فارس، یزد، بازی ها
فارس، یزد، بازی ها، آی تو به باغ رفته بودی
تعداد: یک گروه/ جنس: هر دو/ اشیاء: دایره، اربونه، تنبک/ گروه سنی: جوانان
محل اجرا: فضای باز/ زمان اجرا: هنگام گردش و تفریح
نحوه بازی: این بازی در زمانی رایج بوده است که جوانان به صحرا می رفتند و برای سرگرم شدن اشعاری را می خواندند. در این شعرها صحبت از فردی است که سراغ یار خود را از کسی که او را دیده است می گیرد و حال او را می پرسد و او اخباری راجع به یار در اختیار سوال کننده می گذارد. این گفت و گو تا آنجایی که توانایی بدیهه سرایی دو گوینده اجازه دهد، ادامه پیدا می کند.
«آی فخرآباد رفته بودی؟» « بله جون رفته بودم»
«یار مرا دیده بودی؟» «بله بله جون دیده بودم»
«کجای یارم درد می کرد؟» «سریارت درد می کرد». «سر یار سربند می خواد – سربند بالابند
می خواد».
قزل ایاغ، 717 : 1379
فارس، یزد، بازی ها، اتوک کلی
نام دیگر بازی: الک دولک/ تعداد: دو نفر یا گروهی/ جنس: هر دو/ اشیاء: یک چوب در حدود یک متر، یک چوب کوچکتر حدوداً 30 سانتی متر
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: بازیکنان به دو گروه مساوی تقسیم می شوند. گروه شروع کننده در نقطۀ شروع که ابتدای زمین بازی (بالا) است، مستقر می شود و افراد گروه دیگر در محوطۀ زمین بازی به طور پراکنده قرار می گیرند. چوب کوچک (کلی) را روی دو سنگ موازی هم و یا روی چالۀ حفرشده ای می گذارند و یکی از نفرات گروه بالا به ترتیب با «اتوک» (چوب بزرگ) به زیر کلی می زند تا کمی بلند شود، سپس با ضربه ای محکم آن را به طرف پایین زمین پرت می کند.
اگر گروه پایین بتوانند کلی را در هوا بل بگیرند، جای دو گروه عوض می شود و در غیر اینصورت گروه پایین کلی را از هر جا که بر زمین افتاده برداشته و آن را به طرف اتوک که کنار دو سنگ گذاشته شده، پرتاب می کنند، که در صورت اصابت جای دو گروه عوض می شود.
قزل ایاغ، 717 : 1379
فارس، یزد، بازی ها، اوستابدو
تعداد: دو گروه/ جنس: هر دو/ گروه سنی: کودکان
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: بازیکنان به دو گروه تقسیم می شوند و برای هر گروه یک استاد انتخاب می کنند. گروه مدافع و مهاجم را با قرعه کشی معلوم می کنند. گروه مهاجم در نقطۀ شروع بازی و گروه دیگر در زمین بازی پراکنده می شوند. پس از اینکه استاد مهاجمان با گفتن عبارت «اوستا بدو» فرمان حمله داد، مهاجمان با سرعت وارد زمین شده و به قصد گرفتن افراد گروه مدافع، به تعقیب آن ها می پردازند. مدافعان هم با شگردهای خاصی از جمله خسته کردن آن ها مانع این کار می شوند.
اگر مهاجمان فردی را بگیرند باید فریاد بزنند: «اوستا بدو». استاد مدافعان با شنیدن این عبارت و دیدن یار گروه خود، بازنده شدن را می پذیرد و در نتیجه جای دو گروه عوض می شود.
قزل ایاغ، 718 : 1379
فارس، یزد، بازی ها، بچه بازی
نام های دیگر بازی: پنجه کا (مازندران)، جفت جوالدوز (اصفهان)، اتلما قریش (همدان)/ تعداد: دو گروه/ جنس: هر دو/ گروه سنی: نوجوانان
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: دو نفر از بازیکنان مقابل هم روی زمین نشسته و پاهای خود را دراز می کنند، طوری که کف پاهایشان با یکدیگر مماس باشد. دو نفر هم به عنوان تکیه گاه و برای اینکه آن دو نفر ثابت روی زمین بنشینند، پشت به پشت آن ها تکیه می دهند. بقیۀ بازیکنان پشت سر هم به صورت ستون مقابل پاها قرار می گیرند و یکی یکی از روی پاها پرش می کنند. در مرحلۀ بعد دو بازیکن یک پایشان را روی پای دیگر قرار می دهند و دوباره پرش انجام می شود.
در مراحل بعد با گذاشتن دست راست و سپس دست چپ (به صورت باز) روی پاها ارتفاع را بالا می برند و در این مراحل نیز بازیکنان پرش خود را انجام می دهند.
بازیکنی که هنگام پریدن، پا و یا جایی از بدنش با افراد نشسته تماس پیدا کند، می سوزد و از بازی کنار می رود. آخرین فردی که می ماند برندۀ بازی خواهد بود.
قزل ایاغ، 718 : 1379
فارس، یزد، بازی ها، چفته بازی
تعداد: 2 نفر یا بیشتر/ جنس: هر دو
اشیاء: یک عدد توپ پارچه ای به اندازۀ توپ تنیس، یک چوب به طول یک متر و قطر 4-6 سانتیمتر
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: یکی از دو بازیکن با توافق یکدیگر در خط شروع که محل زدن توپ است و دیگری در فاصلۀ حدود 20-50 متری از او قرار می گیرد. این فاصله را با توجه به قدرت پرتاب یکدیگر انتخاب می کنند.
بازیکنی که در خط شروع است توپ را با دست چپ خود کمی بالا انداخته و سپس با دست راست آن را با چوب می زند و به داخل زمین پرتاب می کند. اگر بازیکن دیگر توپ را در هوا بگیرد، برنده است و دو بازیکن جای خود را عوض می کنند. اگر تعداد بازیکنان بیش از دونفر باشد، توپ زن قبلی از دور خارج شده و بازیکن دیگری وارد زمین می شود.
این نکته قابل یادآوری است که به هنگام زدن توپ، به جای بالا انداختن توپ با دست چپ و توسط خود توپ زن، فرد دیگری نیز می تواند توپ را بالا بیندازد تا بازیکن اصلی آن را با چوب بزند.
قزل ایاغ، 719 : 1379
فارس، یزد، بازی ها، علی لولوئی لو
نام دیگر بازی: خاله رورو/ تعداد: یک گروه/ جنس: زنان/ گروه سنی: بزرگسالان
محل اجرا: فضای بسته/ زمان اجرا: عروسی ها و مهمانی ها/ نقش ها: بازیگر، جمعیت
نحوه بازی: این بازی نمایشی روایت یزدی خاله رو رو داستان زنی باردار است. زن ماه ها را شمارش می کند تا هنگام وضع حمل او می رسد، سپس با خواندن شعر و حرکت هایی که انجام می دهد، به دنیا آوردن کودک را مجسم می کند و نمایش با شعری با این مضمون پایان می پذیرد که بچه ای در کار نبوده است.
در متن روایت یزد جمعیت هم صدایی خواننده می گویند: « علی لولوئی لولولوئی لو».
قزل ایاغ، 721 : 1379
فارس، یزد، بازی ها، کیه کیه در می زنه
تعداد: گروهی (دونفر)/ جنس: زنان/ گروه سنی: بزرگسالان
محل اجرا: فضای بسته/ زمان اجرا: جشن های عروسی/ نقش ها: مادر، دختر، تنبک زن
نحوه بازی: دو نفر زن که یکی نقش دختر و دیگری نقش مادر را بازی می کند، طی گفت وگویی شعر گونه و طنزآمیز داستان دختری را مجسم می کنند که با مردان غریبه مراوداتی دارد و مادر او هم از قضیه مطلع است ولی روی کار دخترش سرپوش می گذارد. هر بار که یکی از آن ها به خانه می آید مادر از دخترش دربارۀ مرد غریبه سوال می کند و دختر توجیهی می تراشد:
مادر: «گل پری! لاپری! مادر ایشالا ورپری. دیشب لب بونت کی بود؟»
دختر: «بچه قصاب بچه بود، شقۀ گوش آورده بود . . .»
قزل ایاغ، 722 : 1379
فارس، یزد، بازی ها، گرگم و گله می گیرم
تعداد: یک گروه و دو نفر/ جنس: هر دو/ گروه سنی: کودکان و نوجوانان
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: دو نفر از بازیکنان را به عنوان گرگ و چوپان انتخاب می کنند. بعد با یکی از شیوه های معمول و یا به طور توافقی یادگیری می کنند و بازیکنان به دو گروه (مدافع و مهاجم) تقسیم می شوند. یاران دو گروه با فاصله ای مناسب مقابل هم می نشینند (در بعضی نقاط دیگر می ایستند) گرگ و چوپان هم بین دو گروه قرار می گیرند.
گرگ دائماً در حال حرکت و حمله است تا یکی از گوسفندان (افراد گروه مقابل) را بگیرد و مرتباً ضمن حمله می گوید: گرگم و گله می گیرم و یکی از یاران مدافع (گوسفندان) می گوید: چوپانی دارم و نمی گذارم. اگر گرگ بتواند با غافلگیر کردن چوپان دست خود را به یکی از گوسفندان بزند، برنده است و جای دو گروه عوض می شود.
قزل ایاغ، 722 : 1379
فارس، یزد، بازی ها، گنجشک پر
تعداد: بیش از 3 نفر/ جنس: هر دو/ اشیاء: کودکان/ گروه سنی: کودکان
محل اجرا: فضای بسته
نحوه بازی: بازیکنان گرد هم می نشینند. یک نفر استاد بازی می شود و انگشت دستش را روی زمین می گذارد و بقیه هم همین کار را می کنند. استاد در حالی که عبارتی را می گوید (جوجوجو، این سرجو، آن سرجو) چندین بار انگشت خود را به این طرف و آن طرف می برد و سپس می گوید مثلاً: کلاغ پر و بعد اسامی پرندگان مختلفی را می آورد مانند گنجشک پر، کفتر پر . . . و گاهی هم نام حیواناتی را که در زمرۀ پرندگان نیستند و یا حتی گاه نام اشیای مختلفی را می گوید.
بازیکنان باید مراقب باشند و تنها با گفتن نام های پرندگان دست های خود را بالا ببرند. فردی که اشتباه کند، بازنده می شود، و به عنوان مجازات باید خم شود. بقیه دست هایشان را روی هم و بر پشت او می گذارند و پس از گفتن عباراتی در پایان می گویند: دست کی بالا؟ و بازنده هم در جواب می گوید: دست اوستای خودم.
قزل ایاغ، 723 : 1379
فارس، یزد، بازی ها، گندم گل گندم
تعداد: یک گروه/ جنس: هر دو/ اشیاء: دایره، اربونه، تنبک/ گروه سنی: بزرگسالان
محل اجرا: فضای بسته/ زمان اجرا: عروسی ها و مهمانی ها
نقش ها: بازیگر، دایره و تنبک زن
نحوه بازی: در مجالس عروسی و مهمانی، مردی که خوش ذوق است و حافظۀ خوبی دارد چادری بر سر می کند و همراه با دایره و تنبک و هم صدایی مهمانان شعر بلندی را می خواند و در آن، مراحل مختلف شخم زدن، آب دادن، نگهداری، برداشت محصول و . . . را با حرکات جالب و رقص مانند مشخص می کند.
در آخر وزن شعر تغییر می کند و شکل تفننی به خود می گیرد و بازی خاتمه می یابد.
اشعار با گویش یزدی خوانده می شوند: «…. هموار مکنم همچین و همچین گل گندم، گل گندم. خودم همسایت بودم رفتی دادی مردم گل گندم».
قزل ایاغ، 723 : 1379
فارس، یزد، بازی ها، لشکرکشی (کشتی)
تعداد: 40-50 نفر (درهر گروه)/ جنس: پسران/ گروه سنی: جوانان
محل اجرا: فضای باز/ زمان اجرا: روزهای تعطیل
نحوه بازی: عده ای از جوان های دو محله در میدان یا تکیه یا حسینیۀ محل خود جمع می شوند و هر محله برای خود یکی از افراد صاحب صلاح را به عنوان استاد (سرپرست) انتخاب می کند.
نفرات دو محله دایره وار طوری که هر محله نصف دایره را تشکیل دهد، کنار هم می ایستند. آن گاه دو استاد هرکدام یکی از نفرات چابک و قوی خود را با نام صدا می زنند که به وسط میدان آمده و کشتی خود را شروع کنند.
داوری بازی هم به عهدۀ دو استاد است. کشتی به حالت سرپا انجام می شود. برندۀ باز کسی است که حریف را از زمین بلند کرده و بر زمین بزند و یا اینکه با به کار بردن فنی، حریف به زمین بیفتد. پس از آن برنده کشتی در زمین می ماند و به جای بازنده، استاد مربوطه، یکی دیگر از افراد خود را برای کشتی گرفتن با برنده صدا می زند.
بسیار پیش می آید که یک نفر با چندین نفر کشتی بگیرد. زورآزمایی تا حدود بیش از ده کشتی ادامه دارد و هر محله که تعداد برد بیشتری داشته باشد برنده است.
قزل ایاغ، 723 : 1379
فارس، یزد، بازی ها، هدر دور هدر ددر
تعداد: دو نفر/ جنس: زنان/ اشیاء: ضرب/ گروه سنی: بزرگسالان
محل اجرا: فضای بسته/ زمان اجرا: مجالس عروسی و ختنه سوران
نحوه بازی: در مجالس زنانه دونفر که خوش سر و زبان هستند و توانایی بدیهه سرایی دارند گفت و گوی شعر گونه ای را آغاز می کنند که انتهایی ندارد و تا آنجا می تواند ادامه پیدا کند که مشاغل مختلف به ذهن بازیکنان برسد و بدیهه سرایی خوانندگان اشعار اجازه دهد.
در این گفت و گو یکی از دیگری سئوال می کند که آیا زن کسی مثلاً: عطار، بقال، قصاب و . . . می شود؟ و نفر دوم جواب منفی می دهد و دلایل خود را ارائه می کند پس از هر دور گفت و گو، همۀ حاضران در مجلس با هم می خوانند: «بچکا جمع شد هدر ددر هدر ددر».
قزل ایاغ، 724 : 1379