فیش نویس باید در متن غرق نشود و متوجه باشد که در مورد موضوعی مربوط به اقوام و عنوان خاص که در ابتدای فیش نوشته است، در پی مطلب می باشد. بنابراین فقط به آن مطلب در متن توجه کند و اگر فکر می کند باید آنرا با نقل قول از چند جمله از متن بیاورد، آن را در گیومه می گذارد، والله با نگارش خودش خلاصه میکند و مینویسد. ارجاع صحیح اینجا اساسی است تا خواننده در صورت نیاز بتواند به اصل رجوع کند.
ممکن است در چند جای کتاب از موضوع مورد نظر مطلب باشد، در آن صورت باید بر هر کدام قید صفحه کند.
ثبت و ضبط متون شفاهی، با قید زمان و مکان، و آوانویسی
اگر در حال تحقیق میدانی هستید و مواجه می شوید با فردی که دانش تاریخی مهم دارد، بغیراز آنکه باید این مطلب با ضبط صورت ضبط شود، خلاصه نویسی از آن با قید اصل موضوع و توجه با مطالب مهم می شود نگارش شود، که مثلا موضوع چه می باشد، مربوط به چه زمانی است، اهمیت این گفته در چیست، نام افرادی که قید می شوند چیست و اهمیت فردی که این دانش را دارد چیست و به چه دلیل نگارنده متوجه شده این مطلب مهم است و باید ثبت شود.
اگر گوینده داستانی را دارد می گوید، باید با دقت به ریزه کاری هایش پرداخته شود و اهمیت فردی که آن را بازگو می کند مشخص باشد، تا خواننده متوجه اصالت متن بشود. همیشه این متون باید با قید مکان و زمان ثبت گردند.
اگر متن به شعر است، آنرا باید لغت به لغت آوا نویسی کرد. ضبط چنین متونی بسیار مهم است زیرا هر متنی ضرب آهنگ خود را دارد که فقط با نگارش منعکس نمیشود.
فهرست آوا نویسی بسیار ساده در دست است که اگر کمبودی در آن هست، میتوان آنرا با در نظر گرفتن فهرست بزرگ علامات آوا نویسی کامل کرد.
خواندن کتاب
هر گاه کتابی را می خواهید مطالعه کنید، اولین کاری که می کنید، پس از دیدن نام و سال چاپ و اینکه به چاپ چندم رسیده است، به فهرست مطالب آن رجوع کنید و ببینید چگونه به موضوع پرداخته و توالی کار چگونه است. پس از آن به منابع کتاب بنگرید تا متوجه شوید از چه منابعی استفاده کرده است. اگر به موضوع اشراف داشته باشید، از این طریق می توانید متوجه اهمیت کتاب شوید. اکثر کتابها امروز نمایه دارند و از آن برای یافتن موضوع مورد نظر در فیش نویسی استفاده کنید.
یک کتاب موضوعی را مطرح می کند و در فصل های مختلف به آن می پردازد. محقق باید ببیند کدام بخش برای او مناسب است بخواند. یک متن خوب ، پاراگراف به پاراگراف موضوع را پیش می برد. جملات ابتدایی و انتهایی هر پاراگراف بسیار مهم هستند. جمله انتهای یک پاراگراف موضوع شروع شده در ابتدا را به پایان می رساند و جمله اول پاراگراف بعدی اتصال به پاراگراف قبل را انجام میدهد و موضوع در این پاراگراف بعدی پیش می رود. و مجددا آخرین جمله بحث را خاتمه و یا عنوان میکند چگونه باید ادامه داد. همیشه به پاراگراف اول یک متن باید توجه ویژه مبذول داشت. پاراگرافهای آخر که شاید با کلمه نتیجه گیری مشخص شده باشند، کل مطلب را عنوان و نتایج را بصورت کوتاه اعلان می کنند.
یک کتاب بسان یک مقاله، از جایی شروع می شود و لزوم نگارش را مشخص می کند و در انتها نویسنده ثابت می کند چه انجام داده است. فصول میانی انجام اصلی کار می باشد.
خواندن متن با یک مداد به چند دلیل خوب است: می شود مطالب اصلی را با خط کشیدن زیر لغات و یا جملات کلیدی مشخص کرد. گاهی خواننده نظر خاص راجع به مطلبی که میخواند دارد، و می تواند به صورت اختصار آن را کنار متن بنویسد. البته او میتواند کاغذ جداگانه برای این کار داشته باشد و کل مطالبی را که در زمان خواندن یک کتاب نوشته را بصورت یک متن حفظ کند و جایی محفوظ دارد تا زمانی دیگر که بخواهد به خود یادآوری کند چه خوانده بوده، چه مطالبی برایش مهم بوده، نظرات خودش را هم بنویسد.