فارس، کرمان، بازی ها
فارس، کرمان، بازی ها، اتلک تی تَتِلک
تعداد: یک گروه
جنس: هر دو
گروه سنی: کودکان
وضعیت بدن: نشسته و پاها دراز می شود.
محل اجرا: فضای بسته
نحوه بازی: بازیکنان روی زمین نشسته و پاهای خود را دراز می کنند. یکی از آنها شروع به خواندن شعری می کند و با هر هجای آن به نوبت روی پای یکی از بازیکنان می زند. هنگام گفتن آخرین هجای شعر، دست خواننده به پای هر یک از بازیکنان که اصابت کند، او باید پایش را جمع کند. بازی را به همین ترتیب ادامه می دهند تا تنها پای یک نفر باقی بماند. این فرد برندۀ بازی است.
قزل ایاغ، 521: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، اَکّودوکّو
تعداد: یک گروه
جنس: هر دو
گروه سنی: کودکان
محل اجرا: فضای بسته
نحوه بازی: این بازی شبیه به «اتل متل» است با این تفاوت که به جای پاها از انگشتان دست استفاده می شود و آخرین هجای شعر به هر انگشتی که افتاد، آن انگشت جمع می شود بازی به همین ترتیب ادامه پیدا می کند تا زمانی که همۀ انگشت های دست یک بازیکن جمع شده باشد و در نتیجه برندۀ بازی خواهد بود.
قزل ایاغ، 522: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، الاکلنگ
تعداد: 2 نفر
جنس: هر دو
اشیاء: تیر چوبی به اندازه 5-6 متر، چوبی به طول یک متر
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: تیر چوبی 5-6 متری را به طور افقی روی پایه ای به ارتفاع یک متر قرار می دهند. بعد دو بازیکن روی دو سرتر می نشینند و هر یک با فشار آوردن پا بر زمین بالا می رود و دیگری پایین می آید. بازی بارها تکرار می شود.
قزل ایاغ، 523: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، امشب شب سه شنبه ی
نام های دیگر بازی: استن بیل، یه روزی رفتم به هیزم، مندلی چُپش، گربه گنده، سبرشیرِ سرکه، سه خروسه جُل، شیخ شمس الدین در شیراز
تعداد: 2 نفر یا گروهی
جنس: هر دو
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: عباراتی انتخاب می شود و یک یک بازیکنان باید تند تند و بدون وقفه آن عبارات را به تعداد دفعاتی که قبل از شروع بازی توافق شده، تکرار کنند. هر یک که موفق به اجرای آن نشود، از دور بازی کنار می رود. مسابقه آنقدر ادامه می یابد تا تنها یک نفر باقی بماند که برنده بازی خواهد بود. این بازی با عبارت های گوناگون در این استان اجرا می شود. یک نمونۀ آن چنین است: “امشب شب سه شنبه ی – فرداشبم سه شنبه ی – پس صباشبم سه شنبه ی – ئی سه سه شب، او سِه سه شب، هر سِه سِه شب، سه شنبه ی”.
قزل ایاغ، 523: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، انگشتربازی
تعداد: یک گروه
جنس: دختران
اشیاء: یک عدد انگشتر، یک تکه پارچه
گروه سنی: کودکان
محل اجرا: فضای بسته
نحوه بازی: بازیکنان دور هم نشسته و یک پارچه روی پاهای خود می اندازند. بعد استاد بازی که انگشتری در دست دارد، دست های خود را زیر پارچه برده و انگشتر را در یکی از دست های خود پنهان می کند. آنگاه شعری را خوانده و دو مشت خود را زیر پارچه بیرون می آورد و جلوی یک یک بازیکنان می گیرد. هر یک از بازیکنان شعری را می خواند و با هر ضرب آن، روی دست چپ و راست استاد می زند و با گفتن کلمۀ «همین» (تخم می کنه توی همین)، به یکی از دو دست او اشاره می کند. بازیکنی که حدس او درست باشد، استاد بعدی بازی می شود و بازی را به همین ترتیب ادامه می دهند.
قزل ایاغ، 524: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، بچاق بیه سربالا
نام دیگر بازی: گو و چفته بازی
تعداد: یک گروه
جنس: هر دو
اشیاء: توپ، یک تکه چوب (چفته)
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: بازیکنان محوطۀ وسیعی را برای بازی انتخاب می کنند. بعد یک نفر را یک نفر را از میان خود تعیین می کنند که در بالای زمین بایستد و محل او را «سربالا» می نامند. این بازیکن با چوبی که در دست دارد (چفته) توپ را به قسمت پایین زمین پرتاب می کند. هر کدام از بازیکنان که بتواند، توپ را “بل بگیرد” (در هوا بگیرد)، به محل «سربالا» می آید و خود توپ را می زند و به همین ترتیب بازی را ادامه می دهند. قابل ذکر است که هنوز زرتشتیان روز سیزده فروردین در «تندرستون» به این بازی می پردازند.
قزل ایاغ، 524: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، برنجک
نام دیگر بازی: تاپ تاپ خمیر
تعداد: یک گروه و یک نفر
جنس: هر دو
گروه سنی: کودکان
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: یکی از بازیکنان دمرو خوابیده و بقیه دور او می نشینند. استاد بازی در حالی که با دست بر پشت او می زند شعری را می خواند و در پایان از او می پرسد که “دست چه کسی بالاست؟” بازیکن خوابیده مثلاً می گوید: “دست آقاموشه”. بعد دوباره استاد شعر را ادامه می دهد و در پایان شعر، هنگام گفتن «جلز و ولز» همۀ بازیکنان، بازیکن خوابیده را غلغلک می دهند.
قزل ایاغ، 524: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، بشکن بشکن
تعداد: یک گروه و یک نفر
جنس: مردان
گروه سنی: بزرگسالان
محل اجرا: فضای بسته
زمان اجرا: جشن ها، مثل تیرگون و آبریزان (جشن های خاص اول تابستان)، عروسی ها و روز سیزده بدر
نحوه بازی: در قدیم که عروس چله رعایت می کرد، یعنی چهل روز از خانه بیرون نمی رفت، برای سرگرمی او کسانی را از بیرون یا همان مجلس می آوردند تا همه را سرگرم کنند. در این بازی، بازیگر به وسط آمده و همراه با کف زدن مهمان ها شعر می خواند و جمعیت هم پاسخ می دهند به طوریکه در جواب هر جمله بازیگر می گویند «بشکن» بازیگر می خواند: «بشکن بشکنه»، «من نمی شکنم»، «ور تو بشکنم»، «من نمی شکنم». در این مکالمه ها بازیگر از اصناف مختلف مثل تاجرها، لوطی ها، رمال ها، حمال ها و . . . نام می برد و به طنز از شغل آنها و احیاناً رفتارهای غلطشان انتقاد می کند. بازیگر نبض مجلس را در دست دارد و می تواند بدیهه سرایی کند و مثلاً اگر در مجلس افرادی از شهرهای مختلف با گویش های گوناگون حضور داشته باشند، شعرهای خود را به لهجه مردم مختلف می خواند و تقلید گویش آنها را هم درمی آورد. در پایان چون شعرها به جای مشخصی ختم نمی شود، رقص و بشکن زدن خود را تند می کند و از مجلس به گوشه ای فرار می کند.
قزل ایاغ، 525: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، تخم مرغ بازی
تعداد: یک گروه
جنس: پسران
اشیاء: تعدادی تخم مرغ پخته
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: در ایام عید سر هر گذر و محله و بازاری هزارها تخم مرغ موجود بود. مغازه دارها برای آنکه تخم مرغ ها فروش رود و نماند تا فاسد شود تخم مرغ ها را آب پز و آنها را رنگ می زدند. بچه ها این تخم مرغ ها را می خریدند و با هم بازی می کردند و ترتیب این بازی بدین صورت بود دو نفر مقابل هم می ایستادند، در دست هر یک تخم پخته شده بود و آن را طوری در دست می گرفتند که فقط سر تخم مرغ بیرون بود. سر تخم ها را به هم می زدند هرکدام می شکست او باخته بود و می بایست تخم مرغ را به طرف مقابل تقدیم نماید یا پولش را بدهد این بازی را بیشتر در ایام تعطیلات عید پسربچه ها تشکیل و سرگرم کننده و جنبه برد و باخت و قمار را داشت.
همت، 64
فارس، کرمان، بازی ها، جمو جموهویزه
تعداد: یک گروه
جنس: هر دو
محل اجرا: فضای بسته
نحوه بازی: بازیکنان دست های خود را مشت کرده و روی هم مانند ستون قرار می دهند. بازیکنی که مشت هایش روی مشت ها قرار دارد، دست بالایی خود را باز کرده و با کف دست روی مشت خود مالیده و شعری را می خواند. پس از پایان شعر، بازیکنان دست های خود را در پشت پنهان می کنند و همان بازیکنی که شعر را می خواند، این بار از یک یک بازیکنان سوالاتی می کند و آنها هم جواب می دهند، مانند کلاغ کو؟ لب بون. بون کو؟ تُمبید. گردو پرتش کو؟ توسبو . . . پس از پایان سوال و جوابها، بازیکنان دست های خود را جلو آورده و با انگشت اشارۀ دست راست خود، کف دست چپ خود را ساییده و می خوانند: هوززنگله، هوززنگله، هوززنگله.
قزل ایاغ، 526: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، جوسیا
نام دیگر بازی: هرن هرن اسب چه رن؟
تعداد: یک گروه و دو نفر
جنس: هر دو
اشیاء: یک عدد ترنا
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: ابتدا بازیکنان دو استاد انتخاب می کنند. این دو اوسا دور از چشم دیگران رنگ اسبی را بین خود قرار می گذارند. آنگاه نزد بازیکنان می آیند. یکی از دو استاد یک سر ترنا را به دست گرفته و سر دیگر آن را به اولین نفر بازیکنان که در یک صف ایستاده اند، می دهد. این بازیکن سر ترنا را گرفته و می گوید: «چرن هرن» بعد استاد از او می پرسد: «اسب چرن؟» بازیکن باید رنگ انتخابی اسب را حدس بزند. اگر درست بگوید، استاد ترنا را به او می دهد و می گوید: «گندم شیر، گرمش گیر» بازیکن ترنا را گرفته و به بقیۀ بازیکنان حمله کرده و آنها را با ترنا می زند. این کار تا زمانی ادامه دارد که استاد همچنان کلمۀ «گرمش گیر» را تکرار کند. ولی زمانی که استاد عبارت «جوسیا» را بر زبان آورد. بازیکن باید بلافاصله خود را به استاد برساند. اگر در بین راه توسط بازیکنان گرفته شود، او را نزد استاد می آورند و استاد هم برای او مجازاتی مانند ده ضربه ترنای آتشی یا پنبه ای تعیین می کند. در صورتی که بازیکن نتواند رنگ اسب را درست حدس بزند ترنا را به نفر بعدی خود می دهد و دوباره به همان ترتیب عمل می شود. در این بازی اگر به جای رنگ اسب، رنگ گلها را انتخاب کنند، بازی را «گلها چه گل» می نامند.
قزل ایاغ، 527: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، چش تپه کا
تعداد: یک گروه و یک نفر
جنس: هر دو
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: استاد بازی چشم یکی از بازیکنان را می بندد و بقیه خود را در اطراف پنهان می کنند. آنگاه پس از گفتن «جابه جا» توسط استاد، بازیکن چشم هایش باز می کند و صدا می زند: کلوفوتکی. بازیکنان از مخفیگاه خود باید سوت بزنند و آن بازیکن باید از صدای سوت، فرد مخفی شده را تشخیص داده و محل او را بگوید. اگر حدس او درست باشد، همان فرد مخفی شده باید چشم بگذارد و در غیر اینصورت دوباره خود بازیکن چشم می گذارد.
قزل ایاغ، 527: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، چشم بند
تعداد: 7-8 نفر
جنس: هر دو
محل اجرا: فضای بسته
نحوه بازی: ابتدا به شیوۀ «سربر» (sarbar) یکی از بازیکنان را انتخاب می کنند و چشم او را می بندند. بازیکنان گاه گاهی دستی به او می زنند و فرار می کنند. این بازیکن باید با چشم بسته به دنبال آنها دویده و سعی کند یکی از آنها را بگیرد. فردی که توسط این بازیکن گرفتار می شود، در دور بعدی بازی چشم می گذارد.
قزل ایاغ، 527: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، چشم کوربازیی
نام دیگر بازی: قایم موشک (تهران)
تعداد: یک گروه و دو نفر
جنس: هر دو
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: ابتدا بازیکنان یک نفر را به عنوان استاد انتخاب می کنند. بعد قرعه کشی کرده و یکی را برای چشم گذاشتن مشخص می کنند. بازیکن چشم گذار، درد امان استاد چشم های خود را می بندد و بقیه خود را در جاهای مختلف پنهان می کنند. آنگاه چشم گذار، چشم های خود را باز کرده و به جست و جوی افراد مخفی شده می پردازد. اگر بتواند یکی از آنها را پیدا کرده و نزد استاد بیاورد، همان بازیکن به جای او چشم می گذارد. بازیکنان دور از دسترس او اگر بتوانند خود را به استاد برسانند و بگویند «لوستا» از خطر گرفتارشدن در امان می مانند.
قزل ایاغ، 528: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، خاله ستاره
تعداد: 2 نفر
جنس: زنان
اشیاء: لباس های مناسب برای بازیکنان، لباس خاله ستاره (چادر نماز، پیراهن و تنبان معمولی)، لباس زن (شلوار تنگ و چسبان، شلیتۀ کوتاه چیت گلدار که حاشیه دوزی شده، پیراهن مخمل کوتاه که سردستها و یقۀ آن یراقدوزی شده است)، چارقد ململ یا تور ویل سبز یراقدوزی شده.
محل اجرا: فضای بسته
گروه سنی: بزرگسالان
زمان اجرا: مجالس عروسی و مهمانی
نقش ها: خاله ستاره، زنی که سرش هوو آمده است
نحوه بازی: این داستان درباره زنی است که سرش هوو آمده است و زن می خواهد بداند هوویش چه شکلی است و از خاله ستاره که زن مورد اعتماد اوست و هوو را دیده است سوال می کند و وقتی خاله با رقص حرکات هوو را مجسم می کند. او ناراحت می شود و با ادا ناراحتی خود را نشان می دهد: – خاله ستاره، جونم خاله – یاروروه دیدی؟، دیدم خاله – چه کار می کرد؟ سرمه به چشمونش می کرد. در آخر خاله ستاره می بیند زن خیلی ناراحت است می خواند: «خاله به قربونت خالت، دکمه سرآستین یاست، خاله قربونت شه، نقره نمکدونت شه.»
قزل ایاغ، 528: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، خاموشان
تعداد: یک گروه
جنس: هر دو
محل اجرا: فضای بسته
نحوه بازی: بازیکنان دور هم می نشینند. یکی از آنها شروع به سوال کردن از بقیه می کند. این سوالات پی در پی و تند تند پرسیده می شود. مخاطب باید بعضی از سوالان را جواب داده و بعضی را سکوت کند بازیکنی که به هنگام سکوت، لب به سخن بگشاید، شرط را باخته است.
قزل ایاغ، 529: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، خرسک
تعداد: یک گروه و یک نفر
جنس: هر دو
اشیاء: ترنا (به تعداد بازیکنان)
گروه سنی: کودکان
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: ابتدا قرعه کشی کرده و یک نفر را انتخاب می کنند. بعد دست او را به مچ پایش می بندند و دیگران او را با ترنا می زنند. بازیکن باید در همان وضعیت، سعی کند دامن یا ترنای یکی از آنها را بگیرد که در اینصورت دست و پای او را باز می کنند و کسی که دامن یا ترنایش گرفته شده به جای او قرار می گیرد و به همین ترتیب بازی را ادامه می دهند.
قزل ایاغ، 529: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، خرگوشو
تعداد: 2 نفر
جنس: هر دو
اشیاء: یک منبع نور
محل اجرا: فضای بسته
زمان اجرا: شب
گروه سنی: کودکان
نحوه بازی: فرد بزرگسالی دست خود را جلو چراغی می گیرد و روی دیوار سایه ایجاد می کند و با حرکت دست، سایه را نیز به حرکت درمی آورد و می گوید: «خرگوشو، خرمن گوشو» و به این ترتیب کودکان را سرگرم می کند.
قزل ایاغ، 529: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، خشتک بالشتک
نام های دیگر بازی: آفتاب مهتاب
تعداد: 2 نفر
جنس: هر دو
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: دو بازیکن پشت به هم کرده و دو دست خود را محکم به یکدیگر قلاب می کنند. بعد یکی از بازیکنان خم شده و نفر دیگر را بر دوش خود می گیرد، طوری که صورت او به طرف بالا و آسمان قرار گیرد و با کمی مکث می گویند: «خشتک» و دوباره به حالت اولیه برمی گردند و نوبت بعدی، دیگری بازیکن اول را رو به بالا بلند کرده، می گویند «بالشتک» و به همین ترتیب این عمل را بارها تکرار می کنند.
قزل ایاغ، 530: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، خم پلی
نام های دیگر بازی: یک پی دوپی، جفتک چارکش، خم و پل
تعداد: 3-30 نفر
جنس: هر دو
اشیاء: یک جفت کفش
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: یک نفر اوسای بازی شده و بین بازیکنان قرعه کشی می کند. فرد بازنده در قرعه کشی باید به موازات خط شروع خم شود و دست های خود را بر زانوانش قرار دهد. فردی که داوطلبانه برای خم شدن آماده شود تا پایان بازی از جریمه شدن معاف خواهد بود. شروع بازی به این ترتیب است که ابتدا استاد بازی از پشت خط شروع از روی فرد خم شده پرش می کند و به دنبال او سایر بازیکنان نیز پرش خود را انجام می دهند. در مرحلۀ بعد فاصلۀ پرش از خط شروع را به اندازۀ یک طول و یک عرض یک کفش و یا یک جفت کفش افزایش می دهند و دوباره پرش را انجام می دهند. به همین ترتیب هر بار فاصلۀ کفش ها از خط شروع افزایش داده می شود. بازیکنی که در یکی از مراحل نتواند پرش خود را انجام دهد و یا مرتکب خطا شده و پایش را در پشت خط شروع بگذارد و بپرد، بازنده است و به عنوان جریمه، خود باید خم شود. بازیکنان بازی را تا زمان خسته شدن ادامه می دهند.
قزل ایاغ، 530: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، دارپلان
تعداد: دو گروه (4-5 نفری)
جنس: هر دو
اشیاء: 3 عدد سنگ به اندازه و شکل آجر، تعدادی سنگ کوچکتر
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: ابتدا سه سنگ را که به صورت آجر است روی زمین و با فاصله های معین به طور عمودی قرار می دهند. بازیکنان به دو گروه تقسیم می شوند. یکی از گروه ها تعدادی سنگ برداشته و در 10-15 متری سنگ های آجری شکل قرار می گیرد. آنگاه یکی از بازیکنان گروه، شروع به سنگ انداختن به طرف سنگ های آجری شکل به قصد انداختن آنها می کند. بازیکن با انداختن هر سنگ آجری، شانس پرت کردن یک سنگ دیگر را به دست می آورد. اگر او بتواند سه سنگ آجری را بیندازد، یک امتیاز برای گروه خود به دست آورده است. در صورتی که نتواند هیچ سنگی را بیندازد و یا فقط یک سنگ را انداخته باشد، دیگر حق پرتاب کردن نخواهد داشت و بازی را به یار دیگری از گروه خود واگذار خواهد کرد.
قزل ایاغ، 531: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، دایره طلبی
نام های دیگر بازی: ماچلوس در شهداد، سیرجان، بم، یوسف آباد بم، کرمان و گوسه طلبی
تعداد: دو گروه
جنس: هر دو
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: دو اوسای بازی، بازیکنان را به دو گروه تقسیم می کنند. یکی از دو گروه در زمین دایره (مربع یا مستطیل) شکل پراکنده می شود. استاد گروه دیگر، افراد خود را یک یک انتخاب می کند و به داخل زمین می فرستد. فرد فرستاده شده باید، در حال لی لی کردن سعی کند دست خود را به افراد داخل دایره زده و به این ترتیب آنها را سوزانده و از زمین خارج کند. اگر افراد خارج دایره بتوانند همۀ افراد داخل دایره را یک یک بسوزانند، می توانند خود به جای گروه داخل دایره قرار گیرند و دوباره بازی را به همان نحو ادامه دهند.
قزل ایاغ، 531: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، دستکی
نام دیگر بازی: از انواع قایم موشک
تعداد: یک گروه و یک نفر
جنس: هر دو
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: ابتدا استاد بازی را تعیین می کند. بعد با قرعه کشی «گرگ» را هم مشخص می نمایند. گرگ در دامن استاد سر می گذارد و بقیه بازیکنان خود را در جایی پنهان می کنند. آنگاه استاد با صدای بلند می گوید «دستکی» با شنیدن این صدا یکی از افراد مخفی شده دست می زند. پس از آن چشم گرگ را باز می کنند و او باید حدس بزند که صدای دست چه کسی و از کدام طرف بوده است. در صورت صحیح بودن حدس او، همان شخص مخفی شده گرگ می شود. اگر گرگ تا آخر بازی نتوانست صدای دست هیچ یک از بازیکنان و محل آنها را شناسایی کند، باید به تک تک بازیکنان سواری بدهد و برای نوبت بعدی بازی دوباره گرگ تعیین می شود.
قزل ایاغ، 531: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، دس و دس نخود و عدس
تعداد: یک گروه
جنس: هر دو
محل اجرا: فضای بسته
نحوه بازی: بازیکنان دور هم می نشینند و در حالیکه همگی دست می زنند ترانه ای می خوانند.
قزل ایاغ، 532: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، زنجیرباف
تعداد: یک گروه
جنس: هر دو
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: بازیکنان دستهای یکدیگر را گرفته و در یک ردیف می ایستند. بازیکنی که در اول صف ایستاده و به اصطلاح سر زنجیر را دارد، استاد بازی است و بازیکنی که در انتهای زنجیر است از او سوالاتی می کند. مانند: “عمو زنجیرباف! زنجیر مارا بافتی؛ در گردن گاو زرد انداختی” و . . . این بازیکن در پایان از اوسا می خواهد تا زنجیر را بکشد. آن گاه استاد از یک طرف و بازیکن انتهای زنجیر از طرف دیگر، آن را می کشند تا پاره شود. در پایان دو نفری که زنجیر را پاره کرده اند، تنبیه می شوند.
قزل ایاغ، 532: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، زیبل زیبل حنایی
تعداد: یک گروه و یک نفر
جنس: هر دو
محل اجرا: فضای بسته
نحوه بازی: یکی از بازیکنان به روی شکم می خوابد و بقیۀ آنها آهسته به پشت او می کوبند و ترانه ای را می خوانند.
قزل ایاغ، 533: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، سرگریزکو
نام دیگر بازی: سَرور دارو
تعداد: یک گروه و یک نفر
جنس: هر دو
گروه سنی: کودکان
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: یکی از بازیکنان اوسا می شود و چشم یکی دیگر را می گیرد. سایر بازیکنان هر یک به گوشه ای رفته و پنهان می شوند. بعد استاد چشم های او را باز می کند و می خواند: “سرورداش و سرورداش، هر جاهستی قایم باش” و سپس یک یک بازیکنان را صدا می کند و هر بازیکن با شنیدن نامش باید دست بزند یا صدایی بدهد. بازیکنی که چشمش بسته بود باید حدس بزند که هر یک از آنها کجا پنهان شده اند. بازی تا زمانی که او همۀ آنها را پیدا کند ادامه دارد.
قزل ایاغ، 533: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، سنگ تق تقو
نام دیگر بازی: سنگ تق تق
تعداد: دو گروه
جنس: هر دو
اشیاء: دو عدد سنگ
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: بازیکنان به دو گروه تقسیم می شوند و هر گروه یک نفر را به عنوان استاد خود برمی گزیند و بعد یکی از استادها چشم استاد دیگری را گرفته و با اشاره، از یکی از افراد گروه خود می خواهد که جلو آمده و دو سنگی را که روی زمین گذاشته شده، به هم بزند و به سرعت به جای خود برگردد. پس از آن چشمان استاد را باز می کنند و او باید بگوید که کدام بازیکن سنگ ها را به هم زده است. اگر پاسخ او صحیح باشد، افراد گروهش باید سوار افراد گروه مقابل شده و کولی بگیرند و در غیر اینصورت باید خود گروهی که استاد آنها پاسخ صحیح نداده، به گروه دیگر کولی بدهد.
قزل ایاغ، 533: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، سه پی گودالو
نام دیگر بازی: یک گودآلو
تعداد: 2 نفر
جنس: هر دو
اشیاء: توپ یا سنگ (به تعداد بازیکنان)
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: بازیکنان ابتدا قرار بردو باخت را بین خود می گذارند و بعد حفرۀ کوچکی روی زمین می کنند. سپس توپ یا سنگی را با پا به طرف حفره می اندازند، طوری که ابتدا به مانعی مانند تیر چراغ یا دیوار برخورد کرده و پس از آن به داخل حفره بیفتد. هر کدام که برنده شدند، طبق قراری که گذاشته اند، عمل می کنند.
قزل ایاغ، 534: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، شنبه یکشنبه
تعداد: 2 نفر یا گروهی
جنس : هر دو
اشیاء: یک عدد توپ
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: ابتدا قرعه کشی می کنند و یکی از دو بازیکن صاحب توپ و شروع کنندۀ بازی می شود. این بازیکن توپ را در دست گرفته و به دیوار می زند و هر بار هنگام بل گرفتن توپ یک قسمت از عباراتی را می خواند مانند: “شنبه، یه شنبه، دوشنبه . .” . اگر بتواند تمام توپ هایی را که به دیوار زده در هوا بگیرد، سوار بازیکن دیگری می شود و در همان حال دوباره توپ زدن را به همان شیوه تکرار می کند و در غیر اینصورت سوخته و بازیکن دیگری به بازی ادامه می دهد.
قزل ایاغ، 534: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، شیخ صنعان
تعداد: یک گروه
جنس: هر دو
اشیاء: یک قوطی یا کاسه
محل اجرا: فضای بسته
نحوه بازی: ته یک قوطی یا کاسه ای را سیاه کرده و آن را به دست کسانی که از این موضوع اطلاعی ندارند، می دهند واز او می خواهند که آن را به صورت خود نزدیک کند. صورت او که سیاه می شود، همگی کف زده او را مسخره می کنند.
قزل ایاغ، 535: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، عاشق بازی
تعداد: 2 نفر یا 4 نفر
جنس: هر دو
اشیاء: استخوان چهارپهلوی کوچکی در پاچه گوسفند که به آن عاشقو می گویند.
گروه سنی: بزرگسالان و جوانان
زمان اجرا: ایام تعطیلات و روزهای برفی و بارانی
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: این استخوان دو رو دارد. یک طرف آن که صاف و برجستگی دارد، “اسب” و سمت دیگر آن که برجستگی مستقیم ندارد “خر” نامیده می شود. قماربازان استخوان را هوا می اندازند. زمین که آمد، اگر اسب بود برنده و اگر خر بود بازنده خواهند شد. بازی دیگری که با این استخوان انجام می شد، شاه وزیر بود. بازی کنان دور هم جمع می شدند و یکی را از بین خود به نام شاه انتخاب می کردند. شاه که انتخاب شد وزیری برای خود برمی گزیند، سپس بازی شروع می شود. استخوان قبلاً 4 طرف آن رنگ شده و هر رنگی منصبی را نشان می دهد و آن منصب ها به این نحوند: سبز= شاه، قرمز= وزیر، سیاه = دزد، سفید= شیخ. یکی از نفرات استخوان را بالا می اندازد و روی زمین که قرار گرفت، یکی از چهار رنگ دیده می شود. اگر این رنگ سیاه باشد دزد محسوب شده، و وزیر که شلاقی در دست دارد به شاه می گوید دزد. شاه هر حکمی نمود وزیر بایستی دربارۀ دزد اجرا نماید، احکامی که شاه دستور می داد از این قرار بود: چند شلاق به پا یا به پشت یا به دست یا “سبیل مال” وزیر با دو انگشت بزرگ پشت سبیل دزد را محکم فشار می دهد. پشت گردنی یا مشت زدن به پشت یا سیلی زدن به صورت یا خوردن علف یا پیاز. گاهی بخشش پیش میاید و دزد معاف می شود. بعد نفر بعدی استخوان را بالا می اندازد اگر سیاه آمد همان اعمال انجام می شود اگر سفید آمد شیخ است و هیچ حکمی اجرا نمی شود. اگر رنگ قرمز آمد وزارت به او می رسد و وزیر کنار رفته و او جایش را می گیرد. اگر سبز آمد نیز جای شاه را می گیرد. این بازی بسیار خنده آور و سرگرم کننده است مخصوصاً اگر نفرات با هم سابقه عداوت و دشمنی داشته باشند در این بازی تلافی کارها را سرهم با مجازات سخت درمی آورند.
همت، 65
فارس، کرمان، بازی ها، عموسبزی فروش
تعداد: 2 نفر
جنس: زنان
گروه سنی: بزرگسالان
محل اجرا: فضای بسته
زمان اجرا: مهمانی ها و ختنه سوران ها
نقش ها: زن، عمو سبزی فروش
نحوه بازی: نقش سبزی فروش را هم یک زن که لباس مردانه بر تن کرده است بازی می کند. داستان زنی را مجسم می کند که می خواهد سبزی بخرد. او به دکان سبزی فروش می رود و از او سبزی های مختلف می خواهد و سبزی برای فروش رضایت زن را جلب می کند. در آخر زن به طرف خانه راه می افتد و سبزی فروش هم به کار خود ادامه می دهد.
قزل ایاغ، 535: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، کشامشا
نام های دیگر بازی: اره تیشه، کشاشانون علیشا، غلغلک
تعداد: 2 نفر
جنس: هر دو
گروه سنی: کمتر از 3 سال
محل اجرا: فضای بسته
نحوه بازی: دو بازوی کودک را می گیرند و در حالیکه او را آهسته به پشت می خوابانند و بلند
می کنند، شعری را می خوانند. گاهی نیز کودک را به اطراف و جلو و عقب حرکت می دهند.
قزل ایاغ، 536: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، کشتی کویری
تعداد: 2 نفر
جنس: پسران
اشیاء: کمربند
گروه سنی: بزرگسالان
محل اجرا: فضای بسته
نحوه بازی: داوری این کشتی محلی به عهدۀ پیشکسوتان و ریش سفیدان است کشتی گیران لباس معمولی بر تن داشته و پس از بستن کمربند و گرفتن یکدیگر، کشتی را آغاز میکنند. این کشتی مانند کشتی آزاد است، با این تفاوت که وزن و زمان در آن مطرح نیست و از جمله فنون آن «رودادن» و «سنگ کویری» است. برندۀ بازی کشتی گیری است که حریف را از پشت به زمین بزند و شانه های او را به خاک برساند.
قزل ایاغ، 537: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، کلاغ پرپرو
تعداد: یک گروه
جنس: هر دو
گروه سنی: کودکان
محل اجرا: فضای بسته
نحوه بازی: بازیکنان دور هم نشسته و دستهای خود را وسط دایره روی زمین می گذارند. استاد بازی نام پرنده ای را بر زبان آورده (کلاغ پرپرو) و دست خود را بالا می برد. بقیۀ بازیکنان هم باید دست خود را بالا برده و بگویند «پرپرو». اما گاهی استاد بازیکنان را غافلگیر کرده و به جای نام پرنده نام چرنده را می برد و باز هم دستش را بالا می برد، ولی بازیکنان باید هوشیار بوده و در این موقع بگویند نَپرنَپر. بازیکنی که اشتباه کند، جریمه می شود. به این ترتیب که باید کاملاً خم شودو بقیۀ بازیکنان با مشت به پشت او کوبیده و شعری را بخوانند. از میان بازیکنان هم یک نفر دستش را بالا می برد، و بازیکن بازنده باید حدس بزند که دست چه کسی بالاست. اگر درست گفته باشد بلند می شود و بازی را دوباره شروع می کنند وگرنه آنقدر مشت میخورد تا درست بگوید.
قزل ایاغ، 537: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، کیه کیه در می زنه؟
تعداد: 2 نفر
جنس: زنان
محل اجرا: فضای بسته
زمان اجرا: جشن های عروسی
گروه سنی: بزرگسالان
نقش ها: دختر، مادر، تنبک زن
نحوه بازی: زنی از حاضران نقش مادر را به عهده می گیرد و زن دیگر نقش دختر را. دختر خواستگاران بسیاری دارد که مرتب به منزل آنها می آیند. مادر که نگران دختر است به او هشدار
می دهد: مادر می گوید: «کیه کیه؟». دختر: «هیچکه نیه، هیچکه نیه، یاروی قنادزاده یه، شاخه نبات آورده یه بالای بون خفتیدیه». این پرسش و پاسخ ادامه پیدا می کند و هر بار دختر در مورد یکی از خواستگاران خود صحبت می کند. در پایان کسی که تنبک می زند برای ختم نمایش می خواند: «دمبل و دیمبو، نقاره، عاروس پشت تغاره، دومات خبر نداره، رفته زنش بیاره.»
قزل ایاغ، 537: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، گردو بازی
تعداد: 2 نفر
جنس: هر دو
اشیاء: چند عدد گردو یا سنگ
گروه سنی: 10-15 ساله
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: این بازی را دو نفر بدین طریق ترتیب می دهند. سه یا چهار عدد گردو پهلوی هم می چیند، به فاصله پنج شش متر باز مقابل آن چند عدد گردوی دیگر می چیندند. سپس با پول شیر یا خط معلوم می کنند کدام یک باید اول بازی را شروع کند. نفر اول گردوی بزرگ و خوبی که قبلاً از میان گردوها انتخاب و به آن تیر می گویند، در دست گرفته از فاصله هفت متر به ستون اول گردوی تیر را نشانه گرفته و می زند. چنانچه گردو به ستون گردوهای چیده شده خورد، یکی را بر می دارد و باز از فاصله که گردوی بزرگ زمین مانده، ستون دوم را نشانه گرفته و چنانچه باز به گردوها خورد یکی را برمی دارد و خلاصه تا گردوی بزرگ به گردوهای چیده شده بخورد یکی بعد از دیگر آنها را برمی دارد، تا تمام شود وقتیکه تمام شد، نفر مقابل بایستی دو ستون گردو را از نو بچیند. آنکه برنده شده، باز نشانه بزند و چنانچه گردو به گردو نخورد، باخته است و باید طرف مقابل نشانه بگیرد. او هم به طریق نفر اول تا گردوی بزرگ او به گردوها بخورد، یکی را بر می دارد و هر موقع تیر یعنی گردوی بزرگ به گردوهای چیده شده نخورد، باخته و باید ایستاده تا طرف مقابل بازی کند و از اول قرار می گذارند و برای هر دانه گردو که بیشتر از دیگر در دست و برده باشد، یک قران یا دو قران یا پنج قران پول به طرف بدهد. این بازی را بیشتر بچه های ده پانزده ساله انجام می دهند. گرچه جنبۀ برد و باخت و قمار دارد، ولی سرگرم کننده و باستانی است و مثلی در بین مردم است و هرکس بخواهد به کاری که لایق او نیست دست بزند می گویند: «برو گردو بازی کن». بعضی مواقع به جای گردو سنگ هم می چینند.
همت، 64
فارس، کرمان، بازی ها، گرگم به زمین
تعداد: یک گروه و یک نفر
جنس: هر دو
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: نوعی بازی «گرگم به هوا» است و مانند آن اجرا می شود با این تفاوت که به جای اینکه بازیکنان از چنگال گرگ به بلندی پناه ببرند، بر روی زمین می نشینند.
قزل ایاغ، 538: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، گرگ و چوپون
تعداد: 2 نفر
جنس: هر دو
محل اجرا: فضای بسته
نحوه بازی: یکی از دو بازیکن گرگ و دیگری چوپان می شود. بعد چوپان از سگ می پرسد که گله را چه کار کرده است. سگ هم در جواب می گوید: « ای تپکش، ای ردکش، اما نیس خودکش».
قزل ایاغ، 539: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، گو، گوساله فنگلی
تعداد: یک گروه
جنس : هر دو
اشیاء: 3 عدد ریگ
گروه سنی: کودکان
محل اجرا: فضای بسته
نحوه بازی: ابتدا سه ریگ را برداشته و برای هر کدام نامی انتخاب می کنند. ریگ بزرگتر را «گاو» دومی را «گوساله» و سومی را «فنگلی» می نامند. بعد اوسا بازی یکی از ریگ ها را طوری که دیگران متوجه نشوند، در مشت خود گرفته و رو به یک یک بازیکنان کرده و می گوید: «گو، گوساله، فنگلی» بازیکنان باید بگویند، کدام ریگ در مشت اوسا است. بازیکنانی که درست بگویند از بازی کنار می روند و دوباره اوسا، بازی را به همان ترتیب ادامه می دهد، تا تنها یک نفر بماند که او بازندۀ بازی است. پس از آن چشم او را می گیرند و همگی با هم می گویند: «اُسو لَرو، اُسولَرو» و اوسا هم با دست به طرفی اشاره می کند. بازیکن بازنده باید بگوید که به کدام طرف اشاره شده است. در صورت درست گفتن آزاد می شود، وگرنه آنقدر در همان حال می ماند تا جهت را درست بگوید.
قزل ایاغ، 540: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، گوسه نگهداری
نام های دیگر بازی: از انواع ماچلوس یا دایره طلبی
تعداد: دو گروه
جنس: هر دو
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: دو رئیس بازی، بازیکنان را به دو گروه تقسیم می کنند یکی از دو گروه در زمین دایره (مربع با مستطیل) شکل پراکنده می شود. گروه دیگر، افراد خود را یک یک انتخاب می کند و به داخل زمین می فرستد. فرد فرستاده شده باید، در حال لی لی کردن سعی کند دست خود را به افراد داخل دایره زده و به این ترتیب آن ها را بسوزاند. و از زمین خارج کند. گروه برنده هر چند بار که پشت سر هم برنده شده باشد در زمین می ماند تا زمانی که گروه مقابل برنده شود. این بازی شبیه به بازی «دایره طلبی» یا «گوسه طلبی» است با این تفاوت که در دایره طلبی ممکن است بازندگان از برندگان خواهش کنند که از زمین خارج شوند و خودشان به جای آنها وارد زمین شوند.
قزل ایاغ، 531: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، مار اومده، موش اومده
تعداد: 2 نفر
جنس: مادر و فرزند
گروه سنی: مادر و فرزند
محل اجرا: فضای بسته
نحوه بازی: این بازی را مادران به چند صورت با کودکان خود انجام می دهند. گاه دو انگشت وسط را به صورت پاورچین پاورچین روی زمین حرکت می دهند و شعری را می خوانند که موجب خندیدن کودک می شود. گاهی هم با خواندن شعر او را غلغلک می دهند و در بعضی مواقع از شعر به عنوان لالایی استفاده می کنند.
قزل ایاغ، 541: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، نامگذاری
نحوه یارگیری: دو سر یار در کناری می ایستند. بازیکنان دو به دو شده و پس از انتخاب دو اسم برای خود، پیش سر یارها می آیند و می گویند مثلاً: «سگ می خواهید یا گربه؟» یکی از سریارها یکی از دو نام را انتخاب می کند و در نتیجه بازیکنی را که نام متعلق به اوست برای خود بر می گزیند. یارگیر به همین ترتیب تا آخرین گروه دو نفری ادامه می یابد.
قزل ایاغ، 40: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، نونونو هل مهلو
تعداد: بیش از 4 نفر
جنس: زنان
اشیاء: لباس گشاد مخصوص زنان حامله، وسیله ای که زن به شکم خود ببندد تا نشان بدهد که باردار است.
محل اجرا: فضای بسته
زمان اجرا: مجالس مهمانی، عروسی و ختنه سوران
گروه سنی: بزرگسالان
نقش ها: خاله رو رو، خاله، ماما
نحوه بازی: داستان این نمایش داستان معروف خاله رورو است، زنی که باردار است و بچه ای در راه دارد. نمایش بدین گونه آغاز می شود: خاله: نونونو هل مهلو، شیرین پلو، عاروس نو، چند ماهه داری خاله چرا نمی زایی؟ و پاسخ ها کم و بیش شبیه روایت های دیگر است. در پایان نمایش کسی که نقش زن را بازی می کند، می خواند: “ای دخترا عاروس مَشین بد دردیه/ ای یارو ادومات بشین خوب کاریه”. سپس پارچه ای را که زیر پیراهن خود پنهان کرده بود بیرون می آورد و می خواند: “بچه نبود باد بود تخم علی داد بود – بچه نبود رخش بود، تخم خدابخش بود”.
قزل ایاغ، 542: 1379
فارس، کرمان، بازی ها، هس بازی
تعداد: 5-6 نفر
جنس: هر دو
اشیاء: تعدادی لوبیا یا دهشاهی، مقداری نخ سفید
محل اجرا: فضای بسته
نحوه بازی: بازیکنان هر کدام تعداد معینی لوبیا مثلاً دسته پنج تایی به میان می گذارند. نفر اول بازی که مشخص شد، یک دسته از لوبیای خود را (پنج عدد) برداشته، یکی را برای خود می گذارد و چهارتای دیگر را به ترتیب از چپ به راست، روی هر دسته یکی می گذارد. لوبیای آخر را روی هر دسته ای که گذاشت، همۀ لوبیاهای آن دسته را برداشته و دوباره از چپ به راست روی هر دسته یک دانه لوبیا می گذارد. در صورتی که آخرین لوبیا را جایی بگذارد که در آنجا تنها یک لوبیا باشد، بازی نفر اول تمام می شود و نفر دوم شروع به بازی می کند. زمانی که آخرین لوبیا در جایی گذاشته می شود که دو لوبیا داشته، آن محل برای کسی که لوبیا را می گذارد، «هس» یا قلعه می شود و کسی غیر از او و صاحب آن دسته حق ندارد در این قلعه لوبیا بگذارد. ممکن است گذارندۀ لوبیا، آخرین لوبیا را به دستۀ خود بگذارد که در نتیجه آن هم «هس» می شود. زمانی که آخرین لوبیا به یکی از
«هس» های خود بازیکن برسد، آنجا « دو هس» می شود و گذارندۀ لوبیا می تواند، دو لوبیا در آنجا بگذارد. به تدریج که بازی جلو می رود بیشتر محل ها «هس» می شود و برای اینکه اشتباه نشود دور
«هس» ها را یک نخ سفید می کشند. در پایان مطابق قرارداد اول بازی، برنده و بازنده را تعیین
می کنند.
قزل ایاغ، 543: 1379