فارس، گلپایگان، ابزار
فارس، گلپایگان، ابزار، ابزار کشاورزی
مانند “چون” و “خش” و “لپک” و “ماله صحرایی” و “بیل” و “کلنگ” و “دودمه” و “تبر دو شاخه” و “پالان” و “رکاب” و “تنگ” و “رانکی” و “دهنه” و “افسار” و “لوچک” و “لاک” و “ماله” و “قائمه خشت زنی” و “نردبان” و “لویخ” و “اشکیل” و “سازین” و “طناب” و “جوال” و “گوآل” و “هور” و غیره و گاهی هم “ترازو” و “قپان سه پایه” و “میزان وزنه و کپه” و “جین کنی”، “داس خاله” و بعد “چیل” و “تمن” و غیره.
اشراقی، 773: 1383
فارس، گلپایگان، ابزار، ابزار لبنیات
لوازم شیردوشی و ماست بندی و “کشکول و چوب خط” و دیگ و سبد بافتنی از شاخه ی درخت بید و یا ساقه ی گندم و “سرپایه ی مشکه زنی” و ظروف سفالی لعابی به نام های “چهار قفلی”، “بسو”، “دومنی”، “یک منی” و “صادگیری” و ظرف ماست و روغن، “دله روغن” و “خیک روغن” و غیره معمولاً در اطاقی انبار مانند نگهداری می شد.
اشراقی، 773- 773: 1383
فارس، گلپایگان، ابزار، جعبه آراشت
جعبه آرایش که از چوب درخت گلابی در خود گلپایگان و خوانسار به ظرافت تمام ساخته و منبت کاری می شد و لوازم آرایش زنان را در آن جای می دادند و اگر احیاناً انگشتری یا سینه ریزی و النگویی و گوشواره ای داشت، جایش در همین “جعبه آراشت” بود که فقرا با یک جعبه ساده به نام “حجر” مختصری از لوازم بالا را در آن جا می دادند.
اشراقی، 775: 1383
فارس، گلپایگان، ابزار، ظروف منزل
اغلب از مس ساخته می شد. “قزقون و قزقونچه”، “دیگ”، “دیگ بر”، “قابلمه سه پایه”، کاسه، بشقاب، “بادیه”، “قدح”، سینی، سیخ، “نیمچه”، “قهوه جوش”، “وسمه جوش”، قاشق، کفگیر، ملاقه، “تیربرگ”، “وردنه”، “شاته واکن”، “وردستی”، “مچ بند”، “سربند” برای نانوایی، “سونویه”، “کشماله” از لوازم منزل بود.
اشراقی، 772: 1383
فارس، گلپایگان، ابزار، قبل منقل
اعیان و اشراف در مسافرت خارج از شهر و یا دعوت در منازل اشخاص معتبر، همراه خود گماشته ای به نام “آبدار باشی” داشتند که متصدی تهیه و نگهداری و آماده کردن و تعارف قلیان به ارباب خود بود و لوازم مربوطه را در کیفی چرمی به نام “قبل منقل” جا می دادند و بر پهلوی پالان اسب یا الاغ می بستند، حتی “زغال تنوره سماور” و ظرف مربوطه را هم همراه داشتند. برای وسایل چای، استکان و نعلبکی و زیردستی و قندان، “چای دان” و “بادبزن” و “دودکش دسته دار” و برای روشن کردن زغال در قدیم “سنگ چخماق وسوته” که عبارت بود از یک قطعه آهن و یک قطعه سنگ آتش زنه و مقداری پنبه یا کهنه سوخته که سریع الاشتعال بود و قدری زغال و تنباکو در جعبه ای می گذاشتند که “هزار بیشه” نامیده می شد.
اشراقی، 776: 1388
فارس، گلپایگان، ابزار، قلیان
“قلیان”، “نی قلیان”، “نی پیچ”، “سرقلیان”، “آتش گردان”، “جاتنباکو”، “ظرف نم کردن تنباکو”، “کوزه قلیان”، “میانه” و “جام برنجی” و “پارچ مسی” یا “ورشوی آب” و “انبر کوچک” جزء لوازم بود.
اشراقی، 775: 1383
فارس، گلپایگان، ابزار، لوازم حمام
بقچه حمام که اعیان و ثروتمندان از پارچه ترمه و با آستر دارایی و مخمل و پارچه های گران قیمت دوخته می شد. جانماز و مهر و تسبیح و برای مردان کیسه توتون و چپق و ذره بین و چاقوی اره دار و کیسه پول و مقراض کوچک و آیینه کوچک و شانه چوبی و سنگ پا و بند تنبان ابریشمی با سرآویز و منگوله و برای زنان شانه و آیینه و شیشه گلاب، گل آبپاش و کیسه گل خشک شده و میل سرمه دان و سرمه دان و قاشق وسمه کشی و وسمه جوش و ظروف “غازه” یا سرخاب و انواع سفیدآب و قطعه ای پیه و کیسه چرک پشمی و لنگ و حوله و سربند – ظرف حنابندی و ظرف مسی مشربه و طاس و لگن و آفتابه و سنگ پا و غیره بود.
اشراقی، 775: 1383