه و مناره های دردشت متصل به آرامگاه سلطان بخت آغا از نیمه دوم قرن هشتم هجری دو مناره دردشت برفراز سردر بلندی به ارتفاع حدود پانزده متر که از عظمت دیرین آن حکایت می کند قرار دارند. ارتفاع باقیمانده دو مناره دردشت از سطح پشت بام آن بیش از هشت متر نیست و حکایت از بنای مفصل و وسیعی میکند که در عقب مناره ها و سردر مجلل آن واقع می شده است. به طوریکه معمرین ساکن در اطراف این بنای تاریخی برای نگارنده نقل کرده اند تا یک قرن پیش هم اطاق های ویرانه اطراف مدرسه دردشت که مناره ها و سردر فعلی مدخل آن محسوب می شده باقی بوده است و تدریجاً ضمیمه خانه های اطراف شده و تا یک قرن پیش بصورت (تکیه) محلی برای اجتماع مردم محله دردشت بوده است.
در اطراف گردنه گنبد آرامگاه سلطان بخت آغا نیز آثاری مشاهده می شود که اتصال بقعه را به بناهای دیگری در اطراف آن می رساند و چنین استنباط می شود که باقی مانده آثاری از یک مجموعه ساختمانی مفصل و وسیع بوده است که به احتمال قوی بانی ساختمان آن خود سلطان بخت آغا و یا شوهر او سلطان محمود آل مظفر بوده است.
بقعه فعلی از طرف ضلع شمالی راهی به داخل مدرسه داشته است که فعلاً مسدود می باشد و ترتیب ساختمان بقعه در مجاورت سردر و راه داشتن آن به مدرسه باز موئد این مطلب که ساختمان مناره ها و سردر فعلی مدرسه نیز از اقدامات خود سلطان بخت آغا بوده است و بقعه اختصاصی آرامگاه وی نیز در زمان حیات خود او ساخته شده و کلیه این اقدامات ساختمانی با فراغت تمام صورت گرفته است.
حتی سلطان بخت آغا بموجب الواح موجود بر سنگ قبر نفیس او سنگ مزبور را در زمان حیات خود در سال 753 ه.ق و شانزده سال قبل از آنکه کشته شود دستور تهیه و تزیین آن را داده است و بعد از قتلش در بقعه اختصاصی خود مدفون شده و سنگ مزبور نیز بر آرامگاه او قرار داده شده است. با علاقه زیادی که محمود شاه آل مظفر به این زن داشته است و تاثر و تحسر شدیدی که پس از قتل او ارکان زندگی او را فرا گرفته و تا آخر عمر او را سخت نادم و پشیمان نموده است و علاقه خود شاه محمود آل مظفر به عمران و ساختمان که آثار دوره او نیز در صفه عمر در مسجد جمعه اصفهان و در امامزاده اسمعیل موجود است می توان احتمال داد که اگر ملکه زیبا و زیباپرست او خود بانی ساختمان بنای مزبور نبوده است، یقیناً در تشویق پادشاه وقت به انجام این قبیل امور مشوق موثری بوده و نقش مهمی داشته است و با توجه به جنگ های متعدد و لشکرکشی های دائمی این سلطان و جنگ و ستیزهای دائمی بین او برادران و رقیبانش که او را وادار میکرده از پایتخت خود اصفهان خارج شود میتوان به احتمال قریب به یقین گفت که سرپرستی و نظارت در عملیات ساختمانی دوره حکومت او با زن رشید و لایق او سلطان بخت آغا بوده است.
داخل بقعه سلطان بخت آغا فعلاً هیچگونه تزئیناتی ندارد و با قشری از گچ پوشیده شده است و سنگ آرامگاه او در وسط بقعه قرار دارد و در اطراف آن هم فعلاً صورت قبور دیگری مشاهده نمی شود، ولی در بعضی جاها از زیر قشر گچ آثار نقاشی های ساده ای پدیدار است و بطور مسلم داخل بقعه تزئینات نقاشی داشته است. جدار خارجی گنبد سلطان بخت آغا دارای تزئیناتی از کاشی های فیروزه ای و لاجوردی بر زمینه آجری می باشد. یک نام تاریخی از این محل که تا این عصر باقی مانده “شوری” است که هم اکنون عام شوری نزدیک این بنا و امامزاده شوری یا امامزاده عبدالله به این نام موجود است و بعید نیست که مدرسه متصل به مناره های دردشت هم مدرسه شوری نام داشته است.
کتیبه مناره های دردشت که یکی از آن ها ریخته و در دیگری باقی است به خط بنائی آجری بر زمینه کاشی فیروزه ای بشرح زیر است: «لااله الا الله محمد رسول الله علی ولی الله حقاً». تزئینات جدار خارجی مناره ها شبیه تزئینات مناره باغ قوشخانه می باشد که در همین دوره ساخته شده و به خط بنائی فیروزه ای بر زمینه آجری بشرح تکرار جمله “الله” است.
خطوط سردر مجلل آن به خط بنائی با کاشی فیروزه ای بر زمینه آجری بشرح زیر است: در سه شکل مربع “یا دیان” در دو مرجع: “یاحنان” در دو شکل مربع دیگر “یا منان”. در زیر کتیبه خط سابق سردر که چیزی از آن باقی نمانده در دو شکل مربع مستطیل به خط بنائی فیروزه ای بر زمینه آجری در طرف راست جمله “لااله الله” و در سمت چپ جمله “محمد رسول الله” نوشته شده است. بالای سکوهای طرفین سردر به خط بنائی فیروزه ای بر زمینه آجری نوشته شده است: «یا حنان یا منان» و بر جرز های طرفین سردر جملات «الملک لله»، «القوت لله» و «العزت لله».
هنرفر، 321-314: 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، بقعه جعفریه (امامزاده جعفر)
بقعه جعفریه از بناهای برج مانند قرن هشتم هجری و از دوره حکمرانی ایلخانان مسلمان مغول است که در حاشیه غربی خیابان هاتف اصفهان و مقابل کوچه امامزاده اسماعیل واقع شده است. این بنا سابقاً در وسط صحن وسیعی قرار داشته است ولی اکنون قسمت هایی از اطراف آن به صورت خانه های مسکونی در آمده است.
گنبد جعفریه نمونه کاملی از مقابر دوره حکمرانان مغول محسوب می شود و نظایر آن در آذربایجان و بعضی دیگر از نقاط ایران دیده می شود. شکل بقعه در قسمت پایین هشت ضلعی وسطح آن کوتاه و مسطح می باشد و چنین به نظر می رسد که گنبدی هرمی شکل داشته و بعدها خراب شده است. گنبد فعلی تزئینات مختصری از کاشی دارد. کتیبه نمای خارجی گنبد کتیبه زوجی است. کتیبه فوقانی آن به خط کوفی ساده آجری برجسته و معرق بر زمینه فیروزه ای بعد از جمله “بسم الله الرحمن الرحیم” شامل آیه 164 تا آخر آیه 167 از سوره “آل عمران” است. کتیبه دوم گیلوئی گنبد به خط ثلث سفید معرق بر زمینه لاجوردی شامل “آیه الکرسی” است و قسمت آخر این کتیبه که سال تاریخی آن را در بر دارد به شرح زیر است: «فی سنه خمس و عشرین و سبعمائه».
لوحه خط بالای در ورودی مقبره به خط ثلث سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی شامل صلوات بر چهارده معصوم است.
هنرفر، 301-300: 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، پل بابا محمود (باغ محمود)
پل بابا محمود در 28 کیلومتری جنوب غربی اصفهان و 2 کیلومتری جنوب غرب پیربکران بر روی رودخانۀ زاینده رود واقع شده است. تاریخ دقیق ساخت بنا مشخص نیست ولی با توجه به نام پل و رونق بسیار این منطقه در دورۀ ایلخانی، به نظر می رسد که پل مربوط به این دوره باشد. پل حدود 163 متر طول، 5 متر عرض و حدود 8 متر ارتفاع دارد و دارای 14 دهانه است. مصالح به کار رفته در آن نیز سنگ، آجر و ساروج است.
ملازاده، 66: 1379
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، دو مناره دارالضیافه
در محله جوباره ناحیه یهودی نشین اصفهان و در مسیر یکی از کوچه های آن آثار سردر مجللی که بر فراز آن دو مناره دارالضیافه واقع شده مشاهده می شود. وجه تسمیه این محل به دارالضیافه به علت خرابی های زیادی که به آن وارده آمده است و فقدان کتیبه ای که منظور ساختمان این بنا را بیان نماید در حال حاضر بر ما معلوم نیست، ولی بطوری که از نام استنباط می شود این اثر تاریخی سردر یک مهمانسرای مجلل بوده است.
از کتیبه زیر مقرنس های فوقانی مناره که به خط ثلث سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی موجود است فقط دو کلمه “و من دخله” باقی مانده و بقیه کلمات این کتیبه ریخته است. در داخل مقرنس های مناره ها هر سوسن و یا طاس شامل یک کلمه است و کلمات موجود به خط ثلث سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی به شرح زیر است: «محمد»، «علی»، «فاطمه»، «الحسن»، «الحسین».
پوشش تزئیناتی مناره های مزبور به خط بنائی فیروزه ای بر زمینه شطرنجی آجری در هفت ردیف به شرح زیر است:
ردیف اول کلمه «الله»، ردیف دوم تکرار کلمه «اکبر»، ردیف سوم تکرار کلمه «الله»، ردیف چهارم تکرار کلمه «محمد»، ردیف پنجم تکرار کلمه «علی»، ردیف ششم تکرار کلمه «حسن»، ردیف هفتم تکرار کلمه «حسین».
هنرفر، 291-289: 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، کاروانسرای چهار برج
کاروانسرای چهار برج متعلق به دورۀ ایلخانی می باشد و به شیوۀ چهار ایوانی ساخته شده است. این مجموعه دارای برج هایی در طرفین می باشد و تماماً از سنگ و آجر ساخته شده است.
کیانی، 84: 1373
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، کاروانسرای سنگی
این کاروانسرا که به قلعه سنگی نیز شهرت دارد، در دورۀ ایلخانی بنا گردیده است. مجموعه به شیوۀ چهار ایوانی و تماماً از سنگ ساخته شده و توسط برج های سنگی در اطراف آن مزین شده است.
کیانی، 96: 1373
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، مدرسه بابا قاسم
یکی از باباهای معروف اصفهان که مزارش پس از چند قرن هنوز زیارتگاه مشهوری بشمار می رود بابا قاسم اصفهانی است که در ابتدای قرن هشتم هجری زندگی میکرده و از مردان عارف و سالک در راه حقیقت بوده است و در زمان خود شهرت و محبوبیت داشته است.
یکی از مریدان معروف او به نام سلیمان ابی الحسن طالوت دامغانی برای استاد خود بابا قاسم اصفهانی در سال 725 ه.ق مدرسه ای ساخته است که بابا قاسم اصفهانی در آن مدرسه به تدریس مشغول بوده و پس از وفات وی نیز نزدیک این مدرسه آرامگاه او را بنا کرده است.
مدرسه بابا قاسم که آن را مدرسه امامیه نیز می نامند بنای زیبایی است که حیاطی در وسط و چهار ایوان و اطاق هائی که حجرات طلاب بوده است در اطراف دارد. ساختمان این مدرسه که از قدیمی ترین مدارس موجود طلبه نشین اصفهان است دو طبقه است و در طبقه دوم نیز حجراتی دارد.
نمای خارجی صحن و ایوان های بزرگ و کوچک مدرسه با کاشی های مخصوص این دوره که از جهت لعاب کاشی رنگ مخصوصی است و نظیر آن فقط در محراب صفه عمر در مسجد جمعه دیده می شود تزئین شده است. ایوان های بزرگ و کوچک دارای مقرنس های کاشیکاری می باشد که بعضی از آن ها جنبه تزئیناتی دارد و بعضی دیگر با خطوط بنائی و کوفی و ثلث تزئین شده است. در داخل مقرنس های آجری درهم و مکرر نوشته شده است: «قل استغفرالله». در داخل مقرنس های ایوان چهارم این ضلع به خط کوفی آجری بر زمینه فیروزه ای و سفید بر زمینه آجری : “المک لله” و در داخل همین ایوان به خط آجری بر زمینه فیروزه ای ایوان اول این ضلع در اشکال مربع به خط بنائی با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی نوشته شده است: “الله، محمد، علی، حسن و حسین”. بر دو جانب ایوان بزرگ وسط این ضلع به خط بنائی لاجوردی و فیروزه ای بر زمینه شطرنجی در یک طرف “الله” و در طرف دیگر کلمه “اکبر” نوشته شده است. در زیر مقرنس های ایوان پنجم این ضلع به خط بنائی با کاشی سفید معرق بر زمینه سبز در وسط نوشته شده «الصلوه نور المومن» و در طرفین به خط کوفی سفید بر زمینه لاجوردی اسامی زیر نوشته شده است: “الله”، “محمد”، “علی”، “حسن” و “حسین”.
در ایوان بزرگ شمالی مدرسه بابا قاسم در بین حاشیه و متن اطاق ایوان در یک شش ضلعی که بدون زمینه است و همه تزئینات آن خطی است شش کلمه “علی” نوشته شده که سه کلمه آن سفید و سه کلمه دیگر آن لاجوردی رنگ است. قسمت عمده تزئینات متن طاق این ایوان به مرور زمان ریخته است و آنچه که باقی مانده چهار شکل مربع است که در داخل آن کلمات و عباراتی بشرح زیر خوانده میشود: در یک مربع به خط بنائی آجری معرق بر زمینه فیروزه ای: «حسن» و «حسین». در یک مربع به خط سفید معرق بر زمینه لاجوردی «عمل شیخ محمد بن عمر». در دو مرجع به خط بنائی سفید بر زمینه لاجوردی «الدینا داحه» «و ترکها راحه». در وسط هلال طاق این ایوان در یک شمسه به خط کوفی فیروزه ای سوره “اخلاص” نقش شده است.
در راس اسپر دیوار شمالی ایوان شمالی مدرسه بابا قاسم در یک ته شمسه به خط ثلث سفید معرق بر زمینه لاجوردی نوشته شده: «لااله الا الله محمد رسول الله حقاً». شمسه وسط اسپر از ده مربع کوچک تشکیل شده که در هر مربع به خط سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی یکی از اسامی زیر نوشته شده: “ابی بکر، عمر، عثمان، علی، طلحه، زبیر، سعد، سعید، عبدالرحمن، ابوعبیده”.
در حاشیه اطراف اسپر به خط بنائی با کاشی معرق فیروزه ای بر زمینه آجری صلوات بر چهارده معصوم نقش شده و در حاشیه های پراکنده در متن به خط بنائی فیروزه ای بر زمینه آجری نوشته شده است: «سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر»، «سبحان ربی الاعلی و بحمده»، «سبحان ربی العظیم و بحمده»، «العظمه الله»، «سبحان الله الفرد الصمد»، «سبحان الملکوت».
در مقرنس های پایین اسپر در یک مربع بزرگ «الله» و به خط بنائی سفید معرق بر زمینه لاجوردی سوره “اخلاص” نوشته شده و در چهار لوحه به خط بنائی سفید و لاجوردی سه رگی بر زمینه فیروزه ای نوشته شده است: «الله ربی»، «محمد نبیی»، «الحکم الله»، «الحمد الله» و در یک شش ضلعی به خط کوفی با کاشی سفید معرق بر زمینه مشکی نوشته شده است: «محمد»، «ابوبکر»، «عمر»، «عثمان»، «علی».
بر جانب شرقی ایوان شمالی به خط بنائی شطرنجی لاجوردی و فیروزه ای بر زمینه آجری بطور درهم و مکرر جمله (سبحان الله) و بر جانب غربی جمله (الحمدلله) تزئینات دیوارهای این ایوان را تشکیل می دهد.
در داخل ایوان کوچک واقع در مشرق ایوان بزرگ شمالی به خط بنائی با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی نوشته شده است: «الدنیا ساعه فاجعلوها طاعه» و در داخل ایوان کوچک غربی به خط بنائی سفید بر زمینه لاجوردی نوشته شده است: “الله، محمد، علی”. در این ضلع از شمال به جنوب نقوش ایوان کوچک اول در این ضلع تزئیناتی است. در ایوان کوچک دوم در یک مستطیل به خط بنائی سفید مقرق بر زمینه کاشی لاجوردی نوشته شده: «الله ربی». ایوان بزرگ ضلع غربی مدرسه در وسط این ضلع واقع است و خطوط تزئیناتی آن به خط بنائی شطرنجی فیروزه ای و لاجوردی بر زمینه آجری بطور در هم تکرار جمله “لااله الا الله” است. در ایوان کوچک چهارم در زیر مقرنس ها به خط بنائی یا کاشی معرق سفید بر زمینه لاجوردی نوشته شده «محمد نبیی». در ایوان کوچک پنجم در پنج شکل مربع به خط بنائی با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی نوشته شده است: «یا الله»، «محمد»، «حبیب الله»، «الله ربی» و «علی».
در داخل مقرنس های ایوان بزرگ ضلع جنوبی مدرسه بابا قاسم در یک مربع کوچک به خط بنائی فیرورزه ای معرق بر زمینه آجری نوشته شده است: «محمد» و «علی». تزئینات داخل این ایوان به خط بنائی شطرنجی لاجوردی و فیروزه ای بر زمینه آجری تکرار جمله «و الله اکبر» است. گنبد و محراب مدرسه در این ضلع واقع شده و بر دیوار شمالی محوطه زیر گنبد در یک لوح به شکل مستطیل به خط بنائی با کاشی معرق لاجوردی بر زمینه سفید نوشته شده است: «عمل الشیخ محمد عمر» و در راس قسمت داخلی گنبد به خط بنائی با کاشی فیروزه ای معرق بر زمینه آجری عبارت زیر نوشته شده است: «قال الله عزوجل عسی ان یبعثک ربک مقاماً محموداً ».
ایوان کوچک غربی این ضلع دارای نقوش تزئیناتی است ولی در زیر مقرنس های ایوان کوچک شرقی که تزئینات قسمت فوقانی منتهی الیه دالان ورودی را به سمت صحن تشکیل می دهد در الواح کوچک به شکل مربع مستطیل به خط بنائی معرق سفید بر زمینه کاشی لاجوردی نوشته شده است: «قال النبی علیه السلام» و «الحکمه لله» و «الدنیا جیفه و طالبها کلاب».
داخل ایوان های بزرگ چهارگانه شمالی و جنوبی و شرقی و غربی مدرسه بابا قاسم با کتیبه های زوجی که شامل آیات قرآنی می باشد تزئینات شده است. سطرهای بالا به خط کوفی با کاشی معرق فیروزه ای بر زمینه لاجوردی شامل سوره “دهر” است که ابتدای آن ضلع شرقی ایوان شمالی است و پس از گردش به دور مدرسه در هلال ایوان بزرگ شرقی ختم می شود و در آخر سوره فقط جمله “صدق الله” نوشته شده است. سطرهای پائین به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی شامل سوره “فتح” است که ابتدای آن ضلع شرقی ایوان شمالی در زیر کتیبه کوفی است و به آخر هلال ایوان کوچک دوم ضلع غربی از شمال به جنوب ختم می شود و در آخر این کتیبه سال تاریخ آن که ناتمام و لایقرء می باشد نوشته شده است. گویا برحسب تصادف قسمت آخر این کتیبه که سال تاریخ بنا را در آنجا نوشته بوده اند خراب شده و بعداً به شکل بدی تعمیر شده است. کلمه “خمس” که رقم آحاد سال تاریخ است به خوبی خوانده میشود و بعد از آن حرف اول رقم مآت نیز که مسلماً “سبعمائه” بوده است دیده میشود. لکن رقم عشرات آن “لایقراء” است و به هر حال میتوان حدود سال ساختمان مدرسه را 725 ه.ق تعیین کرد.
بابا قاسم پس از وفاتش در نزدیک مدرسه ای که در آن تدریس می کرده و شرح آن گذشت به خاک سپرده شده و یکی از مریدانش بنام سلیمان ابن الحسن طالوت دامغانی بر مزار او مقبر و آرامگاهی بنا کرده است. داخل و خارج مقبره بابا قاسم با تزئینات آجری و کاشیکاری مزین شده است.
گنبد آن هرمی شکل و دارای هشت ترک است که بر هر دو ترک متقابل آن به خط بنائی با کاشی معرق لاجوردی بر زمینه آجری یکی از اسماء الله: «یا دیان»، «یا سبحان»، «یا سلطان»، «یا برهان» منقوش است. بر گردنه گنبد بابا قاسم جملات «الله ربی»، «محمد نبیی»، «اسلام دینی»، «علیاً امامی» تکرار می شود. کتیبه تاریخی این سردر به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی و مورخ به سال 741 ه.ق می باشد.
در چهار لنگه های مقرنس سردر مقبره به خط بنائی با کاشی معرق لاجوردی بر زمینه آجری در هر لنگه یک کلمه “الله” و در وسط سر در و زیر مقرنس ها به خط بنائی با کاشی فیروزه ای بر زمینه آجری یک کلمه “الله” و در وسط سردر و زیر مقرنس ها به خط بنائی با کاشی فیروزه ای بر زمینه آجری یک کلمه “محمد” نوشته شده است.
در نمای مقابل سردر به خط بنائی آجری بر زمینه کاشی فیروزه ای جملات «الحکم لله» و «الملک لله» نقش شده است. در وسط مقرنس به خط بنائی با کاشی سفید بر زمینه لاجوردی نوشته شده است: «العظمه الله». خطوط کاشیکاری بالای در چوبی مدخل مقبره در شش تسمه کوچک به خط ثلث پوسته شده بر زمینه لاجوردی مشتمل بر اسامی: “الله، محمد، ابوبکر، عمر، عثمان و علی” است.
به موجب یک کتیبه که در قسمت فوقانی نمای خارجی سردر نصب شده گنبد عارف معارف سبحانی بابا قاسم اصفهانی در سال 1044 ه.ق به وسیله شخص خیری به نام آقا زمان فرزند آقا جمال میوه فروش تعمیر شده است. کتیبه مزبور به خط ثلث سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی به شرح زیر است: «توفیق یافت عزت آثاری آقا زمان بن آقا جمال میوه فروش در تعمیر گنبد عارف سبحانی بابا قاسم اصفهانی فی شهر رجب الموجب سنه 1044 کتبه محمد رضا الامامی».
الواح در چوبی مقبره به خط ثلث برجسته بر زمینه منبت کاری به شرح زیر است: روی یک لنگه در: «عنایه الازلیه » و بر لنگه در دیگر «کفایه الابدیه». بر دیوار شرقی سردر بابا قاسم دو لوح سنگی نصب شده است یکی از این دو لوح در قسمت فوقانی یک پنجره مشبک سنگی نصب شده و شامل دو حاشیه و یک متن است. عبارات حاشیه صلوات بر چهارده معصوم می باشد. در فاصله مقرنس های داخل گنبد بابا قاسم به خط بنائی با کاشی فیروزه ای بر زمینه شطرنجی آجری هشت مرتبه جمله “الله اکبر” نوشته شده است و در پایین مقرنس ها کتیبه داخل گنبد به خط ثلث سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی بعد از جمله “بسم الله الرحمن الرحیم” آیه اولا تا آخر آیه پنجم سوره “اسری” نوشته شده است.
در ضلع جنوبی بقعه محراب کوچکی تعبیه شده و به خط بنائی برجسته با کاشی سفید و لاجوردی بر زمینه فیروزه ای جمله “الله اکبر” نقش شده است. کتیبه هلال بالای محراب به خط ثلث سفید معرق بر زمینه کاشی لاجوردی نوشته شده است. در داخل بقعه بابا قاسم یک سنگ قبر قدیمی از قرن دهم هجری موجود است که اسامی چهارده معصوم بر سطح آن حجاری شده است و بر جانب جنوبی آن عبارت “ناد علیاً مظهر العجایب” نقش بر حجر است. بر جانب غربی این سنگ قبر به خط ثلث برجسته نوشته شده است و به خط نستعلیق این دو شعر نقش بر سنگ شده است:
چون نامه جرم ما بهم پیچیدند بردند و به میزان عمل سنجیدند
بیش از همه کس گناه ما بود ولی ما را به محبت علی بخشیدند
هنرفر، 314- 302: 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، مسجد ایران
در 30 کیلومتری مشرق اصفهان و در جنوب بستر زاینده رود دهکده ازیران واقع شده که مردم محل، آن را “ازیرون” تلفظ می کنند. در این دهکده که در مشرق دشتی واقع شده و فعلاً حدود 120 نفر جمعیت دارد به سبک بناهای مغولی در قرن هشتم هجری مسجد جالب توجهی وجود دارد که در حال انهدام و ویرانی است.
کتیبه خارجی گنبد مسجد ازیران به خط بنائی آجری برجسته و سفید بر زمینه آجری قرمز رنگ تکرار جمله “الله اکبر” است. کتیبه داخل گنبد به خط بنائی آجری برجسته و سفید بر زمینه آجری قرمز رنگ شامل آیه اول و دوم و سوم سوره “فتح” است. کتیبه محراب مسجد ازیران به خط ثلث گچبری برجسته بر زمینه گل و برگ شامل آیه 285 سوره “بقره” است. در قسمت فوقانی منفذهای چهارگانه اطراف داخل گنبد و در داخل اشکال چهار ضلعی به خط بنائی بر زمینه شطرنجی جملات “سبحان الله”، ” و الحمدالله”، “لااله الاالله” و “و الله اکبر” نقش شده است.
هنرفر، 288: 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، مسجد بابا سوخته
این مسجد که اکنون تنها تک مناری زیبا و با شکوه از آن برجای مانده است، به مسجد عمر و مسجد سلطان ابوسعید نیز معروف است. به نظر می رسد که بنای مسجد مربوط به اواخر دوران ایلخانی باشد. اوژن فلاندن، سیاح و نقاش فرانسوی نقاشی و توصیفی از این مسجد به یادگار گذاشته است که بر این اساس مسجد دارای صحن و ایوانی با دو گلدستۀ کوتاه، گنبد خانه و مناره ای مرتفع بوده است.
ویلبر، 183-182: 1346
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، مسجد جامع دشتی
در ساحل جنوبی زاینده رود از مشرق به مغرب در بلوک بر آن جنوبی آثار دو بنای تاریخی جالب اصفهان از عهد سلاجقه، “مسجد و مناره گار و مناره یار” و دو بنای تاریخی از قرن هشتم هجری، “مسجد جامع دشتی” و “مسجد ازیران” برجای مانده است.
شرح بناهای تاریخی مسجد دشتی که در ساحل جنوبی زاینده رود و در فاصله 18 کیلومتری اصفهان واقع شده از هر جهت شبیه به مسجد کاج که در شمال بستر زاینده رود بنا شده است می باشد و قرینه آن است. در اطراف این مسجد تاریخی قرن هشتم بعداً نیز ساختمان های دیگری اضافه شده بوده است که فعلاً اثری از آن برجا نیست و مناره هایی هم داشته که طی قرن اخیر به منظور استفاده از مصالح بنایی عملاً آنها را خراب کرده اند. در این مسجد در حال حاضر هیچگونه کتیبه و خطی دیده نمی شود.
هنرفر، 288-287: 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، مسجد سلطان ابوسعید بهادرخان
متصل به مناره باغ قوشخانه تا اواخر قرن سیزدهم هجری یکی از مساجد تاریخی اصفهان از قرن هشتم وجود داشته است. مسجد مزبور بطوری که از سفرنامه ها و تصاویر سیاحان خارجی که در قرن سیزدهم هجری اصفهان را دیده اند و از این مسجد نیز توصیف نموده اند استبناط میشود از یک سردر کاشیکاری و یک گنبد کاشیکاری با دو مناره کوچک در طرفین ایوان آن و یک صحن متناسب تشکیل میشده و مناره فعلی باغ قوشخانه جنب سردر آن قرار داشته است.
مولف کتاب نصف جهان فی تعریف الاصفهان از این مسجد به نام مسجد سلطان ابوسعید بهادر خان نام می برد و چنین می نویسد: «و بعضی امکنه آباد قدیم نیز خارج از حد مذکور حال بوده، چنانچه طرف شمال مشرقی مسجد سلطان ابوسعید بهادر خان که تا این اوقات باقی بوده و در این عصر خراب نمودند و اکنون مناره های از آن باقی است حکایت آنرا می نماید».
در نوشته های سیاحان یک قرن اخیر نام این مسجد به نام “مسجد بابا سوخته” ذکر شده است. از آن جمله اوژن فلاندن سیاح و نقاش فرانسوی که در سال (1841 – 1840 میلادی) 1255 ه.ق در اصفهان بوده است و این مسجد را نقاشی و توصیف کرده چنین می نویسد:
«در وسط این خیابان مسجد کوچکی است که به نظر من یک نوع جواهر حقیقی ایران آمد. برای چه باید هیئت و وضع ساختمانش را تمجید کرد؟ در صورتی که در کنارش بقایایی از قسمت های شده و مخروبه دیده می شود. این مسجد را بابا سوخته می نامند و وجه تسمیه اش معلوم نشد. نه تنها گنبد و مناره هایش در کاشی مستغرق است، بلکه کلیه وجوه و اطراف مسجد هم از بالا تا پایین به همین وضع می باشد. امروز این کاشی ها بسیار نفیس هستند و اهمیتی به سزا دارند. همچنین حاشیه ای دارد که خطوطش سفید و بر روی زمینه سبز نوشته شده است. مناره اش فوق العاده شیوا و پسندیده میدآید و از توده مارپیچ های سبز و سفید تشکیل می شود که در فواصلشان کاشی های آبی به کار رفته است».
مناره مزبور به ترتیبی که فلاندن توصیف کرده است امروز نیز دارای پوشش کاشیکاری می باشد، ولی گنبد و دو مناره کوچک تر مسجد که در کتاب نامبرده، نقاشی آن موجود است و همچنین از صحن مسجد اثری نیست.
هنرفر، 295-293: 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، منارجنبان، کتیبه های سنگ آرامگاه عمو عبدالله
بر آرامگاه عمو عبدالله سنگ بزرگ یکپارچه مرمری قرار دارد که در اطراف آن به خط ثلث برجسته سوره “یس” حجاری شده و بر ضلع جنوبی سنگ به خط ثلث برجسته نوشته شده است: “کفی بالموت واعظاً”.
بر یک قطعه سنگ مرمری که به حالت عمودی در بالای سنگ بزرگ آرامگاه و در داخل دیوار نصب شده است به خط ثلث برجسته صفات عمو عبدالله مدفون در ایوان منارجنبان و سال وفات او در تاریخ هفدهم ذیحجه سال 716 ه.ق نقش بر حجر است.
هنرفر، 282: 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، منارجنبان
یکی از بناهای تاریخی جالب اصفهان منارجنبان است که در فاصله شش کیلومتری مغرب شهر اصفهان در سر راه اصفهان به نجف آباد در دهکده ای بنام کارلادان واقع شده است. تنها تاریخی که در این بنا وجود دارد تاریخ سنگ آرامگاه عمو عبدالله است که بنای بقعه پس از وفات او در سال 716 ه.ق بر مزار وی صورت گرفته است. عمو عبدالله به فحوای کتیبه آرامگاه او شیخ زاهد پرهیزکاری بوده است که در سال 716 ه.ق در گذشته است و بر روی قبر وی آرامگاهی بنا کرده اند که ایوان فعلی منارجنبان است.
سبک ساختمان این ایوان که تزئینات کاشیکاری نیز دارد به سبک بناهای قرن هشتم هجری “سبک مغولی” است و کاشی های لاجوردی رنگ به شکل ستاره چهارپر در فواصل اشکال دیگری که به شکل کثیر الاضلاع و به رنگ فیروزه ای است دو لنگه طاق و اطراف ایوان را زینت می دهند.
هنرفر، 281- 279: 1350
فارس، اصفهان، آثار تاریخی، مناره باغ قوشخانه
در منتهی الیه شمالی محله جو باره و در یک محله خارج شهر سابق که امروز جزء شهر شده در حاشیه اراضی زراعتی مناره باغ قوشخانه که آنرا مناره “طوقچی” به مناسبت آنکه در محله طوقچی واقع است و نیز مناره “علی بن سهل” به مناسبت اینکه نزدیک آرامگاه علی بن سهل واقع شده نیز می خوانند به ارتفاع حدود 38 متر واقع است.
از کتیبه سه رگی بالای مناره (دو خط لاجوردی در بالا و پایین و یک خط سفید در وسط) به خط مثلث سفید معرق بر زمینه گل و برگ آجری فقط دو کلمه “علی” و “الله” باقی مانده است. پوشش تزئیناتی این مناره به خط بنائی فیروزه ای بر زمینه آجری و به طور مارپیچ تکرار جمله “الله اکبر” است. بر دیوار متصل به پایه مناره که نمای خارجی دیوار مجاور سردر مسجدی بوده است که مناره مزبور در یکی از گوشه های آن واقع می شده به خط بنائی لاجوردی و فیروزه ای در هم بر زمینه آجری جمله “الله اکبر” به طور مکرر نقش شده است.
وجه تسمیه این مناره باغ وسیعی که دارای قصر زیبایی بوده است احداث شده و در این باغ بازها و قوش های شکاری نگاهداری می شده و چون اولین منزل نزدیک به شهر بوده مراسم استقبال رسمی از مهمانان پادشاه در این محل به عمل می آمده است.
مولف کتاب مرآت البلدان ناصری از باغ قوشخانه و مسجدی که مقابل سردر آن واقع بوده بنام مسجد عمر به شرح زیر یاد کرده است: «در بیرون دروازه طوقچی اصفهان خیابانی است معروف به چهار باغ که نادراً درخت در این خیابان دیده می شود. در وسط خیابان حوضی است و در یک طرف خیابان محادی این حوض سردر باغ معروف به باغ قوشخانه است که از چند گاه قبل الی الان حکام دارالسلطنه اصفهان هر وقت از جانب سنی الجوانب اقدس همایون شاهنشاهی به خلعتی نائل و سرافراز می شوند آن خلعت را با تشریفات معلومه در باغ قوشخانه زیب اعتبار خود می سازند. در وسط باغ قوشخانه عمارتی عالی ساخته شده است. محاذی حوض مزبور مقابل سردر باغ قوشخانه مسجد قدیمی است که عمده بناء و عمارت آن باقی از انبیه عالیه و مساجد معتبره بوده و معروف به مسجد عمر است و از قرائن معلوم می شود که مقصود از عمر عمر عبدالعزیز خلیفه اموی است و در وقت بیرون آمدن از دروازه طوقچی در ابتدای خیابان که معروف به چهار باغ است در دو طرف چپ و راست نزدیک دروازه دو شیر سنگی نصب است.
هنرفر، 295-293: 1350