فارس، گلپایگان، مراسم
فارس، گلپایگان، مراسم، ازدواج
مراسم ازدواج کم وبیش مانند سایر نقاط ایران می باشد. برخی رسوم از مرحله خواستگاری تا عروسی درشهر و دهات و بخصوص برخی آبادی های پشتکوه تفاوت هایی دارد. مثلاً در روستاهای اطراف برای عروس و داماد شادباش می گیرند. به این ترتیب که شب عروسی بعد از صرف شام کلیه مدعوین باید در حضور جمع، هدیه نقدی و یا جنسی خود را بدهند و یک نفر از ساقدوش های داماد که مجمعه ای در دست دارد، ابتدا از بزرگ آبادی شروع می کند و مجمعه را جلوی آن شخص می برد که هدیه اش را به عروس و داماد بدهد. اگر نقدی است در مجمعه می اندازد و اگر هم گوسفندی و یا چیز دیگری است با صدای بلند اعلام می گردد و جمعیت یک صدا شاد باشد می کشند. بعد به ترتیب این شاباش انجام می گیرد. این وجوه جمع آوری شده غالباً برای زوجین کارگشا و مفید است.
در شهر و برخی روستاها اصلاً کمکی نمی شود و چند نفر از بستگان نزدیک کادوئی به عنوان چشم روشنی به عروس و داماد، جنسی و یا وجه نقدی می دهند که اغلب موقع عقد به صورت سکه و طلا هدیه می گردد. به طور کلی می توان گفت وقتی پسری به سن بلوغ رسید و تکلیف خدمت وی از جهت سربازی معلوم شد و توانست شغلی دست و پا کند و درآمدی داشت که از عهده خرج زن داری برآید و اولیاء با شرایط و موقعیت خانوادگی او را شایسته زندگی تشخیص دادند، درصدد تهیۀ مقدمات کار بر می آیند.
بعد از پرس و جوی لازم و مشورت با بزرگترهای فامیل دختر مورد نظرشان را خواستگاری می کنند. خانوادۀ دختر هم پس از اطلاع مقدماتی دربارۀ پسر و خانواده اش بررسی و پرس و جو می کنند، اگر مناسب بود ضمن در جریان قرار دادن دختر، وقت و ساعتی را برای آشنا شدن دو خانواده معین می کنند و اگر ملاقات اولیه و برخوردها مورد رضایت طرفین بود و با موافقت دختر خانم جلسه ای با حضور بستگان نزدیک هر دو فامیل تشکیل می دهند و دختر و پسر در حد مشروع آشنایی حاصل می نمایند و بعد از این دیدار بزرگترهای فامیل دربارۀ خرج و مهر، با توجه به حیثیت خانوادگی عروس و امکانات داماد مهریه را مشخص و قرار داد عقد و عروسی را می دهند.
در قدیم داد جامع الجهات بود و مهریه زمین و باغ و خانه و مبلغی نقد و طلاجات معین می شد که سند و قباله اموال غیر منقول بوسیلۀ عالم محل تحریر و به قول معروف پشت قباله می زدند و آن قباله به امضای کلیه حضار و عروس و داماد و والدین ایشان می رسید. بعد هم که اسناد، ثبتی شد، قرارداد برابر مقررات خاص دولتی به عروس منتقل می گردید و مهر نامه تنظیم و به پدر عروس تسلیم می شد.
امروزه معمولاً مهریه نقد و یا چند سکه طلای رایج است. چون مردم گلپایگان پایبند قیود مساله محرمیت زوجین می باشند، غالباً تاکید بر اجرای مراسم عقد و اجرای صیغه و حلالیت زوجین است که زود انجام می شود. گاهی صیغه عقد را جاری و بعداً در فرصت مناسب مجلس می گیرند و با حضور اقوام و دوستان و لیمۀ عقد و عروسی را می دهند و بعضی اوقات به علل مختلف مرگ و میر، کسانی که مورد احترام بوده اند و عدم تمکن مالی مراسم ساده ای برگزار می کنند که بقول معروف ساده سنگین تر و سفره ای که نیافتاده، تعریف و گله ندارد.
مراسم عروسی گاهی پر خرج است که بستگی به امکانات مالی خانواده داماد دارد. دختران این منطقه عموماً خانه دار و نجیب و کم توقع و زندگی کن و شوهردوست و با تربیت و مذهبی و درستکار و امانت دار هستند. همین طور پسران زرنگ و اهل زندگی و علاقمند به خانواده می باشند. همه خانواده ها نسبت به وسعشان و با امکاناتی که دارند به دختر جهیزیه می دهند که معمولاً لوازم اطاق خواب و آشپزخانه و یکی دو تخته فرش و برخی لوازم برقی (سماور و یخچال و اتو و لباسشویی) و خرده ریز ضروری برای یک زندگی ساده و معمولی در حد نیاز دو نفره و همین طور سیسمونی بچه اول را تهیه می کنند.
سابق به جای لوازم برقی گاو شیرده و چند راس گوسفند به خانۀ داماد می فرستادند. مساله جهیزیه اجباری نیست. مردم این خطه معتقدند که عروس با لباس سفید به خانۀ شوهر می رود و باید بعد از سال ها زندگی با همان مرد با کفن به گور برود و از طلاق متنفرند.
افاضلی، 173- 170: 1373