فارس، اصفهان، بزرگان (ج)
فارس، اصفهان، بزرگان، جامع باقولی
ابوالحسن علی بن حسین بن علی نحوی اصفهانی موصوف به جامع العلوم. در علم نحو و فنون اعراب از اساتید به شمار می رفت و کتب زیر ازوست: 1– البیان فی شواهد القرآن، 2- تفسیر القرآن، 3- الجوهر، 4- شرح اللمع، 5- علل القرائه، 6- المجمل.
مهدوی، 432- 431: 1384
فارس، اصفهان، بزرگان، جامی
نورالدین عبدالرحمن بن نظام الدین احمدبن شمس الدین محمد دشتی اصفهانی. شاعر ماهر و ادیب عارفی که پدر و جدّش در محلۀ دشت اصفهان ساکن بودند. خود جامی در جام متولد شد و در اوایل «دشتی» تخلص داشت و بعداً «جامی» را انتخاب نمود. در عموم کتب رجال و تذکره های شعرا نام و تألیفاتش مذکور است و بهارستان او که به سبک گلستان تألیف شده معروف است. قریب 40 مجلّد کتاب و رساله به نظم و نثر تألیف نموده و دیگر از تألیفات او نفحات الانس، در شرح حال 614 نفر از مشایخ صوفیّه است.
مهدوی، 432: 1384
فارس، اصفهان، بزرگان، جعفر امامی
نقاش عهد شاه عباس کبیر است. از خاندان امامی های خوشنویس آن عصر و از آثارش تابلو نفیس تصویر است مورخ سنۀ 1025 ه.ق که در تملک اسماعیل میرزا معتمدالدوله فرزند مرحوم ظل السلطان می باشد که مجلس جشنی را با چندین صورت به شیوه ای که اکنون به مینیاتورسازی معروف است تصویر کرده و ریزه کاری های بسیار به خرج داده است.
همایی، 328 : 1375
فارس، اصفهان، بزرگان، جعفر خان میناکار
از اساتید فن میناکاری و میناسازی اواخر عهد صفوی است که بیشتر کارهای او در عهد شاه سلطان حسین بود و در سال 1124 ه.ق فوت شد.
همایی، 366: 1375
فارس، اصفهان، بزرگان، جعفر زرگر اصفهانی
وی (دی ماه 1333 ه.ش، جمادی الاولی 1374 ه.ق) در حوالی هفتاد و چند سالگی بزرگترین استاد مسلّم فن زرگری در اصفهان است. محل کارش یکی از مغازه های ضلع غربی چهار باغ صفوی است.
همایی، 366: 1375
فارس، اصفهان، بزرگان، جلال الدین محمد طبیب اصفهانی
مولّف کتاب دستورالجلالی در طب به زبان عربی، از فضلای قرن 12 و 13 نسخۀ کتاب مورخ به سال 1275 ه.ق به خط محمدحسن بن محمدرضا نائینی به شماره جز کتب کتابخانه پزشکی طهران موجود است.
مهدوی، 887- 886 : 1384
فارس، اصفهان، بزرگان، جلیل شهناز
جلیل شهناز در سال 1300 ه.ش در اصفهان به دنیا آمد. او نواختن تار را ابتدا نزد پدر خود و سپس نزد برادرانش علی و حسین شهناز آموخت.
او فعالیت حرفه ای خود را در به طور گسترده در رادیو از سال 1328 ه.ش شروع نمود و سپس در سال 1336 ه.ش به دعوت سازمان رادیو به تهران آمد و در برنامه هایی چون گلها و ارکستر حسین یاحقی به عنوان همنواز و تکنواز شرکت داشت. او در جشن هنر شیراز/پارسه حضور فعال داشت و همچنین کنسرت هایی را در خارج و داخل کشور به همراهی گروه “یاران ثلاث” به همراهی تاج اصفهانی و حسن کسایی و همچنین با گروه “اساتید موسیقی ایران” به همراهی علی اصغر بهاری، فرامرز پایور، محمد موسوی و محمد اسماعیلی برگزار کرد. این بزرگ در تاریخ بیست و هفتم خرداد ماه 1392 دار فانی را وداع گفت.
اکبرزاده، 20: 1386
فارس، اصفهان، بزرگان، جلیل شهناز
پسر کوچک شعبان خان از معروفترین تارزن های اصفهان است که تاج اصفهانی اکثر با او سارنج کمانچه نواز می خواند. برادر بزرگش حسین آقا شهنازی در حیات پدر به جوانی ناکام شد.
همایی، 255 : 1375
فارس، اصفهان، بزرگان، جمال نقاش
جمال نقاش اصفهانی یکی از نقاشان معروف قرن پنجم و در زمان طغرل بن ارسلام بوده، چه راوندی می نویسد سبب تألیف این کتاب آن بود که در 508 ه.ق طغرل بن ارسلام راهوای مجموعه بود. از اشعار حال دعاگوی زین الدین می نوشت و جمال نقاش اصفهانی آنرا صورت می کرد. جمال نقاش از دوستان جمال الدین عبدالرزاق بوده است و جمال الدین را در مدح او قصیده ایست. از این قصیده معلوم می شود که جمال نقاش در فن شعر و خط و عبارت دست داشته است و بیش از این از شرح حال وی اطلاعی نیست.
نورصادقی، 259- 258: 1316
فارس، اصفهان، بزرگان، جمال الدین محمد اصفهانی
معروف به جواد اصفهانی ابوجعفر بن علی بن ابومنصور. در دیوان سلطان محمود سلجوقی به سمت مأمور عرض حال برقرار بود. چون اتابک زنگی تولیت موصل یافت، او را از اصفهان برده، وزارت داد. مردی کریم و بخشنده و منشأ خدمات بزرگ بود، مورد حسد قرار گرفت و در سال 588 ه.ق در زندان قطب الدین مودودبن زنگی درگذشت و در مدینۀ طیّبه به فاصلۀ شش ذراع از قبر مطهّر رسول اکرم مدفون گردید.
وی بانی آثار خیریّه از پل ها و غیره بوده، آثار زیر را به نام او ثبت کرده اند: 1- بنای مسجد خیف درمنی، 2- بنای حجر اسماعیل به طرف کعبه، 3- بنای مسجد در کوه عرفات، 4- بنای قلعۀ شهر مدینه.
خاقانی قصیدۀ اصفهان و مثنوی «حفه العراقین را در سال 551 ه.ق به نام او سرود.
مهدوی، 456- 455 : 1384
فارس، اصفهان، بزرگان، جمال الدین محمد بن عبدالرزاق اصفهانی
شاعر قصیده سرا و از سخن گویان نامی عصر خود بوده و اشعارش بیشتر در مدح خاندان آل خجند و آل صاعد می باشد؛ همچنین سلاجقۀ عراق و اتابکان فارس و عده ای دیگر را مدح گفته است. جمال الدین را در واقع می توان، سرسلسلۀ قصیده گویان عراق شمرد. سبک او در مدح و تغزّل و تشبیهات و مضامین، به طورکلی شبیه سبک استادان پیشین است. مگر این که نسبت به سبک خراسانی، به زمان و شیوۀ معمول عصر ما نزدیک است و نسبت به برخی معاصرین خودش مانند انوری و خاقانی سخن او ساده تر و از تعقید لفظی و پیچیدگی معنوی آزادتر است.
وفات جمال الدین را در سال 588 ه.ق نوشته اند.
و اما صاحب عنوان از شعرا و قصیده سرایان معروف قرن هفتم و از مداحان آل خجند و آل صاعد و همچنین از مداحان خوارزمشاهیان و اتابکان فارس و سپهبدان طبرستان بوده و در واقعۀ خونین قتل عام مردم اصفهان که به دست مغول روی داد، او نیز مانند بسیاری از بزرگان و دانشمندان متواری گشت و سرانجام پس از تحمل و فشار و آزار فراوان، در سال 635 ه.ق به دست آنان به قتل رسید.
قبرش در یکی از خانه های محلۀ جویباره معروف است و سال ها است که قرار است مقبره ای برای او ساخته شود، لکن تاکنون به حالت اولیه برقرار می باشد. چون سخنانش شامل مطالب و معانی دقیقه و اشارات لطیفه است، وی را خلّاق المعانی لقب داده اند. آثارش: 1- دیوانش قریب پانزده هزار بیت است، 2- سوگندنامه، 3- رساله القدسیّه.
مهدوی، 279- 278 : 1384
فارس، اصفهان، بزرگان، جناب
مرحوم حاج میرسیدعلی بن میرمحمد باقربن میرمحمدحسین حسینی، معروف به جناب. در 25 ذی حجه الحرام سال 1287 ه.ق در اصفهان متولد شد و در30 شوّال 1349 ه.ق در طهران درگذشت و در صحن امامزاده عبدالله در قصبۀ حضرت عبدالعظیم مدفون گردید.
وی از مشاهیر رجال ادبی و ریاضی اصفهان است که در نزد علمای این سامان، فقه و اصول و حکمت و طب به خصوص ریاضی را آموخت و در هیئت جدید و قدیم سرآمد معاصرین گردید. تمام عمر خود را صرف تحصیل علوم و اشاعۀ آن، تنویر افکار از راه روزنامه و کتاب و تدریس فرمود. سالها رنج برده تا کتابی در تاریخ و جغرافی و رجال اصفهان تألیف نمود، به نام: 1- الاصفهان، در ده مجلّد، که فقط جلد اول آن به طبع رسید، 2- روزنامه الجناب.
مهدوی، 459- 458: 1384