فارس، گرگان، پوشاک

فارس، گرگان، پوشاک، پارچه ابریشمی، تافته

در سراسر استراباد، رامیان در تولید پارچۀ ابریشم معروف بود. آن شهر ابریشم خام صادر نمی کرد بلکه آن را وارد می کرد و انواع پارچه های ابریشمی صادر می نمود. در رامیان تافته تولید می شد که یاشول یا ارغوانی هم نامیده می شد و بسیار مورد علاقۀ ترکمن ها بود.

شهشهانی، 166: 1396

فارس، گرگان، پوشاک، پارچه ابریشمی، روسری

روسری های ابریشمی قرمز هم که بسیار لطیف و در عین حال محکم بود، در آنجا تولید می شد. از آن روسری ها برای پوشاندن سر یا پیچیدن به دور کمر استفاده می کردند.

شهشهانی، 166: 1396

فارس، گرگان، پوشاک، پارچه ابریشمی، عباس خانی

پارچۀ ابریشمی دیگری که بسیار مورد علاقۀ جوانان بود و از آن برای دوختن کت استفاده می کردند، عباس خانی  بود و نوع دیگری هم وجود داشت که صمصام خانی نامیده می شد.

شهشهانی، 166: 1396

فارس، گرگان، پوشاک، زنان

زنان از پارچه های ابریشمی که خودشان بافته بودند، استفاده می کردند. آن ها پیراهن های کوتاه قرمز رنگی بر تن می کردند که پایین آن ریشه داشت. شلوارهایشان از قناویز بود که پایین آن ریشه داشت و روی سجاف هایش نواردوزی شده بود. زنان ثروتمند از این نوع لباس استفاده می کردند. لباس افراد معمولی از پارچۀ آبی تیره ای تهیه می شد که یاشول نام داشت.

آن ها روی پیراهن های خود پیراهن یا کت دیگری از پارچۀ عباس خانی یا صمصام خانی می پوشیدند که آستین های بلندی داشت. قسمت رویی آستین بلند بود و روی انگشتان می افتاد. آن ها کتی به نام بهاره می پوشیدند که در ناحیۀ کمر تنگ می شد و آستین های کوتاهی داشت و در اطراف گردن و لبه های آن ریشه می دوختند. آن ها چهار شال به دور کمر می بستند.

شهشهانی، 166: 1396

فارس، گرگان، پوشاک، زنان، سرپوشه

سرپوشه های آن ها از هشت متر پارچۀ قرمز بود و آن ها پارچۀ سفید دیگری را هم که سه متر طول داشت، به دور پیشانی خود می بستند. تزییناتی که روی سرپوشه های خود می دوختند، منجوق های ریزی داشت. سرپوشه های زنان مجرّد به جای پارچۀ سفید روی پیشانی، کلاه داشت و یک ردیف سکّۀ نقره روی آن دوخته شده بود. از سکّه برای تزیینات روی حاشیۀ جلویی و دگمه های لباس هم استفاده می کردند.

شهشهانی، 166: 1396

فارس، گرگان، پوشاک، زنان، تزئینات لباس

تزیینات مورد استفادۀ زنان فلزی بود که دور گردن آویزان می شد و تا دامن پایین می آمد. در دو طرف، یاخله یا سکّه هایی روی آن دوخته می شد و گاهی وزنش به چند کیلوگرم می رسید. گردنبندهای نقره یا طلا هم که تخت گلوبند خوانده می شد، مورد استفاده قرار می گرفت. دستبندهایی که ده سانتیمتر عرض داشت، و نیز بازوبند در آن زمان متداول بود. زنان موهای بلندی داشتند اما موهای اطراف صورت را کوتاه می کردند و در نزدیکی گوش ها آن ها را بیرون می آوردند که مثل قابی دو طرف صورت را در بر می گرفت و کَچَک نامیده می شد.

شهشهانی، 167: 1396

فارس، گرگان، پوشاک، مردان، چنگه

دامادها عمامه های سیاهی بر سر می گذاشتند که در اطرافش سکه های نقره ای دوخته شده بود و چنگه خوانده می شد.

شهشهانی، 167: 1396

فارس، گرگان، پوشاک، مردان، پیراهن و شلوار

شلوارهای مردان هم آبی پررنگ بود و با بندهایی که از کتان بافته شده بود، محکم می شد. پیراهن این لباس هم از ابریشم قرمز دوخته می شد که در طرف راست و نزدیک شانه، دگمه می خورد.

شهشهانی، 166: 1396

فارس، گرگان، پوشاک، مردان، دستمال گردن

مردان از دستمال گردن های ابریشمیِ ریشه دار استفاده می کردند.

شهشهانی، 166: 1396

فارس، گرگان، پوشاک، مردان، شال کمر

شال کمر مردان از پارچۀ ابریشم قرمز بود. این شال ها در پشت گره می خورد و ریشه ها در پشت آویزان می شد.

شهشهانی، 166: 1396

فارس، گرگان، پوشاک، مردان، کت

کت هایی که از ابریشم عباس خانی دوخته می شد، راه راه قرمز و سفید بود. این کت ها کاملاً ساده بودند، بدون یقه، و درست مثل پیراهن های جلوباز، با چند دگمه  بسته می شدند. مردان ژاکت های کوتاه تمیزی می پوشیدند و از کت و شلوار پشمی قهوه ای استفاده می کردند.

شهشهانی، 167- 166: 1396

فارس، گرگان، پوشاک، مردان، کفش

مردان پاپیچ داشتند و صندل می پوشیدند.

شهشهانی، 167: 1396

فارس، گرگان، پوشاک، مردان، کلاه

در استراباد، مردان کلاه های کوچکی از پوست برّه بر سر می گذاشتند یا از کلاه های بزرگ قهوه ای رنگ که از پوست گوسفند دوخته شده بود استفاده می کردند.

شهشهانی، 167: 1396

فارس، گرگان، پوشاک، بزرگان

ثروتمندان و بزرگان منطقه از ماهوت، فاستونی و یا پارچه ای استفاده می کردند که ترکیبی از نخ، پشم و  ابریشم بود، یا پارچۀ دیگری که در منطقۀ تابستانی سرحد بافته می شد. کلاه آن ها نمدی بود.

شهشهانی، 166: 1396

فارس، گرگان، پوشاک، مراسم

در استراباد پارچه های نخی و ابریشمی تولید می شد. در عروسی ها، یک دست لباس کامل از خانۀ عروس برای داماد فرستاده می شد، و سپس مادر داماد پارچۀ دوخته نشده ای را برای عروس می فرستاد. همۀ این کارها با آداب و رسوم خاص و تشریفات و به همراه تزیینات، شیرینی و موسیقی انجام می گرفت. به این ترتیب، پارچه های محّلی بیشتر در مراسم و آیین های خصوصی مورد توجه واقع می شد، در حالی که در اعیاد و جشن های ملّی، پارچه و لباس و مدل آن از مرکز که در بالاترین مرتبه قرار داشت می آمد.

شهشهانی، 167: 1396

به ما در تکمیل اطلاعات این قسمت کمک کنید

ارسال اطلاعات
slot deposit 10 ribu
slot deposit qris
spadegaming
pg soft
habanero
cq9
slot garansi kekalahan