آذری، خلخال، بازی ها
آذری، خلخال، بازی ها، آی قراقوش سالمایره قان اولار سالسون یره قانون اغلتان اولار
تعداد: دو گروه
اشیاء: توپ
محل اجرا: زمین هموار و مسطح
ترجمه: ای پرنده سیاه به زمین نینداز خون به پا می شود، اگر به زمین بیندازی در خون خود غلتان می شود.
نحوه بازی: افراد به دو گروه مساوی تقسیم می شوند و محلی را در فاصله 40 – 50 متری از زمین بازی خود به نام محل «رفع خطر» تعیین می کنند. سپس بازیکنان یکی از دو گروه با توافق یکدیگر یا بر اساس قرعه کشی خم شده و دست های خود را روی زانو قرار می دهند. گروه دیگر بر پشت آنها سوار شده و درحالی که شعر «آی قراقوش ..» را می خوانند، توپی را که در دست دارند به یکدیگر پاس می دهند. هرگاه توپ به زمین بیفتد، نفرات سواره پایین آمده و خیلی سریع خود را به محل «رفع خطر» می رسانند. در این حین نفرات خم شده توپ را بر می دارند و سعی می کنند آن را به یکی از افراد گروه مقابل خود، قبل از اینکه به نقطه «رفع خطر» برسد، بزنند. در صورت موفقیت، جای دو تیم عوض می شود و در غیر اینصورت با همان وضعیت قبل بازی مجدداً ادامه می دهند.
قزل ایاغ، 3: 1379
آذری، خلخال، بازی ها، پیت بازی
تعداد: 2 نفر
جنس: پسران
اشیاء: یک چوب بزرگ (پیت)، یک چوب کوچک (پیتچه)
گروه سنی: 10 – 13 سال
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: یکی از دو نفر در نقطه شروع بازی قرار گرفته و با ضربه پیت و پیتچه را به جلو پرتاب می کند. سپس نفر دوم در جای بازیکن اول می ایستد و آب دهان خود را با فاصله هر چه بیشتر، به جلو می اندازد. حال باید به همان محلی که آب دهان رسیده، بیاید و یک نفس در حالی که عبارت «زیرم، زِبَرَم، داس و تَبَرم، خون در جگرم، راهم، سفرم، من با نفسم بلبل کا» را می خواند: دویده و خود را به جایی که پیتچه قرار دارد، برساند. در صورت موفقیت، برنده می شود، ولی اگر در بین راه نفس او قطع شود و یا نتواند خود را به پیتچه برساند، باید از همان جا که نفس او قطع شده و یا از محلی که عبارت بالا تمام شده بازیکن دیگر را تا جایی که پیتچه قرار دارد ، کول کند.
قزل ایاغ، 12: 1379
آذری، خلخال، بازی ها، یرده قالان ، قورداولسون
نام دیگر بازی: بالا بلندی
تعداد: 4 – 8 نفر
جنس: هر دو
محل اجرا: فضای باز
نحوه بازی: ابتدا یکی از بازیکنان به عنوان گرگ انتخاب می شود. او از یک تا سه شمرده و سپس به دنبال دیگران می رود تا دست خود را به یکی از آنها بزند. بازیکنان هم فرار می کنند تا خود را به جای بلندی برسانند و تا زمانی که آنجا هستند، گرگ نمی تواند آنها را بزند، اما همین که پای یکی از آنها به زمین برسد، گرگ به سوی آنها می دود تا آنها را بزند. گرگ هر یک از بازیکنان را که بزند، او گرگ می شود و به همین ترتیب بازی را ادامه می دهند.
قزل ایاغ، 41: 1379